خلاصه کتاب کارآفرین نوپا

در دهه‌های اخیر بیشترین مشاغل را کارآفرینان و شرکت‌های کارآفرین خلق کرده‌اند. کالاها و خدمات برتر، فناوری‌های نوین و پیشرفت‌های جهان امروز عموماً مدیون کارآفرینان است.

مزایای کارآفرینی چیست؟

1. دستمزد: هیچ شغلی نمی تواند به اندازه یک کسب و کار موفق برای شما درآمد ایجاد نماید.
2. امنیت: اگر بتوانید چندین سال به صورت موفقیتآمیز در کسب و کار خود عمل کنید، می‌توانید با خیال آسوده در دوران باقی عمرتان و بازنشستگی امنیت داشته باشید.
3. ایجاد دارایی: هر چه کسب و کار موفقتری داشته باشید ارزش آن بالاتر می‌رود. و شما یک دارایی با ارزش برای خود خلق می‌نمایید.
4. استقلال: داشتن یک کسب و کار شما را از دردسر‌های رویارویی با رئیس و کارفرمایتان راحت خواهد کرد و به شما استقلال در امور را خواهد داد.
5. رضایتمندی: هیجان و چالش‌های اداره یک کسب و کار به زندگی شما هیجان خواهد بخشید و یک خوشنودی و احساس انگیزه روانی عمیق برای شما به همراه خواهد داشت.

ویژگی‌های شخصی کارآفرینان

انگیزه اصلی منافع شخصی است. در کتاب ها و مقالات بسیار می‌خوانیم که کارآفرینان افرادی جسور، ریسک‌پذیر، با اعتماد به نفس بالا و تردید اندک هستند. اما باید بدانید که معمولا این خصوصیات پس از سال‌ها بوجود می‌آیند. در حقیقت کارآفرین موفق امروز، جوان دلواپس دیروز است. کارآفرین می‌تواند گذشته‌ای مملو از فقر یا ثروت داشته باشد یا خانواده‌ای از هم پاشیده یا خوشبخت داشته باشد. کارآفرینان می‌توانند محبوب یا منفور و یا عادی و یا غیرعادی بوده باشند.
من به چند خصوصیت قابل اشاره برخورده‌ام. اراده قوی اولین شاخص است. بدون اراده قوی نمی‌توان از پس مشکلات بزرگ برآمد. موضوع دیگری که کارآفرینان به آن اشاره می‌کنند کار زیاد، انجام کار بیش از حد نیاز و ادامه کار بیش از دیگران است. کارآفرینان حتی اگر برای دیگران کار کنند انگیزه کار بیشتر را دارند. البته به یاد داشته باشید که این علاقه آموختنی است و تا حد زیادی هم به علاقه شما بستگی دارد. اگر در کار مورد علاقه خود مشغول باشید با انگیزه بیشتری کار خواهید کرد.
موضوع دیگر انگیزه جبران برخی از کاستی‌ها و غلبه بر برخی ناکامی‌ها است. تقریباً همه مردم دوست دارند چیزی را به سایرین ثابت کنند.  من هرچه بیشتر به کارآفرینان می‌نگرم، محدودیت‌های کمتری برای ایفای این نقش می‌یابم. بسیاری از مردم می‌توانند کارافرین موفقی باشند.
اگر از شغلتان خسته شده‌اید، اگر رویاهای بزرگ در سر دارید، اگر قلبا می‌دانید توان انجام کارهای بزرگ را دارید، وقت آن است که کارآفرین شوید. اگر نیاز به یک تغییر در زندگی دارید، اگر نارضایتی عمیقی وجوودتان را فرا گرفته، اگر به یک چالش نیاز دارید، وقت آن است که کارآفرین شوید.

کارآفرینی نیازمند مدرک دانشگاهی است؟

اگر قصد کارآفرین شدن را دارید، نیازی به هیچ مدرک و گواهی نامه‌ای نخواهید داشت. به قول ادیسون: کسب‌وکار، دانشگاهی بسیار سخت‌گیرتر از هر مدرسه و دانشکده آموزشی است.
بیشتر مدارس کسب و کار با واقعیات و مسائل قابل پیش‌بینی سر و کار دارند. آنها بر امکان‌پذیرها تاکید می‌کنند. آنها به منابع خلاقیت، نقش آرزو و اشتیاق، ایمان و پایداری و تجربه مورد نیاز برای معجزه کارآفرینی نمی‌پردازند.

فرصت های کارآفرینی

گاه یک سرگرمی می‌تواند به یک فرصت تبدیل شود. ولی باید نخست شرایط روزانه خود را تحلیل کنید و به دنبال یک نیاز برآورده نشده باشید. برای این کار یک دفترچه یادداشت کوچک تهیه کنید. یک بخش آن را به نیازها و بخش دیگر آن را به کمبودها اختصاص دهید. هرگاه در طول روز چیزی می‌خواهید که وجود ندارد در دفتر خود ثبت کنید. اگر به کالای نامرغوب و بی‌کیفیت برخوردید آن را ثبت کنید. اگر در حین کار نیاز به اطلاعاتی داشتید که وجود ندارد، بازاری که از آن غفلت شده و یا با مشتریان بد برخورد می‌شود همه را یادداشت کنید. بعد هر شب آنها را بررسی کنید و سعی کنید راه و شیوه اصلاح این کمبودها را پیدا کنید.
شاید بعد از دو هفته به یک ایده عالی که زندگی شما را متحول کند دست نیابید ولی از این طریق بنای فکری لازم برای راه‌اندازی یک کسب و کار را خواهید یافت.
در ۲۰ سالگی استعداد کمی در یافتن فرصت‌ها داشتم ولی با تمرکز بر یافتن فرصت‌ها به تدریج توانستم آنها را تشخیص دهم. در چهل سالگی دیگر حتی نمی‌توانستم به ماهی‌گیری بروم و فرصت‌ها را نبینم.
پس از یک ماه دیگر می‌توانید دفتر یادداشت را رها کنید چرا که ذهن شما مانند سگ شکاری فرصت‌ها را شکار می‌کند. نیازهای شما، نیازهای دیگران هم هستند. مردم خیلی بیش از آنچه متفاوت به نظر می‌رسند به هم شبیه‌اند.
وقتی شما نیازهای مشتریان را برآورده می‌کنید، هر چقدر هم کارتان کوچک باشد، باز هم مطابق اصول بنیادی کسب و کار رفتار کرده‌اید. آنچه شما به دنبال آن هستید به اصطلاح گپ یا شکاف بازار است. یعنی باید شکاف روش‌های فعلی را پیدا کنید و آنها را پر نمایید.

چگونه شرکت خود را راه‌اندازی کنیم؟

گفتیم که کارآفرین می‌تواند از هیچ ارزش خلق کند. اما چگونه یک کارآفرین تازه‌کار، نوآوری، هوشمندی شناخت فرصت‌های سودآور، و مهارت‌های لازم برای خلق کسب و کارهای سودآور را کسب می‌کند؟ پاسخ فقط انجام کار است. تجربه تازه کارها را پخته می‌کند. رمز موفقیت شروع کار است.
شما باید به  مصرف‌کنندگان که فرمانروایان شما هستند محصولات خود را ارائه نمایید. آنها هستند که تصمیم می‌گیرند که آنها را بخرند یا نه. آنها هستند که تعیین می‌کنند چه کسی موفق می‌شود و چه کسی شکست می‌خورد. آنها زیرک هستند و بخشش در کارشان نیست. شما باید با محصولات پر مزیت این مشتریان را راضی نگهدارید.

برای تامین سرمایه چکارکنیم؟

تامین مالی یکی از بزرگترین مشکلات کارآفرینان است. با این وجو در خصوص آن اغراق زیادی شده است. شما می‌توانید با مبلغ بسیار کمتر از آنچه فکر می‌کنید شروع نمایید. شما یاد می‌گیرید همیشه با نگرانی‌های مالی زندگی کنید و با آن بجنگید و از نبوغ خود استفاده کنید تا بر آن چیره شوید و از این مبارزه قوی‌تر بیرون بیایید. به مرور شما توانمندتر و با تدبیرتر خواهید شد.
بهتر است از پس‌انداز خود استفاده کنید یا دارایی‌های شخصی خود را بفروشید. اما اگر مجبور شدید می‌توانید در ابتدا از فامیل یا دوستان و در مرحله بعد از  موسسات مالی پول قرض کنید.
راه دیگر پیدا کردن شریک است. می‌توانید به فامیل، دوستان و مشتریان‌تان پیشنهاد شراکت بدهید. معمولاً تامین مقدار کمی پول از چند نفر راحت‌تر از تامین یک پول زیاد از یک نفر است.

با چه کسانی شراکت کنیم؟

در بدو کار ممکن است با چند شریک کار را آغاز کنید. این می‌تواند تصمیم خوبی باشد. شما توانایی‌ها و استعدادهای مختلفی دارید و در مشکلات به هم جرات می‌بخشید. یکی از بهترین شیوه‌های شراکت، شراکت یک کاسب با یک نوآور و ایده‌پرداز است.
وجود یک فرد دیگر در ابتدای کار از نظر روانی نیز مفید است. من وجود دو یا حتی سه شریک را در آغاز کار توصیه می‌کنم. البته در خصوص کارآفرینان با سن بالاتر کار کمی متفاوت است و شاید آنها نیاز کمتری به شریک داشته باشند.
شراکت‌ها معمولاً در ابتدا بسیار قوی هستند و در ناملایمات اولیه غمخوار  و پشتیبان یکدیگرند ولی با گذشت زمان و رشد شرکت معمولا این شراکت وضعیت متفاوتی خواهد داشت و حتی گاهی به فسخ می‌انجامد.

چگونه افراد جدیدی را استخدام کنیم؟

در مرحله آغازین همه کارها را خودتان باید انجام دهید اما با افزایش فروش و پیشرفت اولیه و پشت سر گذاشتن مشکلات باید به فکر استخدام افراد جدید باشید و بخشی از وقت خود را صرف آموزش آنها نمایید.
باید بدانید که متعهدترین کارکنان یک کسب و کار بنیانگذاران آن هستند. هیچ کس به اندازه بنیانگذاران به شرکت تعهد ندارد. برخی کارمندان تا آخر با شما خواهند بود اما بیشترشان به دنبال فرصت‌های بهتر می‌روند. برخی در دوران همکاری شما پیشرفت می‌کنند و برخی افول. برخی از دست دادنشان دردناک است و برخی قابل از دست دادن و در نهایت برخی در آینده رقیب شما خواهند شد. بهترین شکل روابط انسانی متقابل خواهد بود. کارمندانتان همانقدر به شما اهمیت می‌دهند که شما به آنها اهمیت می‌دهید. شاید دردناکترین لحظه‌های کسب‌وکارتان آن لحظه‌هایی است که کارکنان خوبتان شما را ترک می‌کنند. اما به یاد داشته باشید هیچ کس غیر قابل جایگزین نیست.

چه کسانی را استخدام کنیم؟

شما افراد با استعداد و پر انرژی می‌خواهید که استعداد و تجربه‌شان با شغل مورد نظر شما سازگار باشد. می‌توانید از یک بنگاه کاریابی استفاده کنید ولی در دوران رکود نیازی به پرداخت پول اضافه به این بنگاهها نخواهید داشت. شما می‌توانید از روزنامه برای یافتن افراد مناسب استفاده نمایید.
در گام اول باید با دقت با آنها مصاحبه کنید. مدرک اهمیت چندانی ندارد اما هوش و استعداد بسیار مهم هستند. البته همه مشاغل نیاز به افراد جوان و نابغه ندارند.

وظیفه ی کارآفرینان در قبال کارکنان

کارآفرین باید همواره محیط مناسب و چالشی برای کارکنان فراهم آورد تا آنها امکان پیشرفت راداشته باشند. در شرکت من منشی، تلفنچی و فروشنده و انباردار به مدیران بزرگی تبدیل شدند. افراد با استعداد، جاه طلب و کوشا در محیط پویا پرورش یافته و در رقابت پیروز می‌شوند.
سعی کنید افراد سالم را استخدام کنید تا هر روز آنها استعلاجی نگیرند. حتما نباید از طریق سنتی کارکنان را پیدا کنید. گاهی به صورت یک اتفاق با افراد توانمندی مواجه می‌شوید که می‌توانید از فرصت استفاده کرده و آنها را به استخدام خود در آورید.

کسب و کار خود را چگونه اداره کنیم؟

در ابتدای کار همه کارها توسط خود شما انجام می‌شود، خودتان به تلفنها پاسخ می‌دهید، کار فروش را انجام داده و به حساب و کتاب مالی شرکت می‌پردازید و … اما هرچه بیشتر شرکتتان رشد می‌کند لازم است کارمندان بیشتری را استخدام کنید. پس باد بیشتر روش‌های مدیریت را بشناسید تا بتوانید عملکرد بهتری داشته باشید. با افزوده شدن نفرات جدید، برخی از کارهایی که خودتان انجام می‌دهید به آنها محول می‌شود و این شرایط را برای رشد بیشتر فراهم می‌آورد.
تا وقتی کمتر از ۱۰ کارمند دارید، می‌توانید با همه آنها ارتباط کلامی داشته باشید و به نوعی همه چیز را خودتان مدیریت می‌کنید تفکرات شما در خصوص مشتریان به کارکنانتان منتقل می‌شود و در ذهن آنها نقش می‌بندد چرا که دائماً در معرض دید یکدیگر قرار دارید. اگر کسی در مسیر اهداف شما حرکت نکند شما به راحتی متوجه می‌شوید و می‌توانید اقدام به اصلاح امور بزنید البته در خصوص امور مالی کمی موضوع متفاوت هست. حتی اگر چند کارمند دارید حتما در خصوص امور مالی بیش از یک نفر را درگیر امور کنید تا در صورت تخلف یک نفر این شانس را داشته باشدی تا نفر دیگر متوجه موضوع شده و به شما گزارش کند.

چرا باید مسئولیت ها را به دیگران واگذار کنیم؟

بسیاری این ایراد را به کارآفرینان وارد می‌کنند که تمامی تصمیم‌ها را خود می‌گیرند و کمتر به کارکنان اجازه تصمیم‌گیری می‌دهند. علت این است که هیچ کس به اندازه خود کارآفرین کسب و کار او را درک نکرده و آن را نمی‌شناسد. با این حال اگر قصد  دارید به یک شرکت بزرگ تبدیل شوید لازم است برخی از مسئولیت‌ها را به دیگران واگذار نمایید. می‌توانید به مرور این کار را انجام دهید و وقتی دیدید فرد مورد نظر به درستی کارها را انجام می‌دهد کار را به او واگذارید.
با این حال در تصمیمات مهم و اصلی خود را درگیر کنید. به همین علت است که هرچه شرکت بزرگتر می‌شود کارهای شما بیشتر می‌شوند.
حتما کارکنان شما تصمیمات نادرستی می‌گیرند ولی شما می‌توانید با حفظ تسلط بر امور اصلی، مانع ایجاد دردسر‌های بزرگ شوید. برای مثال سیستمی درست کنید که هزینه‌های بالاتر از مبلغ مشخصی به تایید شما نیاز داشته باشد.

تامین نیازهای کارکنان

کارکنان معمولا انتظار دستمزد بالاتری دارند. سعی کنید آنها را راضی نگهدارید هر چند گاهی مجبور خواهید شد که پاداش ها و ماموریت‌ها را کم کنید و این منجر به اعتراض آنها خواهد شد. با این حال بدترین چیز بی‌عدالتی در پرداخت‌ها است که کارکنان را ناراحت کرده و نفاق در سازمان را گسترش می‌دهد. همیشه سعی کنید از ارائه پاداش به یک فرد برابر در یک گروه اجتناب کنید مگر آنکه به صورت آشکار دلیل قانع‌کننده‌ای برای آن داشته باشید.
کارکنان تن‌پرور که سعی می‌کنند بیشترین درآمد را با کمترین کار ممکن بدست آوردند اخراج کنید تا بتوانید حداکثر بهره‌وری را بدست آورید. اخراج را باید به نحوی خشک و مستقیم انجام دهید. فرد اخراج شده باید به سرعت محل کار را ترک کند. البته معمولاً چند روز پس از اخراج او متوجه برخی مشکلاتی که او قبلا درست کرده و تازه مشخص شده خواهید شد.

عملکرد محصولتان را برای مشتری توضیح دهید

تمام نکات جالب در مورد نحوه ساخت و عملکرد محصول خود را در تبلیغات‌تان بیاورید. سپس منافع حاصل از استفاده از محصولتان را ارائه نمایید. سپس اطلاعات اضافه‌ای که مشتری می‌تواند در زندگی شخصی خود از آن استفاده نماید ارائه کنید. به عبارت دیگر شما ابتدا آموزش مربوط به محصول خود را به مشتری ارائه نموده و در ادامه موضوع کلی را تحت پوشش قرار می‌دهید و سپس آموزش را به حیطه موضوعات مرتبط و کاربردی برای مشتری گسترش می‌دهید.
صادقانه اطلاعات مفیدی از محصول، کیفیت آن، ضمانت، فرآیند تولید، کارایی، طول عمر محصول و هر نقطه قوت دیگری که در محصولاتتان هست ارائه کنید. تلاش کنید تمایزات و منافع حاصل از محصول خود را نسبیت به محصولات رقیب به مشتریانتان نشان دهید.

چطور اعتماد مشتری را به خود جلب کنیم؟

جلب اعتماد مشتری با آموزش صادقانه

در آموزش مشتری به شکل صادقانه‌ای عمل کنید. حتی ارائه خبرهای بد و واقعیات نامطلوب هم می‌تواند به نفع شما تمام شود. برای مثال به مشتریان خود صادقانه مشکلات مالی خود را بگویید و از آنها بخواهید به شما کمک نمایند تا این مشکلات را رفع نمایید. برای مثال از آنها بخواهید تا پیش‌پرداخت بیشتر داشته باشند و یا بدهی‌های خود را زودتر پرداخت نمایند تا مشکلات شما برطرف شود.

متون تبلیغاتی خود را چطور بنویسیم؟

متون تبلیغاتی را خودتان بنویسید

باید تلاش کنید آگهی‌ها و متن تبلیغات را خودتان بنویسید. اگر توانایی بالایی برای این کار ندارید می‌توانید با خواندن یک کتاب در خصوص نگارش متن، توانایی خود را تقویت کنید.
چرا در اوایل یک متن، مقاله یا کتاب آن را رها می‌کنید. یک دلیل شاید بی‌علاقگی شما به موضوع آن باشد. اما بد نوشته شدن نیز حتماً موثر است. حتی اگر به موضوع آن متن هم علاقه داشته باشید، اگر آن متن خوب نوشته نشده باشد احتمالاً آن را رها می‌کنید. بزرگترین گناه در نوشتن، استفاده از جملات طولانی است. باید سعی کنید مطالب را در جملات کوتاه ارائه نمایید و در عین حال همان مطلب را برسانید. نیازی نیست کلمات زیادی در یک جمله بریزید. وقتی چیزی می‌نویسید باید جملاتتان را مرور کرده و کلمات اضافه را خط بزنید.
در تبلیغاتتان از افعال کوبنده استفاده نمایید. برای مثال تفاوت دو جمله زیر را ببینید:
• جو وقتی سوار اتوبوس مدرسه می‌شود، بسیار فعال است.
• جو به طرف اتوبوس مدرسه می‌دود و با یک پرش سوار آن می‌شود.
خوب نوشتن می‌تواند شما را سریع‌تر به اهداف مالی‌تان برساند. شاید شما بخش زیادی از وقت خود را صرف کارهای مربوط به تولید کنید ولی واقعیت آن است که بازاریابی مهم‌ترین کاری است که شما باید انجام دهید

هدف از تبلیغات چیست؟

هدف تبلیغات فروش است

تاکید بر منافع مصرف‌کننده، مهم‌ترین اصل در تبلیغات

وقتی متن یک نامه تبلیغاتی یا آگهی را آماده می‌کنید به نکاتی  که جی آبراهام گفته توجه داشته باشید:
یادتان باشد مردم به بزرگی شما اهمیتی نمی‌دهند. تنها چیزی که برای آنها مهم است نوع سود، مزیت یا خدمت و بهبود مشخص و ویژه‌ای است که به آنها ارائه می‌کنید. اینکه چگونه زندگی آنها را بهبود خواهید بخشید؟ یا زندگی‌شان را راحت‌تر می‌سازید؟ آیا آنها را خوش قیافه‌تر خواهید کرد؟ آیا آنها را ثروتمندتر خواهید کرد؟ تمام اقدامات بازاریابی شما باید حاوی این موضوع باشد که شما به چه طریقی به مشتریان فعلی و آتی خود سود می‌رسانید.
دیل کارنگی می‌گوید:
چرا از چیزی حرف بزنیم که خودمان می‌خواهیم؟ این کاری بچه گانه است. البته شما می‌توانید به آنچه دوست دارید تا ابد پایبند باشید ولی دیگران چرا باید به خواست شما علاقه داشته باشند؟ دیگران هم مثل شما علایق خود را دارند. پس تنها راه نفوذ در دیگران، سخن گفتن درباره چیزی است که دیگران به آن علاقه دارند. و نشان دادن راه رسیدن به علایقشان به آنها است.
نمی‌توانید تنها با تمجید و تعریف از خودتان کار را به جایی برسانید. گاهی متون تبلیغاتی را می‌بینم که سرشار از تعاریف مختلف از خود شرکت است. آنها آنقدر از خود تعریف می‌کنند که یادشان می‌رود در مورد مشتری صحبت کنند. این شرکت‌ها موفق نخواهند شد.

 مشخصات یک آگهی تبلیغاتی خوب چیست؟

انتخاب درست تیتر تبلیغاتی بسیار حیاتی است. نابغه تبلیغات، دیوید اوگیلوی در کتاب خود به نام اعتراف یک مرد تبلیغاتچی در مورد تیتر و سرخط تبلیغات چنین می‌نویسد:
مهم‌ترین عنصر در بیشتر آگهی‌های تبلیغاتی سرخط است. سرخط پیام کوتاهی است که خواننده پس از خواندن آن تصمیم می‌گیرد به خواندن ادامه دهد یا نه؟ به طور کلی نسبت خوانندگان تیتر به خوانندگان متن، ۵ به ۱ است. با نوشتن سرخط، شما ۸۰ سنت از ۱ دلار خود را خرج کرده‌اید. با یک تغییر خوب در تیتر تبلیغات خود می‌توانید فروشتان را ده برابر افزایش دهید. من برای نوشتن یک تیتر خوب ابتدا ۱۶ تیتر می‌نویسم و در نوشتن همه آنها به این نکات توجه می‌کنم:
تیتر برای جذب مشتری هدف است. اگر می‌خواهید محصول را مادران بخرند، در تیتر به مادران اشاره کنید. اگر محصول شما برای زنان و مردان است، باید به هر دو دسته اشاره کنید در غیر این صورت بخش زیادی از مشتریان را از دست خواهید داد.
تیتر باید علاقه خواننده را به منافع شخصی‌اش برانگیزد. هر تیتر باید قول یک سود و منفعت را بدهد. مهم‌ترین کلماتی که در تیترها می‌توانید از آنها استفاده کنید، جدید و رایگان است. این کلمات موجب جذب افراد به خواندن تبلیغ می‌شود.
کسانی که تیتر را می‌خوانند ۵ برابر کسانی هستند که متن آگهی را می‌خوانند. پس باید در تیتر به محصولتان اشاره کنید تا افراد بیشتری را با آن آشنا کنید.
شرایط فروش را در تیتر جا دهید تا مشتری بداند با چه شرایطی خرید می‌کند. این مطالب نیاز به استفاده از یک تیتر طولانی دارد. نگران نباشید. تیترهای طولانی بهتر هستند. تیتر‌های ۶ تا ۱۲ کلمه‌ای از از تیتر‌های کوتاه کارآمدتر هستند. بهترین تیتری که تاکنون نوشته‌ام شامل ۱۸ کلمه بود: بلندترین صدایی که از رولزرویس جدید، در سرعت ۶۰ مایل در ساعت، شنیده می‌شود، صدای ساعت برقی آن است.
اگر تیتر، کنجکاوی خواننده را برانگیزد، احتمالاً تمام متن را خواهد خواند. پس سعی کنید تیتر را با مطلب جالبی به پایان رسانید.
از ارائه تیترهای پیچیده خودداری کنید. مردم آنقدر از کنار جنگل تبلیغات عبور می‌کنند که فرصتی برای توجه به تبلیغات پیچیده نمی‌ماند.
استفاده از افعال منفی در تبلیغات خطرناک است. بسیاری از افراد توجهی به فعل جمله ندارند.
از تیتر‌های گنگ دوری کنید. این تیترها بدون خواندن متن اصلی بی‌معنا هستند و از آنجایی که بسیاری از مردم متن اصلی را نمی‌خوانند، هرگز به مقصود اصلی شما پی نمی‌برند.
دیوید اوگیلوی پیشنهاداتی برای آنکه یک آگهی خوب ارائه کنید پیشنهاد می‌کند:
• طفره نروید و به اصل مطلب اشاره کنید.
• از صفات عالی مثل بهترین و کلی‌گویی بپرهیزید.
• دقیق و راستگو باشید و از کلام مشتاقانه و دوستانه استفاده نمایید.
با توجه به محصولی که تبلیغ می‌کنید میزان طولانی بودن تبلیغ را تعیین کنید. اگر قرار است یک آدامس را تبلیغ کنید، نیازی به تبلیغ طولانی ندارید اما اگر قرار است تبلیغ یک محصول پیچیده را انجام دهید باید توضیحات کافی ارائه نمایید.
از توصیه‌های دیگران در متن خود استفاده کنید. خواننده تعریف یک مصرف‌کننده دیگر را بیش از ادعای یک بازاریاب می‌پذیرد.
از نوشتن کد محصول، شماره سریال و... بپرهیزید. شاید این کدها برای شما که صاحب کسب و کار هستید و با آن زندگی می‌کنید آشنا و ملموس باشد اما از نظر مصرف‌کننده بی‌معنی هستند.
در متن تبلیغ خود از سرتیترهای فرعی استفاده کنید تا مشتریانی که نگاه کلی به متن می‌اندازند آنها را بخوانند و از محتویات کلی تبلیغ آگاه شوند.

نقش تصاویر در آگهی تبلیغاتی

تصاویر مانند تیتر عمل می‌کنند و مشتریان را در نگاه اول به خود جذب می‌کنند. تصویر مناسب برای استفاده در تبلیغات آن دسته از تصاویری هستند که کنجکاوی مصرف‌کننده را برانگیزد. مصرف‌کننده عکس را می‌بیند و از خود می‌پرسد اینجا چه خبر است؟ بعد کنجکاو می‌شود تا متن را بخواند تا از ماجرا سر درآورد. این در واقع یک جور دام پهن کردن برای مشتری است.
تصاویر انتخابی را ساده، رنگی و برانگیزاننده حس کنجکاوی انتخاب کنید. تصاویر شلوغ جذاب نیستند. نکته مهم دیگر این است که تحقیقات نشان می‌دهد خوانندگان بیشتر متنی که در زیر یک تصویر نوشته شده را می‌خوانند.

تبلیغات رادیویی و تلویزیونی

شاید بسیاری از کارآفرینان فکر کنند که تبلیغات رادیویی و تلویزیونی برای شرکت‌های بزرگ است. اما شما می‌توانید رادیوها و شبکه‌های استانی و محلی را انتخاب کنید. آنها ارزان‌تر هستند و می‌توانند به شما کمک نمایند. همچنین می‌توانید با آنها مصاحبه داشته باشید. صدها برنامه مختلف وجود دارد که نیازمند مهمان هستند. می‌توانید به روابط عمومی آنها نامه بزنید و بگویید که چه محصولی تولید می‌نمایید و چه سودی را به منطقه می‌رسانید. همچنین در برخی حوادث توجه رسانه‌ها به موضوع خاصی جلب می‌شود. می‌توانید بر روی این موج‌ها حرکت کرده و کسب و کار خود را نشان دهید.

بهترین استراتژی در تبلیغات چیست؟

نامه‌نگاری مستقیم بهترین استراتژی در تبلیغات

یک نامه ساده می‌تواند خیلی کارها را انجام دهد. از نامه نگاری مستقیم به عنوان یک برنامه بازاریابی دائم استفاده کنید. در نامه‌نگاری مستقیم هیچ چیز به اندازه نامه مالک یا مدیرعامل کسب و کار اثرگذار نیست.
تلاش کنید کسب و کارهای همسو با کسب و کار خود را بیابید و به فهرست مشتریانشان دست یابید و برای آنها نامه ارسال کنید. تلاش کنید با یک پاکت جالب نامه را ارسال کنید و محتویات مفیدی در داخل آن قرار داده و یک پیشنهاد خوب را ارائه نمایید. همچنین می‌توانید کوپن‌های تخفیف را در داخل پاکت نامه ضمیمه کنید و یک برگ سفارش ساده در داخل آن بگذارید.

استراتژی ایجاد جایگاه

وقتی از ایجاد جایگاه صحبت می‌کنیم مقصودمان آن است که قرار است محصول شما چگونه در ذهن مشتری حک شود.
تبلیغات مبتنی بر معامله پایاپای و رابطه همزیستی مسالمت‌آمیز
شما می‌توانید با توافق با شرکت‌های همگون مشتریان خود را به اشتراک بگذارید. برای مثال نشریه‌ای که با کسب‌وکار شما اشتراکاتی دارد را پیدا کرده و و با او توافق کنید در ازای تشویق خوانندگانش به خرید از شما، شما نیز مشتریان خود را به خواندن آن نشریه تشویق می‌نمایید.
شما می‌توانید اقدام به تبادل فهرست خریداران خود با شرکت‌های همگون خود نمایید و با این استراتژی از ظرفیت‌های یکدیگر برای افزایش فروش استفاده نمایید.

ارائه تخفیفات در آگهی‌ها

تخفیفات در آگهی‌ها می‌تواند مشتریان زیادی که سود کمتری دارند را به سمت شما بکشانند و شما از این بابت می‌توانید به صورت سرجمع سود زیادی بدست آورید.

تبلیغات دهان به دهان 

گاهی به راحتی و بدون صرف هزینه می‌توانید مشتریان را جلب کنید. وقتی مشتریانتان از شما خرید کردند ۳ اتفاق ممکن است رخ دهد، آنها یا از شما تعریف می‌کنند و برای شما نزد دیگران تبلیغ می‌نمایند، یا حرفی از شما نخواهند زد و یا از شما نزد دیگران شکایت کرده و بد می‌گویند. این به عملکرد شما بستگی خواهد داشت.
شما حتی می‌توانید به مشتریانتان بگویید کسانی را که ممکن است علاقه‌مند به محصولات شما باشند را معرفی نمایند و در قبال آن به آنها تخفیف ارائه کنید.

تعیین بودجه بازاریابی

شما به یک بودجه بازاریابی نیاز دارید. هرچه سود شما بیشتر می‌شود باید بودجه بازاریابی را نیز تقویت کنید. همیشه باید در پی یک راه کارآمد برای اجرای برنامه‌های بازاریابی خود باشید. وقتی یک راه مناسب بازاریابی را پیدا کردید که برای شما سودآور بود آن را ادامه دهید.
شما هرگز نمیتوانید هزینه‌های بازاریابی خود را حذف کنید در غیر این صورت از گردونه رقابت حذف خواهید شد. در زمان رکود هم باید از روش‌های خاص بازاریابی در زمان رکود استفاده کنید.

چطور از شیوه فعالیت رقبا آگاهی پیدا کنیم؟

آگاهی از شیوه تبلیغاتی و بازاریابی رقبا

شما باید رقبای خود را بشناسید و از اقدامات آنها آگاه باشید. برای این کار باید تبلیغات آنها را ببینید، با آنها به عنوان مشتری تماس بگیرید و به سایت اینترنتی آنها وارد شوید. حتی به فروشگاه آنها بروید و از آنها خرید کنید. همیشه از پیشنهادات رقبای خود آگاه باشید و آنها را دقیق بررسی نمایید تا بتوانید از آنها یاد بگیرید.

چگونه با رکود کسب و کار مواجه شویم؟

همه شرکت‌ها از جمله شرکت شما در دوره‌هایی مشکلات مالی و دوران رکود را تجربه خواهد کرد. در این دوران فروش کاهش یافته و زیان ایجاد می‌شود. تازه‌کاران در این دوران ورشکست می‌شوند اما در این دوران است که شخصیت‌های سخت و قدرتمند ایجاد می‌شوند. برای کارافرین حرفه‌ای شدن باید از این دوران سخت عبور کرد تا تجربیات باارزشی را بدست آورد.
وقتی در دوران رونق از موفقیت‌ها سرمست هستید ناگهان دوران رکود می‌آید و مشکلات آغاز می‌شود.

چرا باید در دوران رونق هزینه هارا کاهش دهیم؟

یک کارآفرین حرفه‌ای مانند مهندس خبره کشتی است که می‌تواند صدای خفیف مشکل‌سازی را تشخیص دهد که دیگران اصلاً متوجه آن نمی‌شدند. شما پس از یک دور چرخش کامل اقتصادی تازه خواهید فهمید که در دوران خوشی هم باید نگران باشید. بسیاری رکود را باعث شکست می‌دانند در حالی که رکود زمان برداشت محصولی است که در روزهای خوشمان باید می‌کاشتیم.
در دوران رونق یک علاقه‌ای به استخدام بیش از حد کارکنان، افزودن یک سطح به سطوح مدیریتی در سازمان، استفاده از مشاوران بیرونی، خرید لوازم و تجهیزات پیشرفته، افزایش حقوق بیش از حد، تبلیغات اضافه و ناکارآمد، و کارهای بیهوده دیگر وجود داشته که در وران رکود به آن اشتباهات پی خواهید برد.
شما در دوران رونق باید تلاش نمایید هزینه‌ها را کاهش دهید و از کارکنان خود بخواهید راه‌هایی را پیشنهاد نمایند که هزینه‌ها کمتر شود. می‌توانید به هر پیشنهاد کاهش هزینه‌ای یک پاداش اختصاص دهید. البته داشتن صندوق پیشنهادات به تنهایی نمی‌تواند مشکلات را حل کند. باید رئیس هر بخش را مسئول بررسی پیشنهادات کنید و در صورتی که امکان اجرای پیشنهاد وجود ندارد به صورت رودررو به پیشنهاددهنده توضیح داده شود که چرا نمی‌توان پیشنهاد را اجرایی کرد.

در دوران رکود کیفیت اجناس را پایین بیاوریم؟

در دوران رکود شرکت‌های زیادی به ارائه خدمات بی‌کیفیت می‌پردازند. اما اگر شرکت در اثر این بی‌توجهی مشتریان خود را از دست بدهد در نهایت نابود خواهد شد. اگر می‌خواهید در اوج بمانید باید همواره به ارائه خدمت مناسب به مشتریانتان توجه داشته باشید حتی در دوران رکود.

پس انداز سود های دوران رونق 

در دوران رونق بسیار مشتاق سرمایه‌گذاری‌های جدید هستید و سعی می‌کنید از فرصت‌ها بیشترین استفاده را ببرید. اما با تنوع‌بخشی زیاد در دوران رکود نمی‌توانید از پس هزینه همه سرمایه‌گذاری‌های خود بر بیایید. بنابراین بهتر است در دوران رونق که همه جسورند کمی احتیاط کرده و مقداری پس‌انداز نمایید تا در دوران رکود که همه محتاط هستند کمی جسورتر باشید.

چطور از رقبا جا نمونیم؟

تسلیم شدن در برابر رقبا، منشا دیگر رکود

باید مراقب اقدامات رقبای خود باشید. نشریات و مجله‌های مرتبط با کار خود را به صورت مداوم چک کنید تا در جریان تحولات صنعت خود باشید. همچنین به تبلیغات رقبای خود توجه ویژه‌ای داشته باشید. هم کهنه‌کاران و هم تازه‌واردان را زیر نظر بگیرید. وقتی دیگران را زیر نظر دارید از آنها ایده‌های جدید می‌گیرید. از هر نوآوری ارزشمندی که یافتید استقبال نمایید. شما می‌توانید آن ایده‌ها را کامل تر کنید و به مشتریانتان ارائه نمایید.
به هیچ عنوان با دید منفی به ایده‌های نو نگاه نکنید. این یک دام بزرگ است که به آنها بی‌توجه باشید یا حتی با آن‌ها برخورد منفی نمایید. یک رهبر واقعی از رقیب خود هم ایده می‌گیرد و می‌آموزد.
یکی از بدترین نوع رقبا، کارمندانی هستند که از شما جدا شده و سعی دارند کسب و کار شما را شبیه‌سازی کنند. آنها تمام آموخته‌های خود را می‌برند در حالی که اطلاعات مشترییان شما و همچنین سایر اطلاعات مربوط به تامین‌کنندگان، توزیع‌کنندگان و … را دارند. نفرت از این رقبای دست پرورده فایده‌ای برای شما نخواهد داشت.
هرچند آنها تلاش می‌کنند با بدگویی در خصوص شما نزد مشتریانتان شما را تخریب کرده و مشتریان شما را تصاحب نمایند. تنها راه مقابله با این افراد رقابت است. شما باید تلاش نمایید به بهترین نحو مشتریان خودتان را راضی نگاه دارید. 
ارزش رقابت در این است که انگیزه شما را برای بهتر کار کردن افزایش می‌دهند. اما اگر این رقبا قبلا کارکنان شما بوده باشند و اکنون تلاش نمایند با الگوبرداری از کسب و کار شما، مشتریان شما را تصاحب کنند انگیزه شما برای رقابت و بهتر شدن بیش از پیش خواهد شد.

اخراج کارکنان در دوران رکود

کلید عبور از مشکلات مالی، توانایی شما در مدیریت هزینه‌ها است. وقتی برای دفعه اول با افت فروش مواجه شدید، ابتدا برای کاهش هزینه‌ها و تعدیل نیرو، مقاومت می‌کنید. اخراج کارکنان کار سختی است. شما نسبت به کارکنان خود احساس مسئولیت شدیدی دارید. اما گاهی بقای شرکت در کاهش هزینه‌ها است و شما چاره‌ای جر آن ندارید.
واقعیت آن است که نیروی کار برای کارآفرینان بسیار گران هستند. هزینه‌های مربوط به مزد و مزایا و بیمه و … برای آنکه مشکلات تعدیل نیرو کمتر شود، باید سعی کنید سخت‌تر نیرو جذب نمایید و در دوران رونق با افرادی که جذب می‌کنید توافق کنید که در یک دوره کوتاه مدت با آنها کار خواهید کرد.

در دوران رکود چکارکنیم؟

امیدواری، استقامت و پرهیز  از وسوسه در دوران رکود

مشکلات مالی هر چقدر هم بزرگ باشد، شما می‌توانید از پس آن بر بیایید. آنها در ذهن شما ترسناکتر از واقعیت هستند. گاهی تصورات منفی شما اوضاع را بدتر از چیزی که هست می‌کند. آنچه شما را نگران می‌کند به ندرت اتفاق می‌افتد. اگر در برابر مشکلات استقامت کنید می‌توانید از پس آنها بر بیایید و بعد از مدتی شدت این سختی‌ها را فراموش می‌کنید.