موقعیت شما در سایت:

خلاصه کتاب بازنگری

خلاصه کتاب بازنگری

0 نظر

0 لایک

124 بازدید

تاریخ انتشار: 1402/02/28

چگونه کسب و کار خود را راه‌اندازی کنیم؟

اگر کسی به فکر راه‌اندازی کسب‌وکار و شرکت خود افتاده باشد، احتمالاً جملاتی نظیر «یک طرح تجاری خوب بنویسید»، «به دنبال سرمایه‌گذار باشید» و «تا دیروقت کار کنید» را به‌عنوان رموز موفقیت شنیده است. 
اما نویسندگان این کتاب حرف تازه‌ای دارند. آنها تجربیات خود را در این کتاب با خواننده در میان گذاشته‌اند، راهکارهایی را ائه می‌کنند که خود از آنها نتیجه گرفته‌اند و آنچه به‌طور معمول به‌عنوان دستور عمل موفقیت شناخته می‌شود را به چالش می کشند. 


هسته ی اصلی کسب و کار چیست؟

امروزه،‌ راه‌اندازی کسب‌وکار شخص آسان‌تر از هر زمان دیگری است. اگر قدم اول کوچک انتخاب شود، نیازی به زمان و منابع زیاد نیست. 
هیچ‌گاه نباید بی‌گدار به آب زد! لزومی ندارد که از کار خود استعفا دهیم تا صدها ساعت روی ایده‌ی خود وقت بگذاریم. بهتر است اندکی بر تلاش خود بیافزاییم و در هفته چند ساعت را به پرورش ایده اختصاص دهیم. 
همچنین می‌توان از هر مقدار سرمایه و تجهیزات که در دسترس یا قابل تأمین است، استفاده کرد و زیر بار قرض نیز نرفت. 
تا جایی که می‌توان باید از سرمایه‌گذار خارجی دوری کرد، مگر آن‌که دیگر چاره‌ای نباشد، زیرا از آزادی عمل و اختیار صاحب ایده می‌کاهد و سرمایه‌گذاران نیز می‌خواهند نظر خود را اعمال کنند و از طرفی یافتن سرمایه‌گذار فرآیندی وقت‌گیر است و از تمرکز بر روی ایده‌ی اصلی می‌کاهد.
در اغلب موارد، اساسی‌ترین چیزهایی که برای شروع کار مورد نیاز است، یک کامپیوتر شخصی و مهم‌تر از آن، یک ایده است؛ باقی مسائل اهمیت کمتری دارند. 
هنگام راه‌اندازی یک شرکت، باید تمام تلاش را بر روی پی‌ریزی هسته‌ی اصلی کسب‌وکار متمرکز کرد. بدون هسته‌ی اصلی، هیچ کاری را نمی‌توان از پیش برد. 
برای مثال هسته‌ی اصلی یک رستوران، می‌تواند مواد اولیه‌ی غذایی باشد که بدون وجود آن معنای خود را از دست می‌دهد. هسته باید در طول زمان ثابت و پایدار باشد. برای مثال، آمازون کار خود را به عنوان یک کتاب‌فروشی آنلاین آغاز کرد، اما هسته‌ی اصلی آن تنها کتاب‌ها نبودند؛ ارسال سریع، قیمت باصرفه و ارائه مجموعه‌ای کامل از اهمیت فراوانی برخوردار بودند و به همین علت هم توانست نزد مردم به محبوبیت برسد.
پس از تعیین و آماده‌سازی هسته‌ی اصل کسب‌وکار، باید به سرعت دست به کار شد و آن را راه‌اندزی کرد. صبرکردن برای آماده‌شدن تمامی جوانب کسب‌وکار به طور کامل، اشتباه محض است. 
بعدها نیز می‌توان جزئیات را بررسی کرد و بهبود بخشید. نویسندگان کتاب، در زمان آغاز به کار شرکت نرم‌افزاری خود به نام 37 سیگنال، حتی نمی‌توانستند به مشتریان خود صورت‌حساب بدهند. 
اما برنامه‌ی پرداخت را ماهانه تنظیم کردند. بدین‌ترتیب چهارهفته برای حل این مشکل زمان داشتند و به هر صورت کار خود را شروع کردند. 


لازمه ی داشتن یک کسب و کار موفق چیست؟

پای آنچه برای‌تان مهم است بمانید 

راه‌اندازی یک کسب‌وکار موفق، نیاز به حس اضطرار و ازخودگذشتگی دارد و تنها زمانی می‌توانیم آنها را به دست آوریم که کاری که انجام می‌دهیم برای‌مان مهم باشد. 
اگر قرار است قدمی برداریم، بهتر است در راستای چیزی باشد که از انجام آن به خود افتخار کنیم. 
برخی افراد، از همان روز اول شروع کار، فکر ترک آن را در ذهن می‌پرورانند. چنین کاری مانند این است که با هدف جدایی با کسی ازدواج کنید! 
همانند یک رابطه، مدیریت یک کسب‌وکار نیز باید با شور و علاقه و تعهد همراه باشد نه با فکر برهم‌زدن آن!
اگر کسی پای آن چیزی که برایش اهمیت دارد بایستد و پایداری خود را ثابت کند، طرفداران وفادار بسیاری خواهد یافت. 
برای مثال می‌توان به یک ساندویچ‌فروشی اشاره کرد که کیفیت و تازگی برای صاحب آن بسیار اهمیت دارد و به همین خاطر، فروش بعدازظهر خود را متوقف کرده است، زیرا نان‌ها دیگر به تازگی زمان صبح نیستند. 
او چشم بر سود بیشتر خود بسته و از فروختن ساندویچ‌هایی با کیفت متوسط خودداری کرده است و به همین علت مشتریان وفاداری دارد که عاشق تازگی ساندویچ‌هایش هستند. 
بعد از یافتن آنچه که ارزش تلاش و کار را دارد، برای نشان‌دادن میزان اهمیت آن، می‌توان در مقابل یک رقیب موجود قد علم کرد. 
برای مثال، اگر کسی صاحب یک کافه‌ی کوچک و دنج است که برای افرادی که دوست دارند قهوه‌ی خود را در آرامش صرف کنند، مناسب است، می‌تواند خود را در جبهه‌ی مقابل کافه‌های بزرگ، زنجیره‌ای و شلوغ معرفی کند. 
چنین عملی، اسم آن را بر سر زبان‌ها می‌اندازد و در ذهن مشتریان نقش می‌بندد. 
از طرفی، نباید از رقیبان تقلید کرد و به آنها اجازه داد تا استراتژی‌های خود را القا کنند.
برای مثال، اگر شخصی بخواهد محصولی مشابه تلفن همراه آیفون ارائه و با آن رقابت کند، همیشه یک قدم از رقیب خود عقب می‌ماند. 
بهترین شیوه این است که نه بر روی کارهای دیگران، بلکه بر روی هدف و مقصود خود تمرکز کرد. 


چه محصولی ارائه دهیم که تقلید پذیر نباشد؟

محصولی تقلید ناپذیر ارائه دهید

اگر یک شرکت به موفقیتی چشمگیر دست یابد، دیگران در صدد تقلید از آن برخواهند آمد. برای جلوگیری از این امر، باید محصولی با ویژگی‌ای منحصربه‌فرد و یکتا ارائه کرد که آن را تقلیدناپذیر سازد. 
برای مثال، اشتیاق اصلی تونی هسیه، مدیرعامل شرکت فروش آنلاین کفش و لباس به نام زاپوس، ارائه‌ی عالی خدمات به مشتری را سرمشق اصلی شرکت خود قرار داده است. 
فروشگاه‌های رقیب، به‌راحتی می‌توانند کفش و لباس مشابهی را عرضه کنند اما توانایی تقلید از این میزان وفاداری به ارائه‌ی خدمات عالی به مشتری را ندارند. 
روشی عالی برای یافتن آنچه بدان شور و اشتیاق داریم، تولید محصولی یا ارائه‌ی خدمتی است که خود با علاقه از آن استفاده کنید. 
مثال زیر نمونه‌ی خوبی از محصولی است که سازنده‌اش با اشتیاق آن را طراحی و تولید کرد.
بیل بُوِرمن، مربی دو و میدانی آمریکایی،‌ متوجه ناکارآمدی کفش‌های دویدن ورزشکاران شد و تصمیم گرفت راه حلی برای آن پیدا کند. روزی، هنگام صرف وافل (نوعی شیرینی)، ایده‌ای به ذهنش خطور کرد و با ریختن لاستیک در ماهیتابه‌ی مخصوص پخت وافل، اولین قدم در طراحی کفش‌های وافلی نایکی را برداشت.
اغلب، مردم انتظار عملکردی عالی از آنچه که خریده‌اند دارند، اما درواقع آن نتیجه‌ی مطلوب مورد انتظار را نمی‌گیرند. برای موفقیت باید خلاف دیگران عمل کرد. 
باید محصولی ساده و کاربردی ارائه داد که مشتری را بیش از آنکه انتظار دارد، خشنود سازد و آوازه‌‌اش میان مردم بپیچد. 
اگر موفق به انجام چنین کاری شویم، به‌راحتی و بدون نیاز به تبلیغات عجیب و غریب و هزینه‌بر، می‌توانیم محصول خود را به فروش برسانیم و مطمئن باشیم که مشتری با رضایت بازمی‌گردد. 
زمانی که بتوان محصولی خاص و محبوب به بازار عرضه کرد، دیگر نگرانی درباره‌ی تقلید از آن بی‌مورد است و می‌توان با خیال راحت تمام دانش خود را با دیگران به اشتراک گذاشت. 
همانند سرآشپزان زبردست که با انتشار کتاب‌های آشپزی و بهترین دستورهای غذایی خود، توجهات را به سمت خود جلب می‌کنند، یک مدیرعامل موفق نیز می‌تواند با به اشتراک‌گذاشتن تجارب با ارزش و دانش تخصصی خود، نام شرکتش را سر زبان‌ها بیاندازد. 
دانش و تجربه‌ی خود را می‌توان به کمک دستورعمل‌‌های کوتاه، دوره‌های آموزشی و ویدیوها به دیگران انتقال داد.
اغلب شرکت‌ها، به خصوص شرکت‌های بزرگ، اهل پنهان‌کاری هستند و هیچ اطلاعاتی از خود بروز نمی‌دهند. 
آموزش دانسته‌های خو به مردم، در مقابل چنین شرکت‌هایی یک مزیت رقابتی اساسی است. 


کسب و کار های کوچک و نوپا

کوچک شروع کنید اما به فکر سودآوری باشید 

بسیاری از کسب‌وکارهای نوپا و کوچک، در آرزوی روزی هستند که بزرگ و شناخته شده باشند. اما همیشه بزرگ‌تر بودن بهتر نیست. 
برای مثال، دانشگاه‌های مطرحی چون هاروارد و کمبریج، علاقه‌ای به گسترش کار خود،‌ تأسیس شعبه در سراسر دنیا و آموزش صدها هزار نفر در سال ندارند و از آنچه هستند راضی‌اند. 
کوچک بودن مزایایایی دارد که می‌توان از آنها بهره برد: 
اگر کسب و کاری کوچک و کمتر در معرض دید باشد، به راحتی می‌توان در آن چیزهای جدیدی را تجربه کرد بدون آنکه در صورت شکست یک تجربه، نگران جلب توجه عمومی بود. 
نمایش‌هایی که در برادوی اجرا می‌شوند، پیش از آن،‌ در شهرهای کوچک‌تری از نیویورک به اجرا درمی‌آیند تا آمادگی و پختگی لازم برای اجراهای بزرگ را کسب کنند. 
به‌طور مشابه، در زمینه‌ی کسب‌وکار نیز، می‌توان از گم‌نامی در شروع کار بهره برد و ایده‌ها و فرآیندهای مختلفی را تجربه و امتحان کرد. 
کسب‌وکارهای نوپا معمولاً با افراد اندکی آغاز می‌شوند که با هم به عنوان یک تیم کار می‌کنند. در چنین حالتی، تمامی افراد تیم می‌توانند در خط مقدم شرکت حضور داشته،‌ با مشتریان در ارتباط مستقیم باشند و نظرات و نیازهای آنها را بشنوند. 
زمانی که تمام اعضای تیم در برابر رضایت مشتری مسئول هستند، به سرعت درصدد رفع مشکلات اقدام و خدمات باکیفیتی به مشتری عرضه می‌کنند. 
درحالی‌که در شرکت‌های بزگر با منابع‌ انسانی زیاد و ساختار سازمانی پیچیده، زمان زیادی طول می‌کشد تا نظرات و بازخوردها به مسئول مربوطه برسند و مشکلات رفع شوند.
شروعی کوچک خوب است اما نباید فراموش کرد که هدف اصلی راه‌اندازی شرکتی موفق و پرسود است. 
موسسان بسیاری از کسب‌وکارهای نوپا در سرزمین رویایی خود زندگی می‌کنند که در آن به راحتی پول سرمایه‌گذاران را خرج می‌کنند و دغدغه‌ی سودآوری ندارند. 
چنین افرادی به دنبال تجارت واقعی نیستند و اداره‌ی شرکت تنها سرگرمی مجللی برای آنها محسوب می‌شود. 


تصمیم بگیرید چه نفروشید 

سرآشپز معروف انگلیسی، گوردون رمزی، در برنامه‌ی تلویزیونی آمریکایی خود به نام کابوس‌های آشپزخانه، به سراغ رستوران‌هایی که دچار مشکل شده‌اند می‌رود و به آنها کمک می‌کند تا رونقی دوباره بگیرند. 
او همیشه فرآیند بهبود وضعیت را با حذف تقریباً دوسوم موارد موجود در منو، آغاز می‌کند. 
به‌طور مشابه، درصورت بروز مشکلات درمورد یک محصول، باید حذف برخی از ویژگی‌های آن را مد نظر قرار داد. 
اگر می‌خواهیم چیزی خارق‌العاده عرضه کنیم، باید از شر خصیصه‌های بد آن خلاص شویم. درواقع، باید محدودیت‌ها ار غنیمت بشماریم و محصول یا خدمتی با تعداد کمی ویژگی ارائه کنیم.
اگر رقیب، محصولی با تعداد زیادی ویژگی عرض می‌کند، ارائه‌ی همان محصول به همراه خصیصه‌های بیشتر، اشتباه محض است. 
در عوض، باید کالایی ساده‌تر و آسان‌تر برای استفاده به بازار معرفی کرد. درواقع باید تصمیم گرفت که چه چیزی را به فروش نرساند! 
گالری‌های هنری تمام نقاشی‌های موجود در دنیا را در معرض نمایش نمی‌گذارند، بلکه تعدادی نقاشی خاص را انتخاب می‌کنند. در مورد یک محصول نیز باید به‌طور مشابه عمل کرد و آن را با چند ویژگی خاص و تضمین شده ارائه داد. 
البته ساده نگه‌داشتن محصول یا خدمت کار آسانی نیست. هرچه مشتری بیشتری جذب یک محصول شود، درخواست‌های بیشتری برای توسعه‌ی آن از طرف مردم و افراد تیم‌ کاری به دست می‌رسد. 
اما هرگز نباید بی‌محابا دست به عمل زد و به سرعت محصول را تغییر داد و ویژگی‌های خواسته شده را اضافه کرد. 
در غیر این صورت، خاص‌بودن محصول از بین می‌رود و غیر قابل تشخیص می‌شود. همچنین، احتمالاً مشتری‌های جدید را نیز فراری می‌دهد زیرا تنها مطابق میل مشتری‌های کنونی ارائه شده است.
بنابراین، در ابتدا، باید هر ایده‌ای، حتی بهترین آنها را نیز رد کرد. اگر درخواستی واقعاً مهم باشد، آنقدر تکرار می‌شود که دیگر نتوان به آن بی‌اعتنایی کرد. 


چطور خود حقیقی مان را نمایان کنیم؟

خود حقیقی‌تان را نمایان کنید 

وقتی پای دنیای کسب‌وکار وسط می‌آید، اشخاص دوست دارند رسمی حرف بزنند، از کلمات پیچیده استفاده کنند و رفتاری دوستانه اما مصنوعی از خود نشان دهند تا همه بدانند که صاحب شرکتی بزرگ و حرفه‌ای هستند. 
در این میان، شرکت‌های کوچک نیز سعی بر تقلید از این تشریفات دارند تا خود را بزرگ جلوه دهند. 
اما چنین کاری اشتباه است. کوچک بودن نه‌تنها ایرادی ندارد، بلکه موجب ایجاد ارتباطی صادقانه و صمیمانه با مشتریان نیز می‌گردد و می‌توان خود واقعی را به نمایش گذاشت.
تبلیغات و بازاریابی شیوه‌های گرانی برای برقراری ارتباط با مشتریان هستند. به جای‌ آنها، می‌توان با اشتراک‌گذاری اطلاعات با ارزش، مخاطب سازی کرد. بدین طریق، می‌توان توجه مردم را بدون پرداخت هزینه‌های گزاف به خود جلب کرد. 
در یک شرکت کوچک، بازاریابی وظیفه‌ی همه افراد است. 
هر نامه‌ی الکترونیکی، تماس تلفنی و کامنت در وبلاگ و شبکه‌های اجتماعی حکم بازاریابی دارد و برقراری ارتباطی عمیق با مشتریان را ممکن می‌سازد. 
حتی می‌توان اطلاعاتی از آنچه درون شرکت اتفاق می‌افتد با مشتریان به اشتراک گذاشت تا بتوانند شناخت بهتری از آن پیدا کنند. 
اگر پوشش خبری مورد نیاز شد، بهتر است به جای رسانه‌های جمعی معروف، به سراغ رسانه‌های کوچک مانند یک وبلاگ با موضوع مشخص رفت. 
یک مقاله در یک مجله یا وبلاگ که با زمینه‌ی کاری شرکت ما مرتبط است، بسیار موثرتر از نوشته‌ای در یک روزنامه‌ی معروف عمل می‌کند و شرکت را به مردم می‌شناساند.
برقراری ارتباط با نویسندگان چنین وبلاگ‌هایی و ارسال درخواست برای آنها نیز بسیار آسان‌تر از یافتن خبرنگار یک رسانه‌ی جمعی است. 
اگرچه، ایجاد ارتباطی صمیمی با مشتریان، به این معناست که باید درمورد مشکلات و کاستی‌های شرکت نیز با آنها روراست بود. 
هیچ‌کس علاقه‌ای به شرکتی که مشکلات خود را پنهان می‌کند، ندارد. پس درصورت بروز نقص یا گرفتاری، بهتر است خود را به جای مشتری گذاشت، تصور کرد که چه نوعی از عذرخواهی او را راضی خواهد کرد و از جملات کلیشه‌ای مخصوص شرکت‌های بزرگ دوری کرد. 


چطور محیط کار دلچسبی ایجاد کنیم؟

 اگر با افراد تیم مانند کودکان رفتار شود، آنها نیز رفتاری کودکانه از خود نشان می‌دهند و باید زمان بسیاری را صرف مدیریت آنها و تصمیم‌گیری برای آنها کرد. 
آنها به‌زودی دست از تفکر و عمل بازمی‌دارند و زمان و انرژی زیادی را هدر می‌دهند بی آنکه ثمره‌ی خاصی داشته باشند.
برای داشتن کارمندانی فعال که توانایی مدیریت خود را دارند، باید به آنها خاطر نشان کرد که مورد اعتماد هستند، مسئولیت‌هایی را به آنها سپرد و استقلال و آزادی عمل بخشید. 
ساختن یک محیط کاری دلپذیر با نکات زیر امکان‌پذیر است: 
•باید در هنگام برقراری ارتباط با یکدیگر، مستقیم و بی‌پرده سخن گفت و از توضیحات طولانی، پیچیده و انتزاعی اجتناب کرد. همچنین، باید بدون تعارف، منظور واقعی خود را به اعضای تیم رساند. تشکیل جلسه،‌ نشستن دور میز و صحبت کردن درباره‌ی مشکلات فایده‌ای ندارد. در عوض، باید مستقیم به سراغ سرمنشأ آنها رفت. 
•انتقاد نیز باید با صداقت همراه باشد. اگر تیم کاری بیش از اندازه بزرگ باشد و افراد با یکدیگر ناآشنا باشند، مذاکرات به‌خوبی انجام نمی‌شود. باید همه‌ی اعضای تیم بتوانند با همدیگر ارتباط روراست و صادقانه‌ای برقرار و ایده‌های بد را به‌راحتی نقد کنند. 
•باید در میان تیم کاری، از به کاربردن برخی از کلمات و عبارات مانند نمی‌توانیم، نیاز داریم، باید آسان، فقط و سریع خودداری کرد. چنین واژگانی مانع برقراری ارتباطی سالم میان اعضای تیم می‌شود. برای مثال اگر کسی بگوید: «این کار باید انجام شود» یا «انجام‌دادن این کار که برای تو آسان است»، درواقع جایی برای گفت‌وگو باقی نمی‌گذارد. 
•هیچ‌گاه نباید عبارت «در اسرع وقت» را هنگام درخواست چیزی از کسی به کار برد. اگر از این عبارت برای تمام درخواست‌ها استفاده شود، تنها باعث استرسی کاذب می‌گردد. بنابر‌این، استفاده از آن تنها زمانی جایز است که انجام ندادن کار، پیامدی غیرقابل جبران داشته باشد. 


نقاط قوت داشتن شرکت کوچک چیست؟

بیش از حد برنامه‌ریزی نکنید

یکی از نقاط قوت داشتن شرکتی کوچک، توانایی تصمیم‌گیری سریع بدون درگیرشدن در امور اداری و رسمی است. باید تصمیم‌گیری را جایگزین تفکر بدون عمل کرد. 
همچنین، بهتر است به جای انتظار برای یافتن راه‌حلی کامل و بی‌نقص، به‌محض دستیابی به راه‌حلی به اندازه‌ی کافی خوب، دست به کار شد. 
تحلیل یا برنامه‌ریزی بیش از حد فایده‌ای ندارد. تخمین و برنامه‌ریزی اساساً برحسب حدس و گمان هستند، مگر اینکه کسی پیش‌گو باشد! 
اگر کسی بپندارد که برنامه‌هایش کاملاً دقیق و بی‌نقص هستند و چسم‌بسته آنها را دنبال کند، توانایی بداهه‌پردازی و تصمیم‌گیری سریع را از دست می‌دهد و دچار مشکل می‌شود. 
در مقابل،‌ بهتر است بدون آمادگی قبلی دست به عمل زد، از مدت‌ها قبل تصمیم‌گیری نکرد و آن را به زمان مناسبش موکول کرد. 
باید درباره‌ی چیزهایی که نه سال آینده، بلکه در این هفته اهمیت دارند، فکر کرد. گرفتن تصمیمات کوچک و قابل تغییر که به مسائل روز مربوط می‌شوند، بسیار آسان‌تر از تصمیمات بزرگ و مهمی است که پیشامدهای بلندمدت‌شان موجب نگرانی هستند.
به‌طور مشابه، باید از تخمین‌های گسترده مانند برآورد هزینه‌ی پروژه‌ای یکساله، خودداری کرد. برای بالا بردن صحت و دقت، باید برای بازه‌های کوتاه‌تری مانند یک هفته تخمین زد. 
بدین ترتیب، درصورت اشتباه بودن برآورد، تأثیر بسیار کمتری بر جا می‌گذارد. 
در نهایت، در هنگام تصمیم‌گیری، نباید تحت تأثیر مشکلات احتمالی قرار گرفت. به هرحال، هر تصمیمی می‌تواند با دشواری‌هایی همراه باشد که در صورت رخ دادن می‌توان با آنها مقابله کرد. 


چطور متمرکز سریع کار را پیش ببریم؟

متمرکز و سریع کار کنید 

بسیاری از مردم بهره‌وری را با کارکردن برای ساعاتی طولانی یکسان می‌دانند، درحالی‌که حقیقت عکس آن است. 
بهترین کارمندان، آنهایی هستند که زندگی خارج از محل کارشان برای‌شان اهمیت دارد و به همین خاطر در طول روز سخت کار می‌کنند تا به موقع آنجا را ترک کنند.
معتادان به کار که تا دیروقت در محل کار می‌مانند، می‌توانند به بهره‌وری کل سازمان صدمه بزنند زیرا باعث می شوند سایرین احساس گناه کنند و انگیزه‌ی خود را از دست بدهند. 
برای بالا نگه‌داشتن بهره‌وری شرکت، باید از عواملی که موجب وقفه در کار و کاهش تمرکز می‌شوند، جلوگیری و ساعات کاری مشخصی را در روز یا هفته تعیین کرد که هیچ چیزی در آنها وقفه ایجاد نکند. 
بدترین نوع وقفه، یک جلسه‌ی کاری است. یک ساعت جلسه با ده نفر از کارمندان، درواقع باعث هدررفتن ده ساعت کار می‌شود. 
در برخی موارد نادر، جلسه واقعاً مفید واقع می‌شود،‌اما اغلب آنها بدون هدف، دستورجلسه و نامرتبط با کار اصلی هستند و در آنها تنها حرف ردوبدل می‌شود، بی‌آنکه کاری انجام شود. 
کمال‌گرایی، دشمن دیگر بهره‌وری است. زمانی‌که خود را درگیر مشکلات پیچیده می‌کنیم و سعی می‌کنیم که کامل‌ترین و بهترین راه حل را برای آنها بیابیم، در واقع برای چیزهایی که با راهی ساده قابل حل بوده‌اند، به‌اندازه‌ی هفته‌ها تلاش کرده‌ایم.
برتی بهره‌وری بالا، باید به سراغ راه‌حل‌هایی رفت که بتوان با آنها بیشترین نتیجه را باکمترین تلاش، به دست آورد. در بسیاری از موارد 
«به انداز‌ه‌ی کافی خوب» بهتر از «عالی» است.
یک راه مبارزه با کمال‌گرایی، تقسیم پروژه‌ها و وظایف بزرگ به کارهای کوچک است. 
چنین اقدامی، هم کارهای سخت را قابل مدیریت می‌کند و هم باعث می‌شود دست‌آوردهای کوچکی برای جشن‌گرفتن وجود داشته باشند. همچنین، این موفقیت‌های کوچک، مشوق هستند و انگیزه را بالا نگه‌می‌دارند. 


چطور استخدام کنیم؟

بیش از نیاز استخدام نکنید 

برخی شرکت‌ها به استخدام نیروی تازه اعتیاد دارند و هنگامی که شخصی با سابقه‌ی خوب می‌یابند، او را استخدام می‌کنند، حتی با اینکه عنوان شغلی و کار مشخصی برای او ندارند و همین مسئله باعی مشکل می‌شود. 
تنها درصورت وجود و برای حل مشکلی وخیم می‌توان نیروی انسانی تازه‌ای استخدام کرد تا جایی که امکان دارد، بهتر است تیم خود را کوچک نگه داشت. 
ممکن است درباره از دست دادن موقعیت استخدام افراد بسیار خوب، نگرانی وجود داشته باشد، اگر افراد با کفایت اندکی وجود داشته باشند، این نگرانی می‌تواند به جا باشد. 
اما اگر کسی مایل به استخدام کارمند از سرتاسر جهان باشد، گزینه‌های بسیار خوبی برای او وجود دارند. امروزه، تقریباً هرکسی می‌تواند آنلاین کار کند، برای همین مکان جغرافیایی متفاوت کارمندان مشکلی به وجود نمی‌آورد. 
هنگامی که واقعاً نیاز به نیروی انسانی جدید وجود دارد، باید شیوه‌های مرسوم و قدیمی استخدام و بررسی رزومه، نمرات تحصیلی و سابقه‌ی کاری را کنار گذاشت. 
در عوض،‌ باید به ندای درونی و غریزه‌ی خود اعتماد کرد و دانش و توانایی‌های عملی افراد را که از تجارب گذشته‌ی خود به دست آورده‌اند را مورد بررسی قرار داد. 
همچنین بهتر است از متقاضیان، آزمون عملی گرفت. مصاحبه و گفتگو با یک شخص،‌ هیچ‌گاه توانایی‌ها و عملکرد واقعی او را مشخص نمی‌کند. 
اما اگر پیش از استخدام، پروژه‌ای کوچک به او سپرده شود، می‌توان وی را بر اساس اعمالش قضاوت کرد. 
برای مثال، شرکت BMW، خط تولیدی ساختگی قرار داده بود تا متقاضیان استخدام هنگام کار تحت نظارت مسئولان استخدام باشند.  

ارسال نظر

0دیدگاه

لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.

خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.

دیدن نظرات بیشتر

تعداد کل نظرات: 0 نفر

تعداد سوالات ایجاد شده

0

دیدن همه سوالات

چک لیست های زندگی  جدید

هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.

تعداد کاربران استفاده کننده

0

دیدن چک لیست ها