بهترین شیوه مدیریت

بهترین شیوه مدیریت

انتخاب بهترین شیوه مدیریت در کسب و کار، یکی از موضوعات مهم در استراتژی رشد کسب و کار می باشد.
شیوه مدیریت "محرک رشد" به تلاش برای افزایش و سرعت دادن به رشد کسب و کار اختصاص دارد. افرادی که از این شیوه استفاده می‌کنند، به تعامل با محیط کسب و کار، ایجاد فرصت‌های نوآورانه، و توسعه استراتژی‌هایی که به بهبود عملکرد و افزایش درآمد منجر می‌شوند، تمرکز دارند.

این شیوه مدیریت مخاطبان مختلفی را شامل می‌شود؛ از جمله کارکنان تا مشتریان و سهامداران. مدیران رشد توانایی ایجاد انگیزه در اعضای تیم را دارند و به تشویق خلاقیت، کارآفرینی، و انعطاف‌پذیری در کسب و کار می‌پردازند.

از ویژگی‌های اصلی شیوه محرک رشد می‌توان به اجازه برای تلاش و خطا، پذیرش ریسک‌های محاسبه‌شده، و توجه به آینده و فرصت‌های جدید اشاره کرد. با این حال، به‌عنوان نکته‌ای مهم، مدیران این شیوه باید دقت داشته باشند که تمرکز بر رشد بدون مدیریت دقیق و اهداف واقعی می‌تواند منجر به بروز مشکلات و ناهنجاری‌ها شود.

انواع شیوه های مدیریت

Growth Driver (محرک رشد):
افرادی که به عنوان "محرک رشد" توصیف می‌شوند، از طریق تشویق نوآوری‌ها، توسعه فرصت‌ها و بهبودهای مستمر به دنبال تحقق رشد سازمانی هستند. آن‌ها به ارتقاء عملکرد، ایجاد استراتژی‌های جدید و استفاده از تکنولوژی‌ها به منظور افزایش درآمد و توسعه سازمان می‌پردازند.

Aggressive Manipulator (مدیر پرخاشگر و سوء استفاده گر):
این شیوه به افراد یا رفتارهایی اشاره دارد که از طریق اقدامات متعدد و ممکن است نادرست تلاش می‌کنند تا به هدف‌های خود برسند. این رفتار ممکن است شامل استفاده از فشارها، تلاش برای کنترل و تعاملات مرموز با دیگران باشد.

Ignorant Encumber (مدیر بی اعتنا و اختلال گر):
این شیوه به افرادی اشاره دارد که به علم و دانش موجود در سازمان توجه نمی‌کنند و از آن‌ها بی‌خبر هستند. این افراد ممکن است تصمیمات نادرست بگیرند یا توانایی‌های خود را به نحو صحیح به کار نبرند.

People Pleaser (مدیر راضی نگه دارنده دیگران):
این شیوه به افرادی اشاره دارد که در تلاشند تا با رضایت دادن به دیگران و پاسخ به نیازها و خواسته‌های آن‌ها، از خود پیروی کنند. این افراد ممکن است به میزان زیادی به مشارکت و مشاوره دیگران اعتماد داشته باشند و در تصمیم‌گیری‌ها ممکن است از نظر خود عقلانی کمتری داشته باشند.

ویژگی های یک مدیریت ناکارآمد

مدیریت ناکارآمد ممکن است ترکیبی از این ویژگی‌ها و علایم باشد:

عدم اهداف و روش‌های واضح: مدیریت ناکارآمد ممکن است عدم تعیین اهداف و استراتژی‌های واضح و کارآمد برای سازمان داشته باشد که باعث عدم هدایت و تمرکز مناسب منابع و تلاش‌ها می‌شود.

عدم توانایی ارتباط برقرار کردن: مدیریت ناکارآمد ممکن است در ارتباط داخلی و بین اعضای تیم مشکل داشته باشد. و نتواند با اعضای تیم خود ارتباط مناسبی برقرار کند.

نداشتن مهارت‌های مناسب: مدیران ناکارآمد ممکن است از مهارت‌های مدیریتی اساسی مثل مهارت‌های ارتباطی، تصمیم‌گیری، کوچینگ و حل مسائل مشکل داشته باشند.

عدم توانایی در تشویق و تیم‌سازی: مدیران ناکارآمد ممکن است توانایی نداشته باشند تا تیم‌ها را متحد کنند و اعضای تیم را ترغیب به کار مشترک و همکاری کنند.

استفاده ناصحیح از منابع: مدیریت ناکارآمد ممکن است منابع سازمان را به طرز نادرستی تخصیص دهد یا از آن‌ها به شکل نامناسبی استفاده کند که به مشکلات اقتصادی یا عملکرد نامناسب منجر می‌شود.

مشکل در حل مسائل و تصمیم‌گیری: مدیران ناکارآمد ممکن است در حل مسائل پیچیده و تصمیم‌گیری‌های مهم مشکل داشته باشند، که به تاثیر منفی بر عملکرد و نتایج سازمان می‌انجامد.

عدم ارتقاء و توسعه تیم: مدیریت ناکارآمد ممکن است عدم توجه به توسعه حرفه‌ای و ارتقاء اعضای تیم داشته باشد که می‌تواند منجر به عدم رشد و پیشرفت سازمان شود.

عدم توجه به بازخورد و بهبود مستمر: مدیریت ناکارآمد ممکن است نادیده گرفتن بازخورد از اعضای تیم یا مشتریان و عدم تلاش برای بهبود مستمر فرآیندها و فرصت‌ها داشته باشد.

چطور یک مدیر محرک رشد شوم؟

سه موضوع مهم برای مدیرانی که می خواهند محرک رشد باشند را در زیر برایتان آورده ام:

تعیین اهداف رشدی: تعیین اهداف رشد مشخص و قابل اندازه‌گیری به تیم‌ها کمک می‌کند تا به سمت هدف‌های مشترک پیش بروند. این اهداف باید تحریک‌کننده و تحقق‌پذیر باشند.

تشویق به تیم‌سازی و همکاری: ایجاد فضایی که اعضای تیم با همکاری و به اشتراک‌گذاری ایده‌ها مشارکت کنند، می‌تواند به تقویت ابزارهای رشد و ارتقاء منجر شود.

انگیزه‌بخشی و ترغیب به انگیزش کارکنان: توانایی در تشویق و ترغیب کارکنان به دستاوردهای بزرگ و رشد سازمانی مهارت مهمی برای مدیر محرک رشد است.

برای تبدیل شدن به یک مدیر محرک رشد، می‌توانید از راه‌های مختلفی استفاده کنید تا توانمندی‌ها و مهارت‌های خود در جهت ایجاد رشد در سازمان تقویت شود. 

مهمترین سوالات متداول در مدیر محرک رشد 

سوال: چگونه می‌توانیم اهداف مناسب برای کسب و کار تعیین کنیم؟

پاسخ: برای تعیین اهداف، ابتدا باید با تیم راهبری جلساتی داشته باشیم تا فرصت‌ها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت را شناسایی کنیم. سپس با ترکیب این اطلاعات، اهداف محدد، قابل اندازه‌گیری و واقع‌بینانه تعیین کنیم. اهداف باید قابلیت مشخص‌سازی و درک شدن توسط تمامی اعضای کسب و کار را داشته باشند.

سوال: چگونه می‌توانیم تیم‌ها را به تیم‌سازی و همکاری فعال تشویق کنیم؟

پاسخ: برای تشویق به تیم‌سازی و همکاری، باید فرهنگ سازمانی را به گونه‌ای تقویت کنیم که تشویق به به اشتراک‌گذاری ایده‌ها و همکاری از تک تک اعضای تیم تا سطوح بالای مدیریت ارزش داده شود. ارتقاء مهارت‌های ارتباطی و تیمی، برگزاری جلسات تیمی منظم و ایجاد فضای امن برای ابراز نظرات می‌تواند به تیم‌سازی کمک کند.

سوال: چطور می‌توانیم کارکنان را به یادگیری، ارتقاء و ترغیب به انگیزش تشویق کنیم؟

پاسخ: برای انگیزه‌بخشی، باید به کارکنان فرصت‌های یادگیری و رشد حرفه‌ای را ارائه دهیم. تشویق به مشارکت در پروژه‌های جدید، ارائه تمرین‌های آموزشی و انعطاف در مسیر حرفه‌ای می‌تواند انگیزه و ترغیب به انگیزش را افزایش دهد. همچنین، تشویق به ارائه بازخورد مثبت و تشکر از کارکنان برای دستاوردهایشان می‌تواند میزان انگیزه را افزایش دهد.

نتیجه گیری از زبان علی قلی زاده
در این پست، ما به بررسی مفاهیم و مسائل مرتبط با بهترین شیوه مدیریت آشنا شدیم. 
ابتدا با معرفی انواع شیوه‌های مدیریت، از جمله "محرک رشد"، "مدیر پرخاشگر"، "مدیر بی اعتنا" و "مدیر راضی نگه دارنده دیگران" آشنا شدیم. سپس به توضیح هر کدام از این شیوه‌ها پرداختیم و چگونگی اثرات آن‌ها بر مدیریت و سازمان را بررسی کردیم.

مدیریت به مجموعه‌ای از مهارت‌ها، استراتژی‌ها و روش‌هایی اشاره دارد که به کمک آن‌ها می‌توان به بهبود عملکرد کسب و کار و دستیابی به اهداف مشتریان و سازمانی کمک کرد.
انتخاب مناسبی از شیوه مدیریت و پاسخ به سوالات مرتبط با تعیین اهداف رشدی، تشویق به تیم‌سازی و همکاری، و انگیزه‌بخشی به کارکنان می‌تواند به بهبود عملکرد سازمان کمک کند.
مهمترین عوامل برای مدیران عبارتند از توانایی تعامل مؤثر با تیم، توانایی ایجاد تغییر و نوآوری، توانایی مدیریت عملکرد و انگیزه کارکنان، و توانایی تشخیص و انتخاب استراتژی مناسب برای رشد سازمان.