موقعیت شما در سایت:

خلاصه کتاب قبایل

خلاصه کتاب قبایل

0 نظر

0 لایک

135 بازدید

تاریخ انتشار: 1402/02/11

ارسال نظر

لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.

خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.

دیدن نظرات بیشتر

تعداد کل نظرات: 0 نفر

در حقیقت، مجموعه‌ها همه‌جا هستند و شما هم عضو حداقل یکی از آنها هستید؛ به عنوان کارمند شرکت، مشتری وفادار یک شرکتِ ارائه دهنده خدمات اینترنتی، عضوی در اجتماعی مذهبی یا طرفدار گروه موسیقی مورد علاقه تان. 


اما یک مجموعه (یا قبیله) در واقع چیست؟ 

تمام مجموعه‌ها بسه بخش مشتر دارند: 
1. گروهی از مردم؛
2. رسالتی مشترک؛
3. حداقل یک رهبر که نماینده و سازمان‌دهنده مجموعه است. 
مهم‌ترین ویژگی ویکی‌پدیا رسالت مشترک است. رسالت مشترک یک مجموعه، اعضای آن را قادر می‌سازد تا ارزش‌ها و ایده‌های مجموعه را درون خود نهادینه کنند. انگیزه‌های نهادینه شده باعث می‌شود اعضای مجموعه به جای پیروی کورکورانه، به معتقدانی کوشا بدل شوند. 
رسالت یک مجموعه هرچیزی می‌تواند باشد، چه آرزوی تغییر چه مقاومت در برابر آن! مانند برقراری عدالت محیط زیستی، راه‌اندازی کمپین سیاسی یا گروهی از افراد علاقه‌مند به برند Apple که معتقدند وسایل الکترونیکی این شرکت نسبت به بقیه برتری دارند. 
مجموعه‌ها همواره همراه ما بوده‌اند، اما با توسعه تکنولوژی تعداد آنها در حال افزایش است. علت این فراگیر شدن، «اینترنت» است. در گذشته مجموعه‌ها محلی بودند، اما حالا با گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، جغرافیا دیگر مانعی برای رشد مجموعه‌ای نیست. 
امروزه تأثیر یک مجموعه دیگر به اندازه آن بستگی ندارد، البته این امر به خاطر شبکه‌های اجتماعی است. 
امروزه تأثیر یک مجموعه به رسالت و چگونگی استفاده‌اش از تکنولوژی‌های ارتباطی بستگی دارد. 


رشد چه زمانی اتفاق می افتد؟ 

امروزه رشد پایدار واقعی نتیجه کار کسانی است که حقیقتاً عاشق رسالت شما و هوادار ارزش‌هایتان هستند و به خاطر شما بر طبل سای‌های ارتباطات اجتماعی می‌کوبند. 


ایده‌هایتان را برای گروه مشخصی طراحی کنید

شعار ارزیابی در گذشته این بود: «محصولات خود را به حداکثر افراد ممکن معرفی کنید». اما امروزه همه چیز تغییر کرده است. بسیاری از شرکت‌ها همچنان در گذشته مانده‌اند و هنوز هم تمرکزشان روی توسعه محصولاتی برای همگان است؛ تمرکزی که عواقبی فاجعه‌آمیز به دنبال دارند. 
به‌عنوان مثال، نوکیا قبلاً موفق‌ترین شرکت تلفن همراه در دنیا بود. اما هنگامی که تلفن‌های همراه هوشمند ظاهر شدند عرصه بازار را از دست داد و هنوز هم بهبود نیافته است. کمی پیش از موفقیت بازار تلفن‌های همراه هوشمند، هیچ شرکت به‌خصوصی از لحاظ تکنولوژی برتری نداشت. بعضی‌ها ممکن است تصور کنند Apple با توجه به موفقیتش این برتری را داشت، اما این‌طور نبود. 


نوکیا چطور سهم بازار خود را از دست داد؟

پس خطای نوکیا چه‌بود؟ چه شد که این‌چنین فاجعه‌بار سهم بازار را از دست داد؟

درواقع، نوکیا دست از الگوی قدیمی خود برنداشت؛ الگوی آنها در تولید ارزان‌ترین تلفن‌های همراه عامه‌پسند، موفق بود؛ اما تنها در کوتاه‌مدت!
مشکل تولید محصولی که همه آن را دوست دارند این است که هردفعه محصولی تولید می‌شود، مردم فقط از آن استفاده می‌کنند، اما عاشقش نمی‌شوند. در مقابل شرکت Apple تصمیم ‌گرفت محصولی تولید کند که در ابتدا همه از آن خوششان نیاید، بلکه تنها تعداد کمی واقعاً عاشقش شوند. 
وقتی مردم عاشق چیزی شوند، به دوستان و خانواده درمورد آن می‌گویند و تعریفش را می‌کنند. بدین صورت خیلی زود یک مجموعه شکل می‌گیرد. 
شرکت Apple در تولید محصول خارق‌العاده تصمیم درستی گرفت؛ زیرا قبیله‌ها، حول محورِ رسالت‌های معمولی شکل نمی‌گیرند. 
به‌علاوه، این رسالت باید سرشار از ایده‌های نوین باشد و مردم را قادر سازد که مستقیماً در جنبش آن شرکت کنند. اساساً یک رسالت با معنی پرسشی را به دنبال دارد که تاکنون پاسخ داده نشده است. 


چطور یک مجموعه را خلق و آن را رهبری کنیم؟

امروز با کمک تکنولوژی هرکسی می‌تواند مجموعه‌ای را خلق و آن را رهبری کند

این نکته را در نظر داشته باشید که تنها با گذاشتن ویدیوهای فوق‌العاده در یوتیوب با نوشتن بهترین و ایده‌آل‌ترین وبلاگ‌ها نمی‌توانید دسترسی به مردم را آسان‌تر، ارزان‌تر و موثرتر کنید. اما معنای این نکته چیست؟ 
شما هم می‌توانید با تشکیل یک مجموعه جدید پیام خود را به مردم برسانید؛ اما اولین چیزی که باید بدانید این است که مردم نیاز دارند درمورد رسالت مشترکشان با اشتیاق زیاد صحبت کنند. به این معنی که ارتباطات نمی‌توانند عمودی (یعنی تنها بین رهبر و افراد مجموعه) باشد، بلکه باید افقی (یعنی بین اعضای مجموعه) باشد. 
با تکنولوژی امروزه شما تمام ابزارهایی را که برای تسهیل ارتباط عمودی و افقی لازم است، در اختیار دارید. وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها و سایت‌های اجتماعی نه تنها شما را قادر می‌سازند تا رسالت خود را ترویج کنید. بلکه فضا و ابزار لازم با در اختیار مجموعه قرار می‌دهند تا ارتباط برقرار کنند، ایده‌ها را به اشتراک بگذارند و سازمان‌هی کنند. 
تمامی این ماجرا توسط یک وب‌سایت مرکزی هماهنگ می‌شود. این وب‌سایت نتیجه تلاش‌های گرگ گلَسمَن (Greg Glassman) است که به او «مربی» هم می‌گویند. 
گلسمن می‌دانست چگونه از طریق گفتن داستان‌های بدنسازی و ارتباط برقرارکردن با مردم از طریق وب‌سایتش یک مجموعه را رهبری کند. 


مردم چه موقع از ما پیروی می کنند؟

می‌دانید یک جنبش از چند نفر تشکیل می‌شود؟ پاسخ حدود 1000 نفر است. این عدد تعدادِ معتقدان واقعی است که برای حفظ گروه‌تان به آن نیاز دارید. 
چطور می‌توانید کاری کنید این افراد از رسالت شما پیروی کنند؟ شما برای این کار باید به چیزی که مردم از پیش خواستار آن هستند اشاره کنید. خلق یک جنبش به سازماندهی یک خواسته موجود مربوط می‌شود، طوری که اعضای مجموعه بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و تحت یک رهبری واحد جنبشی را ایجاد نمایند. 
همانطور که بیل بردلی (Bill Bradley، سناتور سابق آمریکایی) اذعان داشت، یک مجموعه از سه عنصر تشکیل دشه: 
1. روایتی که داستان آینده در حال ساخت را می‌گوید؛
2. ارتباط بین رهبر و مجموعه و بین اعضای مجموعه؛
3. کاری برای انجام دادن؛ موانع سر راه انجام آن کار هر چقدر کمتر باشند بهتر است. 
اما خیلی اوقات رهبران بالقوه این مسئله را درک نمی‌کنند که جنبش نباید مربوط به پول باشد. 
اگر رسالت شما موفق شدن است به داستانی با معنی درمورد چیزی که ارزش صحبت کردن را داشته باشد نیاز دارد. خیلی پیش می‌اید که سازمان‌ها، تنها کاری برای انجام دادن ارائه می‌کنند، نه چیزی که درموردش صحبت شود!
پس برای خلق یک جنبش به چه چیزی نیاز داریم؟ 
اما چیزی که ال گور درمورد آب و هوا و جامعه بشری گفت چیز جدیدی نبود؛ وقتی او در ابتدا کارش را آغاز کرد دانش گرمایش زمین در آن زمان 30 سال داشت. چرا این ایده ناگهان گل کرد؟ چون به رهبری نیاز داشت تا مردمی را که از پیش می‌دانستند کار صحیح چیست، سازماندهی کند. 
ال گور فیلم خود را به طور رایگان با هزاران نفر به اشتراک گذاشت چون به آن باور داشت و می‌دانست اگر به دیگران فرصت دهد به او ملحق خواهند شد. 
بنابراین راز خلق یک مجموعه این است که به مردم داستانی بگویید که می خواهند آن را بشنوند. به آنها کمک کنید به عنوان یک مجموعه با هم ارتباط برقرار کنند، جنبش را رهبری کنید و در پایان، یک تغییر ایجاد کنید. 


چطور مجموعه ی خود را رشد دهیم؟

«هرچه یک مجموعه بزرگ‌تر باشد بهتر است» اکثریت رهبران با این جمله کاملاً موافق‌اند. اما آنها در اشتباه هستند! حداقل در ابتدا بزرگ‌ترین مزیت یک مجموعه اندازه آن نیست؛ بزرگ‌ترین مزیت یک مجموعه رابطه بین اعضا، رهبر و دنیای بیرونی است. در حقیقت، یک مجموعه چهار جهت ارتباطی دارد: 
1. رهبر یا مجموعه؛
2. مجموعه با رهبر؛
3. اعضای مجموعه با یکدیگر؛
4. عضو مجموعه با فرد خارج از مجموعه. 
بازاریابی معمولی نمی‌تواند با مجموعه رقابت کند زیرا تنها یک جهت ارتباطی دارد از شرکت به بازار!
مهم‌ترین رابطه مجموعه، رابطه بین اعضای مجموعه است؛ زیرا همین‌جاست که مبحث تحکیم یک مجموعه مطرح می‌شود. 
تحکیم مجموعه یعنی کنار هم آوردن اعضای آن از طریق تسهیل روابط و محکم کردن پیوندهای مشترک. می‌توانید این کار را از طریق تبدیل به یک منفعت مشترک به هدفی اشتیاق آمیز و فراهم‌کردن سکوی ارتباطی اعضا انجام دهید یا می‌توانید قدرت افراد درون و بیرون از مجموعه را به کار بگیرید. 
برای ایجاد حس یکپارچگی باید فرهنگی بین افراد درون مجموعه ایجاد کنید؛ فرهنگی که در نهایت افراد درون را از افراد بیرون مجموعه جدا می‌کند. این مسئله مجموعه را قادر می‌سازد تا خود را از دیگر مجموعه‌ها متمایز کند و حس هویت درونی قوی‌تری به‌وجود آورد. 
لذا به یاد داشته باشید وظیفه اصلی شما به عنوان رهبر، سازماندهی و قدرت بخشیدن به مجموعه است. 


 ویژگی‌های یک رهبر خوب در مجموعه چه هستند؟‌ 


رهبری یعنی چه؟

به‌طور کلی مدیریت به معنی به انجام رساندن کارهاست. اما رهبری تماماً‌ در مورد تغییر و رفتن به جایی است که تا به حال کسی نرفته؛ یعنی محیطی مثل خلاء 
برای شکل‌گیری یک مجموعه، باید تغییر به‌خصوصی وجود داشته باشد که مردم خواستار آن هستند. این نیاز به تغییر باید برآمده از یک ناراحتی مخصوص در رابطه با شرایط موجود باشد؛ یک ناراحتی که گویی چیزی در جهان کم است. یک رهبر مستقیماً در این فضای ناراحتی (یعنی همان خلاء) پا می‌گذارند و شروع به سازماندهی می‌کند تا مردم از او پیروی کنند. 
رهبرها این کار را علی‌رغم ریسک‌هایی که به‌دنبال دارد به دو دلیل انجام می‌دهند: 
1. به رسالت خود ایمان دارند؛ 
2. می‌دانند که هرچقدر نوآوری زودتر رخ دهد تأثیرگذارتر است؛ بنابراین هرچه زوتر بهتر!
اما با تمام این صحبت‌ها درمورد رهبران، شاید با خود فکر کنید: این ویژگی‌ها برای رهبران معروف و با جذبه است؛ اما من که آنطور نیستم چطور می‌توانم یک رهبر باشم؟ 
برای رهبری باید برداشت‌های غلط خود را تصحیح کنید؛ برداشتی مانند بخشنده نبودن!
حقیقت این است که رهبران در ابتدا بخشنده هستند و به همین خاطر با جذبه به نظر می‌آیند. 
رهبران واقعی بیشتر بخشنده هستند تا گیرنده! به همین دلیل ال‌گور، محتوای فیلم خود و شپاری فیری، هنرمندی که پوسترهای معروف اوباما را طراحی کرد، اندیشه خود را رایگان به اشتراک گذاشتند. این افراد به ارزش ذاتی رسالت خود باور داشتند و به همین خاطر کاری کردند تا دیگران نیز آن رسالت را باور کنند. 
امروزه فیلم ال‌گور توسط صدها نفر در سراسر جهان ارائه شد و قیمت آثار هنری شپارد فیری از انتخابات ریاست جمهوری 2008 آمریکا سر به فلک کشیده است. 


چطور گوسفند نباشیم؟

دیدیم که رهبر یک مجموعه بودن چقدر می‌تواند با ارزش باشد. پس چرا همه نمی‌توانند رهبر مجموعه شوند؟ پاسخ ساده است. 
در اینجا ست گودین، نویسنده این کتاب از تمثیل گوسفند استفاده کرده است و بیان می‌کند که: در دنیا تعداد بسیار زیادی گوسفند وجود دارد؛ کسانی که توسط مدرسه، دانشگاه و جامعه شرطی شده‌اند تا فرمان‌بردار بوده و از تغییر هراس داشته باشند. 
آنها یادگرفته‌اند که سر خود را پایین نگه دارند و حواسشان به کار خودشان باشد؛ گوسفندانی تحصیلکرده! البته امیدوارم به اشخاص تحصیل‌کرده تا اینجای مطلب برنخورده باشد، اما این موضوع حقیقتی است که متأسفانه ناشی از آموزش‌های نادرست است و شما مقصر آن نیستید. 
چیزی که در دنیا به آن نیاز داریم، افراد دگراندیش است؛ کسانی که شرایط موجود، اصول و عقاید را زیر سوال می‌برند و بدون اینکه اجازه بگیرند دست به عمل می‌زنند. سازمان‌ها به دگراندیشان بیشتری نیاز دارند تا تغییر را از درون ترویج کنند. 
مجموعه‌ها رهبرانی دگراندیش نیاز دارند تا وارد قلمروهای تازه شوند و دنیا را تغییر دهند. 
پس چرا در دنیا دگراندیشان بیشتری وجود ندارد؟ به این دلیل که رسانه‌ها ذهن ما را از داستانی در مورد دگراندیشان پر کرده‌اند؛ داستانی مملو از شکست‌های گریزناپذیر و خودخواهی. گذشته از این، چه کسی این جرأت را به خود می‌دهد که باور کند می‌تواند شرایط موجود را عوض کند؟ 
برای فائق آمدن بر این روایت اشتباه، بدون ترس با خودتان صحبت کنید. به خودتان یادآوری کنید هرچیزی که ارزش انجام دادن داشته باشد خطرناک است و دنیا به تغییرات مورد نظر شما نیاز دارد. 
ترس جلو تحقق ایده‌ها و تغییر شرایط موجود را گرفته است. اما با تکنولوژی امروز دیگر جای توجیه باقی نمی‌ماند. برای ایجاد تغییر احتیاجی به پول یا قدرت نیست، پس همت کنید و رهبری خود را آغاز نمایید.  

ارسال نظر

0دیدگاه

لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.

خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.

دیدن نظرات بیشتر

تعداد کل نظرات: 0 نفر

تعداد سوالات ایجاد شده

0

دیدن همه سوالات

چک لیست های زندگی  جدید

هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.

تعداد کاربران استفاده کننده

0

دیدن چک لیست ها