موقعیت شما در سایت:
خلاصه کتاب قدرت شبکه سازی در کار و زندگی
خلاصه کتاب قدرت شبکه سازی در کار و زندگی
0 نظر
0 لایک
164 بازدید
تاریخ انتشار: 1402/02/16
توضیحات
از شبکه ارتباطات خود بیشترین بهره را بگیرید. در این پست قدرت شبکه سازی در کار و زندگی به طور مختصر توضیح داده شده است.
از شبکه ارتباطات خود بیشترین بهره را بگیرید
چطور یک شبکه سازی خوب انجام دهیم؟
چرا ارتباط گرفتن با افراد کمتر نزدیک، بهتر است؟
چرا حال و روزمان با افراد ناآشنا بهتر است؟
تاثیر مثبت شبکه سازی در کار
نوآوری بیشازپیش نتیجۀ کار گروهی است
چطور دایره ارتباطاتمان را بزرگتر کنیم؟
چطور یک ابر رابطه برای خود بسازیم؟
چطورمی شود به یک اَبَررابط بدلشد و سود کرد
مردم درگروه هایی همانند خودشان جمع می شوند
بهترین راه برای شبکه سازی چیست؟
رابطه دوستی روابط کاری در شبکه سازی
از شبکه ارتباطات خود بیشترین بهره را بگیرید
موفّقیت یعنی بهره بردن از شبکه روابط خود و فراتر رفتن از شبکه روابطِ معمول و ایجادِ ارتباطات جدید. اهمیت دادن به شبکه روابط باعثِ گسترشِ قابلیّتهای تجاری، افزایش نوآوری و تنوّع و افتادن در مسیرِ دستیابی به اهداف بلندپروازانه میشود.
دیوید بِرکِس نشانتان میدهد که شبکه روابطتان گستردهتر از آنست که فکر میکنید و اگر بیاموزید که چطور به سراغ افراد مناسب بروید، میتواند بهسرعت رشد کند. او اساساً به شما شگردهایی میآموزد تا بر کمّیت و کیفیت شبکه روابط خود بیفزایید. نظر و عمل با هم شما را به جایی که باید میرسانند.
چطور یک شبکه سازی خوب انجام دهیم؟
ارتباط گرفتن با آدمهایی که خوب نمیشناسیدشان، به نوآوری و شبکهسازی بهتر میانجامد
ارزش دوستی صمیمانه را نمیتوان نادیده گرفت. همۀ ما دوست داریم دوروبرمان کسانی باشند که بتوانیم به آنها اعتماد کنیم و احساساتمان را با آنها در میان بگذاریم. امّا وقتی به کار میرسد، اگر میخواهید موفّق باشید، باید این تمایلاتِ عاطفی را کنار بگذارید و طبقِ یکسری الگوهای متفاوت حرفهای کار کنید.
به زبانِ جامعهشناسی، دوستان صمیمی شما کسانیاند که با آنها پیوندهای استوار اجتماعی دارید. امّا اگر با آنها که خیلی صمیمی نیستید پیوند بگیرید، شبکه ساز بهتری خواهید بود.
معمولاً وقتی با چالشهایی مثلِ جُستنِ کار جدید روبهرو میشویم، به سراغِ پیوندهای استوار اجتماعی میرویم یا بصورتِ آنلاین دنبالِ فهرست مشاغل میگردیم. آنچه در این میان به آسانی مغفول میماند، پیوندهای سست اجتماعی است؛ و این اشتباه بزرگی است.
اِشکالِ پیوندهای استوار این است که افرادِ آن غالباً همانطور که به شما پیوستهاند، با یکدیگر نیز ارتباط دارند، مثلِ یک خوشۀ درهمتنیده. برعکس، پیوندهای سست اجتماعی معمولاً به خوشههای اجتماعی دیگری متّصلند که باعث میشود خبرِ شغلجوییِ شما به افرادِ کاملاً متفاوتی برسد.
در سال ۱۹۷۰، دانشجویی بهنامِ مارک گرانووِتِر در دانشگاه هاروارد، نشان داد که این مسئله از نظر علمی درست است. او بر روی افرادی که شغلشان را عوض میکردند مطالعهای انجامداد و دریافت که ۸۳ درصد کسانی که در جستجوی خود موفّق شدند، سراغِ پیوندهای سست اجتماعی رفته بودند.
چرا ارتباط گرفتن با افراد کمتر نزدیک، بهتر است؟
ارتباطگرفتن با افرادِ کمتر نزدیک، نوآوری را نیز بالا میبرد
در سال ۲۰۰۲، مارتین روف، استاد جامعهشناسی در دانشگاه دوک، از ۷۰۰ استارتاپ پرسید که الگوهای تجاری خود را چگونه طرحریختند. معلوم شد که عملاً همۀ استارتاپهایی که ایدههای تجاری خود را در گفتگو با پیوندهای سست اجتماعی بسط و گسترش داده بودند، الگوهای تجاریشان نوآورانهتر از آنهایی بود که بر پیوندهای استوار اتّکا کرده بودند. این امر خود را چنین نشان داده بود که این استارتاپها، برای نمونه، اختراعات یا امتیازات انحصاری بیشتری را بهثبت رسانده بودند تا از ایدههای مبتکرانۀ خود محافظت کنند. گذشته از این، روف و همکارانش نیز ایدههای آنان را در قیاس با الگوهای تجاریِ معمول در حوزۀ کاری آن استارتاپها بسیار مبتکرانه ارزیابیکردند.
چرا حال و روزمان با افراد ناآشنا بهتر است؟
ارتباط با گروههای ناآشنا نوآوری را تقویت میکند و موجبِ بهترشدنِ مشاغل است
یادتان هست که در دبیرستان هر دارودستهای جای مخصوص خودش را در کافهتریا داشت؟ این تجربهای همگانی است: مردم ذاتاً تمایل دارند که در گروههایی اختصاصی از افرادی آشنا دور هم جمع شوند. اگر تا حالا سعی کرده باشید که در یک مهمانی با افراد جدیدی آشنا شوید، چنین چیزی را دیدهاید. امّا اگر با کسانی بجوشیم که اصلاً نمیشناسیمشان، حال و روز بهتری خواهیم داشت زیرا ارتباط با گروههای کاملاً ناآشنا نوآوری را پرورش میدهد.
مثالش داستانِ یک نقرهکار چِروکی در اوایل قرن نوزدهم است که سِکویاه نام داشت. در آن زمان، زبانِ چروکیان خط نداشت، امّا سکویاه برای آنکه بتواند میان دو جامعه پیوند برقرار کند، زبانِ انگلیسی را آموخت. از نوشتنِ نام خود آغاز کرد. خیلی زود نامش را بر نقرهآلاتش حک میکرد.
سکویاه که میدید مهاجران به یکدیگر نامه مینویسند تا با هم در ارتباط باشند، تصمیم گرفت این نوآوری را اقتباس کند. با زحمت بسیار نظامی ساخت از نشانههایی که هجاهای متفاوت زبانِ چروکی را باز مینمود.
هجانگاری او توفیقی تمامعیار بود. خیلی زود چروکیان این خط را به کار گرفتند و هنوز نیز در تابلوهای خیابانها و در مدارس به کارش میبرند، بهویژه در شهرهایی که در قلمرو چروکیان است، مثلِ تاهلِکواه و اُکلاهما.
ارتباط با گروههای ناآشنا فایدۀ دیگری هم دارد. پیشتر دیدیم که میتواند در یافتنِ شغل کمک کند، امّا ممکن است فایدۀ کلّیتری نیز برای حرفهتان داشتهباشد.
تاثیر مثبت شبکه سازی در کار
گذشته از نوآورتر بودن، حقوق و مزایای بیشتری میگیرید
در سال ۲۰۰۴، رُنالد بِرتِ جامعهشناس مطالعهای را انجام داد که در آن به ۶۷۳ مدیر که در شرکتهای بزرگ محصولات الکترونیک کار میکردند محوّل شد که مدیریت زنجیرۀ تأمینِ شرکت را ارتقاء دهند.
او دریافت که مدیرانی که موضوع را با خوشههای اجتماعی متفاوتی از خوشۀ اجتماعی خود به بحث گذاشتند، ایدههای بهتری به ذهنشان رسید. اتّفاقاً آنها همان مدیرانی بودند که در شرکت، بیشترین حقوق و بالاترین مقام را داشتند. پس روشن شد که شبکه سازی وضعتان را بهتر میکند.
نوآوری بیشازپیش نتیجۀ کار گروهی است
تصوّر قدیمیِ از نوآوری و ابداع، دانشمندی است ککمکی با موهای فرفریِ سفید، که پشتِ میز آزمایشگاه نشسته و فریاد «یافتم! یافتم!»اش در خلأِ تنهاییاش میپیچد. امّا دیگر از این خبرها نیست: نوآوری بیشازپیش به کار گروهی منحصر شدهاست.
مقالۀ برایان اوزیِ جامعهشناس که در سال ۲۰۰۷ در نشریۀ سایِنس منتشر شد، نشان داد که نوآوری از طریقِ کار گروهی در جامعۀ علمی، در ۵۰ سال گذشته بطور چشمگیری افزایش یافته است.
پژوهشگرانِ اوزی بیش از ۲۰ میلیون تحقیقِ علمیِ منتشر شده بین سالهای ۱۹۵۵ و ۲۰۰۰ را به همراهِ گروهها و افرادِ دستاندرکار آن مطالعات واکاوی کردند. جالب آنکه میانگینِ اندازۀ گروه علمی از ۱.۹ در سال۱۹۵۵، به ۳.۵ در سال۲۰۰۰ افزایش یافته بود.
افزون بر این، در سال ۱۹۵۵، تنها ۱۷.۵ درصد از کلّ درونمایۀ رسالاتِ علمی نتیجۀ همکاری بود. حتّی آن زمان هم دانشمندان عمدتاً بهتنهایی کار میکردند و سپس یافتههای خود را مدوّن میساختند. امّا تا سال۲۰۰۰، ۵۱.۵ درصد کارهای علمی بهدستِ گروهها انجام میگرفت.
علاوه بر این، تأثیرِ رسالاتِ گروهی نیز بیشتر شد. در سال۱۹۵۵، ارجاعات جامعۀ علمی به مقالات گروهی ۱.۷ برابر بیش از رسالات فردی بود. امّا تا سال۲۰۰۰، این رقم به ۲.۱ رسید.
اوزی در سال۲۰۰۵، به مسئلۀ نوآروی بازگشت. میخواست بفهمد که چه چیزی باعث میشود گروهها خوب کار کنند. با استفاده از نمونهای آماری از تحقیقاتِ علمیِ منتشر شده بین سالهای ۱۹۵۵ و ۲۰۰۴ دریافت که گروههای متشکّل از پژوهشگرانی که سابقۀ همکاری نداشته بودند، سرانجام مقالاتشان را در نشریات ادواریِ پراعتبار چاپ میکردند.
جالب آنکه گروهی که اعضایش دست از یکدیگر بر نمیداشتند، موفّقیتش تداوم نمییافت. کارشان کمتر تأیید میشد و عموماً در نشریات کماعتبارتر انتشار مییافت.
هیچکس تاکنون نتوانسته این پدیده را درست توضیح دهد، امّا توضیحش احتمالاً این است که اعضای یک گروه جدید، ایده و انرژی تازه میآورند، که در همکاریهای دیرینه و کهنه غایب است.
چطور دایره ارتباطاتمان را بزرگتر کنیم؟
ارتباطات فزاینده مثلِ بهمن است؛ همین که شکلگرفت، بزرگ و بزرگتر میشود
در انجیل به روایت متّی از قولِ عیسی آمده است که آنکه بیش دارد، بیش خواهد یافت. در جامعهشناسی، این وضعیت را اثر متّی (اثر متیو= Matthew effect) نامیدهاند و بر شبکهسازی نیز صدق میکند.
ساده آنکه هرچه ارتباطات بیشتری داشته باشید، ارتباطات بیشتری خواهید داشت (مثل پول که پول میاره). خیلی منطقی است؛ در واقع: وقتی کسی مصمّم است که ارتباطات جدید برقرار کند، طبعاً دنبالِ کسانی میگردد که از پیش، پیوندهای فراوانی دارند.
آسان میتوان بعدش را تصوّر کرد. وقتی کسی که سری در سرها دارد شروع میکند به ایجادِ روابطِ بیشتر، احتمالش بیشتر است که افراد جدیدی را جذب کند که منتظرِ پیوستنِ به شبکه او هستند. درسی در این مطلب است: اگرچه شبکهسازی درآغاز دشوار مینماید، نگران نشوید؛ هرچه روابطتان بیشتر شود، آن هم آسانتر خواهد شد.
علّت دیگر آسانتر شدنِ شبکه سازی در طولِ زمان این است که محبوبیتْ واگیردار است و به سرعت در گروههای اجتماعی گسترش مییابد.
این مطلب را جامعهشناسانی به نامهای متیو سالگانیک و پیتر دادز در سال ۲۰۰۶ دریافتند. این دو وبسایتی ساختند که در آن میشد رایگان به آهنگهایی ناآشنا گوشداد.
ولی در واقع ورژنها/نسخههای متفاوتی از وبسایت ساخته بودند. در یکی، بازدیدکننده تنها نامِ آلبوم و هنرمند را میدید. در دیگری امّا امکانِ دیدنِ این هم بود که فلان آهنگ چندبار تا حالا دانلود شده است.
معلوم شد که بازدیدکنندگان، سخت تحتتأثیر انتخابهای دیگران قرار میگرفتند. در نسخهای از وبسایت که میشد انتخابهای دیگران را دید، برخی از آهنگها به سرعت پرطرفدار میشدند. در واقع خیلی زود، یک آهنگ از همه پیشیگرفت. برعکس، در نسخهای که هیچ اطّلاعاتی نشان نمیداد، رتبۀ همان آهنگ ۴۰ از ۴۸ شد.
همین اصل بر شبکهسازی نیز صادق است. اگر شما ارتباطاتی دارید و مردم از آن باخبرند، پس مردم درِ خانهتان را خواهند زد.
چطور یک ابر رابطه برای خود بسازیم؟
شبکه شما ممکن است در برابرِ شبکه اَبَررابطان بزرگ رنگ ببازد، امّا شما هم میتوانید یکی از آنان باشید
فرضکنید یکی از دوستانتان ۳۰متر قد میداشت. آن وقت اگر میخواستید میانگینِ قدّیِ گروه دوستانتان را بگیرید، میدیدید که قدّ این دوستتان میانگین گروه را به مقدارِ چشمگیری بالا برده است و در واقع، باید میپذیرفتید که بقیه کوتاهتر از این میانگین هستید.
در مقایسۀ اندازۀ شبکهها نیز همین مطلب صادق است. اگرچه خیلیها خوش دارند بپندارند که دوستان و روابطشان بیش از میانگین است، امّا در واقع چنین نیست؛ زیرا اَبَررابطان، آنها که کوهی از روابط ساختهاند، میانگین را بالا خواهند برد.
رسانههای اجتماعی، مسئله را حادتر میکنند. در سال ۲۰۱۶، دو دانشمندِ علوم کامپیوتریِ دانشگاه مکگیل، به نامهای نغمه مؤمنی و مایکل رَبیت، توئیتها و دنبالکنندگانِ میلیونها کاربرِ توئیتر را واکاوی کردند. آنان دریافتند که اَبَررابطان دستِ بالا را دارند. کاربرانِ کمی بودند که با دنبالکنندگان میلیونی خود پُز میدادند، و شمارِ دنبالکنندگان اکثریت کاربران، از میانگین، که در زمانِ این مطالعه بالغ بر ۱۵۵.۶۵۷ بود، بسیار فاصله داشت.
چطورمی شود به یک اَبَررابط بدلشد و سود کرد
تیم فِریس نمونهای است از این دست. پیش از آنکه کتاب پرفروشِ هفتۀ کاری چهارساعتهاش را در سال ۲۰۰۷ چاپ کند، آدمی بود گمنام، بیهیچ شبکهای که بتواند از آن حرف بزند. امّا طرحی تجاری در آستین داشت.
مخاطبانِ طرح او مردانِ ۱۸ تا ۳۵ سالۀ علاقهمند به فنّاوری بودند. بر این اساس، ده تا پانزده تا وبسایتِ محبوبِ چنان جمعیتی را پیدا کرد. سپس، صاحبان آن وبسایتها را هدفگرفت: در کنفرانسهایی که میشد آنها را دید حضور مییافت و سرِ صحبت را با آنان باز میکرد و بیوقفه و به سرعت، گفتگو به یک بدل میشد.
خیلی زود، بیشترِ این وبلاگنویسان و روزنامهنگاران دربارۀ او نوشتند؛ توّهم ایجاد شده بود. خورههای فنّاوری، فِریس را یک ابررابط میپنداشتند. به سویش مثل سیل سرازیر شدند، کتابش پرفروشترین شد، و خودش برای نخستین بار، بدل به یک ابررابط واقعی شد.
مردم درگروه هایی همانند خودشان جمع می شوند
مردم در گروههای همگون گِرد میآیند؛ این امر ممکن است تنوّع را هدفی دشواریاب کند
راست است که بهقول معروف: «کبوتر با کبوتر، باز با باز * کند همجنس با همجنس پرواز». فقط در نظر بگیرید که انتخابات آمریکا چطور بین دو قطب دموکراتها و جمهوریخواهان تقسیم میشود. علم نیز این زبانزد را تأیید میکند: مردم تمایل دارند که در گروههایی از افرادی همانند خودشان جمعشوند.
در سال ۲۰۰۹، دو جامعهشناس به نامهای دانکِن وات و گئورگی کاسینِتْس گردشِ ایمیلهای دانشجویانِ یکی از دانشگاههای بزرگ آمریکا در طول یک سال را مطالعه کردند. این دو نه تنها ردّ ایمیلها و گیرندگانِ جدید را دنبال میکردند، بلکه نمایههایی دانشجویی نیز ساختند، با جزئیاتی از قبیل سن، جنسیت، دروس انتخابی و… .
وات و کاسینِتس دریافتند که دانشجویانی که ویژگیهای مشترک داشتند، بسیار احتمالش بیشتر بود که با هم ارتباط بگیرند. با اینحال، به این نتیجه هم رسیدند که علّت این امر آن بود که دانشجویانِ همانند، معمولاً در یک جای مشترک جمع میشدند، در یک دانشکده درس میخواندند، و حتّی دروس و کلاسهای یکسانی داشتند.
ترجیح دادنِ افرادِ همانندِ خود، پیامدهایی هم در گذر زمان داشت. افرادِ همانند شروع کردند به خوشه ساختن و احتمالِ آشنایی با افرادِ همانندِ دیگر پیوسته افزایش مییافت. آسان میتوان پیامد چنین رفتاری را دید: ترجیحِ افرادِ همانند بیشتر، ایجادِ تنوّع را دشوار میکند.
دو کارآفرین و روزنامهنگار، به نامهای الکس بلومبرگ و مَت لیبِر، در سال ۲۰۱۵ کمی پس از آنکه Gimlet Media (شرکتی در کارِ تولید و فروش پادکست) را تأسیس کردند، به این نکته پی بردند.
آنان متوجّه شدند که کارکنانشان تقریباً همگی سفیدپوست، آزادیخواه (لیبرال)، و جهانوطن بودند؛ خیلی زود علّتش را فهمیدند: آنان کارکنانشان را عمدتاً از میانِ همکارانِ روزنامهنگار نیویورکیشان استخدام کردهبودند. هرچند از عملکرد خوب شرکت خوشحال بودند، امّا درک میکردند که تنوّع مهم است و خودبهخود ایجاد نمیشود؛ پس باید آگاهانه شروع میکردند به استخدام افرادی با پیشینههای متفاوتتر.
در این نمونه عبرتی هست: اگر با گروههای متفاوت ارتباط بگیرید، شبکهسازی به نحو احسن عمل میکند. پس باید در این راستا سنجیده و عامدانه گام بردارید و فقط با امثال خودتان نجوشید.
بهترین راه برای شبکه سازی چیست؟
دورهمی اجتماعی، بهترین راهِ شبکهسازی نیست زیرا مردم بواسطۀ فعّالیت، آسانتر به یکدیگر میپیوندند
چه آدم درونگرایی باشید که از تصوّر یک دورهمی وحشت میکند، چه برونگرایی که دورهمی در نظرش ملالآور است، خیالتان راحت باشد: بهتر است بیخیال دورهمی شوید.
به چند علّت:
نخست آنکه وقتی در یک دورهمی حضور مییابید، احتمالاً بیشتر وقتتان را صرف گفتگو با کسانی میکنید که از پیش میشناسید.
در سال ۲۰۰۹، دو استاد تجارت در دانشگاه کلومبیا، به نامهای پاول اینگرام و مایکل مُریس، مطالعهای ترتیب دادند برای بررسیِ تعاملات در دورهمیهای اجتماعی. آن دو، دانشجویان و مدیران تجاری را با دستگاههای ضبط صدا در دانشگاه جای دادند و گفتگوهای آنان را در طولِ صرفِ عصرانه در محوطۀ دانشگاه دنبالکردند.
جالب آنکه دریافتند که اگرچه ۹۵ درصد مشارکتکنندگان، خود را در زمرۀ «افراد بسیار مشتاق» برای آشنایی با آدمهای جدید بهشمار میآوردند، امّا در واقع ۵۰ درصد وقتشان را به گفتگو با آشنایان قدیم گذراندند.
دوم آنکه حتّی اگر مصمّم باشید که به آدمهای جدید نزدیک شوید، باز به سوی افرادِ همانند خود میگرایید. آنها هم احتمالاً از پیش در شبکه مشابهی هستند و بنابراین بعید است که بتوانند به شما در خوشهسازیهای جدید کمکیکنند.
همۀ حرف این است که دورهمی راهش نیست. مردم بهراستی بواسطۀ فعّالیتهای مشترک، آسانتر به یکدیگر میپیوندند. این است راهِ شبکهسازی!
جان لِوی، پژوهشگرِ علوم رفتاری، این اندیشه را به کار بسته است. او منظّماً برای افرادِ پرنفوذ ضیافتِ شام برگزار میکند. امّا ضیافتِ شام لِوی، یک مهمانی معمولی نیست. هنگامی که مهمانان به خانهاش در نیویورک میرسند، گروهگروه میشوند و شام را با هم درست میکنند. مهمانان نباید هویّت و شغل خود را آشکار کنند؛ بدین ترتیب، سلسلهمراتب اجتماعی از میان میرود.
وقتی شام صرف شد، مهمانان بازیهایی میکنند که در طی آنها باید هویت یکدیگر را به نوبت حدس بزنند. ضیافتهای شام لِوی، بسیار موفّقیتآمیز بوده است، البته نه فقط در شبِ مهمانی. مهمانانش تا همکاری در تأسیس استارتاپها و ساختِ سریالهای تلویزیونی پیشرفتهاند!
رابطه دوستی روابط کاری در شبکه سازی
در شبکهسازی، دوستی و روابط کاری میتوانند موجبِ تحکیمِ یکدیگر شوند
بیل گیتس و وارِن بافِت، احتمالاً بزرگترین غولهای عرصۀ تجارتند. جالب آن است که با یکدیگر همکاری نیز میکنند. رابطۀ کاری آنها برپایۀ دوستیشان، که در سال۱۹۹۱ سرِ بازی بریج آغازشد شکل گرفت. این نشان میدهد که دوستی چگونه میتواند به روابط کاری موفّقیتآمیز نیز بینجامد.
در سال ۲۰۰۹، دو جامعهشناس به نامهای سیمون فِریانی و فابیو فونتی، با صدها شرکت در منطقۀ بولونیا در ایتالیا (محلّ دانشگاهشان) تماسگرفتند. آنان از شرکتها میپرسیدند که تأمینکنندگانشان کیستند و نقشۀ ارتباطاتِ کاریِ آن شرکتها را ترسیم میکردند. سپس، مدیرانِ شرکتها توضیح میدادند که مشاورانشان کیستند و دوستانشان چه کسانیاند. فریانی و فونتی، نقشۀ ارتباطات دوستانۀ شرکتها را نیز جداگانه میکشیدند.
سرانجام به این نتیجه رسیدند که نقشۀ ارتباطاتِ کاری و دوستیها غالباً با یکدیگر همپوشانی دارند. پس، از مشارکتکنندگان پرسیدند که کدام اوّل شکلگرفت: رابطۀ کاری یا دوستی؟ جالب آنکه احتمالِ انجامیدنِ دوستی به رابطۀ کاری، دوبرابرِ عکسِ آن بود.
باز در مورد دوستی، تحقیقات نشاندادهاند که وقتی همکاران با هم دوست میشوند، بهرۀ فراوانی حاصل میگردد. در سال ۲۰۱۵، پژوهشگرِ مدیریت، جِسیکا مِثُد، این موضوع را بررسی کرد که آیا درصورتِ دوستی میانِ همکاران، بازدهیِ کاری بالا میرود یا نه.
او بر کارمندان یک شرکت بزرگ بیمه تحقیق کرد و از مهمترین ارتباطاتِ کاریِ داخلِ شرکت نقشه برداشت. کارمندانی که دوستانِ کاری داشتند، طبقِ ارزیابی مافوقشان، عملکردشان نیز بهتر بود. با اینحال، کارمندانی که دوستان کاری داشتند، زودتر از آنهایی که نداشتند تخلیۀ عاطفی میشدند؛ به احتمال بسیار از آن رو که حفظِ روابط، مستلزمِ سرمایهگذاری عاطفی است.
چنین مینمود که خستگی عاطفی، کمی بازدهی کاری را پایین بیاورد، امّا انگیزۀ ناشی از داشتنِ یک دوستِ کاری، بازدهی را چنان بالا میبُرد که آن را جبران میکرد.
این هم از این! حالا میدانید که شبکهسازی ضروری است زیرا نیروی خلّاقیت و نوآوریتان را تقویت میکند و نیز آموختید که چطور شبکه بسازید، بخصوص با دوری از دورهمیها. پیش از آنکه خودتان بفهمید، تبدیل به اَبَررابطی میشوید با کسبوکاری در اوج!
ارسال نظر
0دیدگاه
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.
خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.
دیدن نظرات بیشتر
تعداد کل نظرات: 0 نفر
چک لیست های زندگی جدید
هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.