موقعیت شما در سایت:

خلاصه کتاب کلاس نگرش

خلاصه کتاب کلاس نگرش

0 نظر

0 لایک

166 بازدید

تاریخ انتشار: 1402/02/18

توضیحات

داشتن استعداد برای یک تیم لازم است و حتی یک عده معتقدند بدون استعداد نمي‌توان پيروز شد ولي نکته حائز اهمیت این است که  با داشتن استعداد هم مي‌شود باخت و صرف داشتن استعداد برای موفقيت تيم کافی نیست. داشتن نگرش برد است که می‌تواند ضمن داشتن استعداد برد را تضمين كند.

ارسال نظر

لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.

خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.

دیدن نظرات بیشتر

تعداد کل نظرات: 0 نفر

 داشتن استعداد برای موفقیت کافیست؟

  • آنچه که مسلم است يك پاي رهبري یک تیم، توجه به نگرش افراد آن تیم است. داشتن استعداد برای یک تیم لازم است و حتی یک عده معتقدند بدون استعداد نمي‌توان پيروز شد ولي نکته حائز اهمیت این است که  با داشتن استعداد هم مي‌شود باخت و صرف داشتن استعداد برای موفقيت تيم کافی نیست. داشتن نگرش برد است که می‌تواند ضمن داشتن استعداد برد را تضمين كند.
    پنج نكته زير اثر نگرش را بر كار تيمي و بر رهبر تيم نشان مي‌دهد:
    1. نگرش مي‌تواند تيم‌ها را به اوج برساند يا به زمين بزند؛ نقطه تمايز رهبران واقعي با مردم عادي در ديدگاه و نگرش آنهاست نه در استعدادشان. استعداد درخشان در كنار طرز فكر فاسد يك تيم بد مي‌سازد ولي در كنار نگرش خوب تيمي عالي حاصل خواهد داد.
  • استعداد + تفکر فاسد = تیم بد 
  • استعداد + نگرش بد = تیم متوسط
  • استعداد + نگرش متوسط = خوب
  • استعداد + نگرش خوب = عالی
    2. نگرش‌ها وقتي در معرض نگرش‌هاي ديگر قرار مي‌گيرند ميل به تركيب دارند؛ استعداد و تجربه درون تیم واگيردار نيست اما نگرش در تيم به سادگي به ديگران منتقل خواهد شد. مديراني كه در برخورد با مشكلات روحيه خود را حفظ مي‌كنند باعث انتقال روحیه به ديگران خواهند شد.
    3. سرعت پخش نگرش بد از نگرش خوب بيشتر است؛ طبق معمول
    4. نگرش حالتي ذهني و دروني است، بنابراين تشحيص نادرست بودن آن به سادگي ممكن نيست؛ آنچه که مشخص است نگرش واقعيت هر كس را برملا مي‌كند و به شکل رفتار و حركات ظاهر می‌گردد. حتي اگر نتوان عيب خاصي روي رفتار كسي گذاشت در بسياري مواقع مي‌توان نگرشي منفي را در او تشخيص داد.
    برخی نگرش‌هاي فاسد كه موجب تباهي تيمها خواهد شد را می‌توان به شرح زير شمرد:
    -  ناتواني در پذيرش اشتباه: هيچ انساني كامل نيست و كساني كه گمان مي‌كنند كاملند به درد كار تيمي نمي‌خورند.
    - قصور در بخشش: كينه ورزيدن هرگز كاري سازنده و مناسب نيست و اگر در تيمي حالت گذشت نباشد به زودي از هم خواهد پاشيد.
    - تنگ‌نظري: آرزوي برابري، سرچشمه حسادت و تنگ‌نظري است. هر يك از انسانها به نوعي خاص آفريده شده‌اند و عملكرد آنها با هم متفاوت است.
    - خودخواهي: آدم‌هایی که قوياً معتقدند بيشتر از ديگران اهميت دارند و اين نگرش نتيجه‌اي جز شكست تيم ندارد.
    - روحيه خرده‌گيري: این افراد معتقدند که كار هيچ يك از اعضاي تيم درست و قابل قبول نیست.
    - ميل شديد به كسب تأييد انحصاري ديگران: فرد داراي چنين نگرشي آشكارا منتظر تحسين و كرنش است. خواه شايسته آن باشد و يا نه.
    5. نگرش زشت همه چيز را تباه مي‌كند؛ نکته‌ای که در هنگام برخورد با نگرش بد بایستی در نظر داشت  این است که برخورد با نگرش‌هاي غلط آسان نيست و  ابتدا بايستی آنها را بخوبی شناخت و با آثارشان بر افراد آشنا شد.


نوع نگرش در زندگی افراد چه تاثیری می گذارد؟

در مورد نگرش افراد 3 نکته لازم به ذکر است:
1. نگرش انسان، با استعداد و ظرفيت او رابطه مستقيم دارد.
2. گرچه نگرش در ابتدا پنهان است ولی در بلندمدت قابل پرده پوشي نيست. چون انسان نمي‌تواند برای مدت طولانی درون متلاطم و  بيرون آرام را تحمل کند و بالاخره بروز می‌دهد.
3. نوع نگرش افراد برای بعضی افراد فرصت است و برای برخی مشکل 
براي فهم بهتر اثر نگرش در زندگي افراد به هفت نكته بديهي زير توجه كنيد:
1. این نگرش ما شيوه‌ای است که برخورد ما با زندگي را مشخص مي‌كند؛ نگرش ما،  توقع ما از زندگي را نشان می‌کند، در واقع ريشه بسياري از مشكلات در اين است كه برخي افراد منتظرند تمام دنيا به كام آنها باشد.
2. نگاه و نگرش ما تكليف روابطمان را با مردم معلوم مي‌كند.
3. معمولاً تنها فرق بين موفقيت و شكست، نوع نگاه است؛ شايستگي و لياقت در موفقيت آدمها نقش مهمي دارد ولی موفقيت و شكست بيشتر تابع نگرش ذهني است، نه شايستگي ذهني. تفاوت آدمها با هم جزئي است اما همین تفاوت جزئي باعث بروز اختلاف‌هاي كلي مي‌شود. اين تفاوت جزئي همان نگرش است.
4. نگرش اوليه در انجام هر كار، در نتيجه اثر دارد، وجود نگرش درست در شروع كار ضامن موفقيت در نتيجه آن كار است.
5. نگرش ما مي‌تواند گرفتاري‌ها و ناملايمات را به خير و رحمت مبدل كند؛ می‌شود گفت که فرق فرصت و مانع تنها در ديد ماست. هر فرصتي مشكلاتي به همراه دارد و هر مشكلي فرصتي درون خود دارد. افراد بزرگ در كوره رنجها و كمبودها آبديده شده اند.
6. نگرش ما مي‌تواند آيندهاي بسيار نويد بخش به ارمغان بياورد.
7. خوبي نگرش شما بي‌حكمت نيست زيرا شما هم انساني مذهبي هستيد؛ گناهان كبيره همگي تابع نگرش، انگيزه‌ها و افكار باطني هستند. افراد خشك مغز بيشتر گرفتار افكار باطني هستند. نگرش سست ما را به جايي مي‌برد كه نمي‌خواهيم.


عوامل موثر بر شكل‌گيري نگرش انسان چیست؟

در شكل‌گيري نگرش عوامل زيادي دخيل هستند ولي پيآمدهاي نگرش به مراتب بيش از آنهاست. نگرش انسانها در خلاء شكل نمي‌گيرد. انسان با ويژگي‌هاي خاص زاده مي‌شود و آن ويژگي‌ها در شكل‌گيري نگرش او دخيل هستند. هر انساني در دوره‌هاي مختلف عمر خود، از پيش از تولد تا سنين پيري تحت تأثير عوامل مختلف، از شخصيت ذاتي و سرشت گرفته تا محيط و زبان باز كردن و موقعيت‌هاي اجتماعي قرار دارد كه همگي در شكل‌گيري نگرش وي سهيم هستند.
1. شخصيت: آدمها از همان زمان تولد با هم فرق دارند. حتي دو بچه از يك پدر و مادر که در یک  محيط رشد کرده و یک آموزش داشته‌اند با هم فرق دارند. بطور كلي، هر انسانی سرشت مخصوص و در نتیجه  نگرش مخصوص دارد كه بين دارندگان آن سرشت متداول است.
2. محيط: بيش از هر عامل ديگري در شكل‌گيري رفتار انسانها موثر است. محيط دوران كودكي عامل پيدايش و شكل‌گيري باورهاي انسان است، حتي اگر آن باورها درست نباشد. اهميت محيط وقتي بيشتر مي‌شود كه بدانيم به سختي مي‌شود نگرش‌هاي اوليه را عوض كرد.
3. نقش كلام (آنچه مي‌شنوم): زخم زبان یا برعکس تایید کلامی اثر بسيار بزرگي براي تمام عمر ما داشته و نگرش آينده ما را شكل مي‌دهد.
4. پذيرش و تأييد بزرگسالان (آنچه حس مي‌كنم): به میزانی که به شما توجه داشته و شما را درک کرده‌اند بر نگرش شما تأثیر داشته‌اند.
5. خودانگاري (خود را چگونه مي بينم): چه برداشتی از خود داریم. ديگران ما را آنطور مي‌بينند كه ما خودمان را مي‌بينيم.
6. در معرض تجربه‌هاي جديد ( فرصت‌هاي بالندگي): هر تجربه‌ای می‌تواند بر نگرش ما تأثیر بگذارد. تجربه‌های جديد تنش ایجاد می‌کنند. فرصت هم ایجاد می‌کند. مهم این است که با تجربه چه مثبت و چه منفی چگونه برخورد نمائیم.
7. همكاري با همتايان (كساني كه بر من نفوذ دارند): نمود و  ادراك ديگران از ما در چگونگي ادراك ما از خودمان اثر دارد. معمولاً ما نسبت به توقعات ديگران از خود واكنش نشان مي‌دهيم. بنابراین همنشينان ما نقش عمده‌اي در شكل‌گيري نگرش ما دارند. 
چارلز جونز: آینده‌ی شما تابع 5 سال خواندنی‌ها و همنشینان شماست. به همین خاطر والدين مراقب دوستان بچه‌های خود هستند.
8. قيافه ظاهري (از چشم ديگران): مردم روز به روز بيشتر وادار مي‌شوند قيافه‌اي پيدا كنند كه براي ديگران دلپذيرتر باشد. عقل مردم در چشم آنهاست و معمولاً ارزش ما را از روي ظاهر و قيافه ما معلوم مي‌كنند. درست يا غلط، چهره و ظاهر مردم و دركشان از چهره و ظاهر خود بر نگرش آنها اثر دارد.
مثلاً کسانی که 186 سانتیمتر قد داشته‌اند از کسانی که 176 سانتیمتر قد داشته‌اند درآمدشان بیشتر بوده است. 
9. ازدواج، خانواده و شغل (امنيت و منزلت ما): در ميانه دهه سوم عمر، یکسری عوامل تازه در شكل‌گيري نگرش انسان اثر مي‌گذارد از  جمله همسر، فرزندان و نوع شغل كه نشان‌دهنده این است که شكل‌گيري نگرش انسان امري مستمر بوده و محدود به سن و سال خاصي نيست.
چه سن11 باشد چه 42 یا 65  و هنوز نگاه شما به زندگی در حال شکل‌گیری است. بنابراین براي تغيير آن هيچگاه دير نيست.


رهایی از نگرش‌هایی که راضی نیستیم

1. نگرش كنوني خود را بسنجيد: تحول از شناخت وضعيت فعلی شروع مي‌شود. شناسايي احساس‌هاي ناگوار، رفتار ناگوار، افكار ناگوار، تشخيص حقيقت، تعهد و برنامه ‌يزي و ايفاي تعهد بايد مرحله به مرحله انجام شود.
2. قبول كنيد كه قدرت ايمان از ترس بيشتر است: با ایمان داشتن به انجام کار می‌توان بر ترس غلبه نمود.
3. براي خود منشور هدف داشته باشید: بايد هدف خود را به طور روشن مشخص كنيد و آنرا مكتوب نماييد. انسان بی هدف مانند بسکتبال بی سبد است
4. مشتاق تغيير باشيد: وقتي تغيير مي‌كنيم كه چاره‌اي جز تغيير نداشته باشيم. 
5. امروز را درياب: آنچه سبب اختلال و سردرگمي مي‌شود حوادث امروز نيست، بلكه پشيماني از  آنچه ديروز اتفاق افتاده يا ترس از پيشامدهاي فرداست.
6. الگوهاي فكري خود را تغيير دهيد: احساس و عاطفه انسان ناشي از فكر و انديشه اوست و شادمانی و اندوه ناشی از زندگی فکری ماست نه اتفاقهای آن.
7. عادت‌هاي نيك را در خود پرورش دهيد: با فهرست كردن عادتهاي زشت و ريشه‌يابي آنها، عوامل تشديد‌ كننده  پيدا مي‌شوند. با انتخاب يك عادت جايگزين خوب و فکر کردن درباره مزايا و پيامدهاي آن به پرورش آن بپردازيد، سپس براي تحكيم آن هر روز یک کار انجام دهيد. در نهایت خود را با توجه به مزاياي اين عادت تشويق كنيد.
8. همواره در فكر حفظ نگرش درست باشيد: نگرش انسان همواره ميل دارد به الگوهاي اوليه برگردد مگر به دقت مراقب آن باشيم. 
 


برای تغییر نگرش و عادت های ناپسند چکارکنیم؟ 

مرحله اول تغيير که معمولاً دشوارترين مرحله است در هم شكستن و تغيير عادتهاي ناپسند می باشد. در مرحله مياني با چالش جديدي مواجه می‌شويم و آن تشخيص خوب يا بد عادات جديد است. مرحله نهايي حفظ است که بزرگترين دشمن خود را نشان مي دهد: خوش خيالي و از خود راضي بودن.


آيا موانع سبب پيشبرد نگرش انسان مي‌شوند؟

جنگ بزرگ انسان با ناكامي، یک جنگ دروني است نه بيروني. مهم نيست كه هدفهاي انسان در چه حوزه‌اي باشند، مهم این است که  انسان خطا را بپذيرد و در اثر خطا پس نزند و پيش برود. انسان به هر جايي كه مي‌رسد، مديون راهي است كه مي‌رود. هدف همه سخنان اين كتاب تلاش براي درگير كردن افراد با فرايند رشد و بالندگي است. 
انسانها به طور طبيعي ميل به سكون دارند. اما در عين حال در داخل هر موفقيتي، سختي و ناکامی وجود دارد. كسي كه خطا مرتکب نمی‌شود چه بسا كه اصلاً حركت نمي‌كند.
ناكامي جزو حتمي فرايند پيشرفت است. ناملايمات انسان را نرمش‌پذير و قابل اصلاح مي‌كنند. پختگي و كمال حاصل ناملايمات است، به شرط اینكه اختيار خود را به دست آنها ندهيم. ناملايمات باعث می‌شود كارها را بهتر انجام دهیم. 
ناملايمات فرصت‌ساز هستند و اگر سختي‌ها حذف شود توان و ظرفيت انسان كاهش مي‌یابد. با گذر از رويدادهاي ناگوار در مي‌يابيم كه سكه ناملايمات دو رو دارد. یک روي ديگر هميشه مفيد است به شرط آنكه انسان پندآموز باشد. 
موفقيت در اين راه تابع نگرش ماست، يعني توان برخورد مثبت با شكست و ناكامي.


شكست چیست؟

بایستی در نظر داشت که همه آدمهاي موفق شكست را تجربه كرده‌اند امّا هرگز خود را شكست‌خورده تلقی نکرده‌اند. دليل كافي  برای  واماندگي انسانهاي موفق براي آنكه مزه ناكامي را بچشند، آن را به خود نگيرند و همچنان پيش بروند به هفت توانايي مجهزند:
1. مبارزه با عدم‌پذیرش؛ مسئووليت كارها را می‌پذيرند ولي شكست را به خود نمی‌گيرند.
2. گذرا تلقي كردن شكست؛ 
3. نامرتبط انگاشتن ناكامي‌ها؛ انسانهاي موفق نمي‌گذارند پيشامدها، تصويري را كه از خودشان دارند مخدوش كنند.
4. واقع‌بيني در توقعات؛ هرقدر آرزو و هدف انسان بزرگتر باشد بايد آمادگي بيشتري براي مواجهه با مشكلات بزرگتر، غلبه بر آنها و پايداري و مقاومت بيشتر داشته باشد.
5. توجه به تواناييها؛ اگر ضعف جنبه سرشتي داشته باشد بايد به آن توجه كرد تا تقويت شود، در غير اينصورت بهترين راه گذر از ناكامي، گسترش و بيشينه كردن نقاط قوت است.
6. عوض كردن راه رسيدن به موفقيت؛ آدمهاي موفق رويكرد خود به مشكلات را با اشتياق تغيير مي‌دهند.
7. شكوفايي دوباره؛ همه افراد موفق اين توان را دارند كه پس از يك خطا، اشتباه يا شكست بار ديگر كمر راست كنند و به اصطلاح گل كنند. رمز شكوفايي دوباره در نگرش ما به نتيجه پنهان است. با پيروي از اين روشها به موفقيت نزديك مي‌شويم.


 موفقيت چیست؟

گرفتاري بسياري از مردم نداشتن توان موفقيت نيست، بلكه تعبير غلط از آن است. بسياري موفقيت را در گرو داشتن ثروت، قدرت، حس سعادتمندي، دارايي مخصوص و با ارزش و يا حتي رسيدن به پيروزي مي‌دانند. امّا واقعيت اين است كه همه اينها گذرا و مقطعي است.
موفقيت رسيدن به هدفي خاص نيست بلكه مسير رسيدن به آن هدف است.
شرط رسيدن به موفقيت در دو نكته نهفته است:

  • نگاه درست به موفقيت 
  • قواعد درست براي رسيدن به آن
    شناخت هدف زندگي؛ كشش دروني و رسالت هر انساني در زندگاني مخصوص است و هر كس بايد تكليف و وظيفه خود را انجام دهد. همه ما در زندگي غرض و مقصودي داريم كه به خاطر آن آفريده شده‌ايم. براي درك هدف بايد چهار سوال از خود بپرسيم:
    1. به دنبال چه مي‌گردم؟ وظيفه ما يافتن آن چيزي است كه در زندگي آرزوي آن را داريم.
    2. چرا آفريده شده‌ام؟ هر انساني با ويژگيهاي خاص خود آفريده شده و كشف اين عوامل برداشتن گامي بلند به سوي يافتن هدف است.
    3. آيا به توانمندي خويش باور داريم؟ بايد اين پند را آويزه گوش خود كنيم كه هر جا هستي و با هر چه داري، آنچه مي‌تواني بكن.
    4. هنگام عمل؟ هنگام عمل هم اكنون است!


برای دست یابی به موفقیت باید چکارکنیم؟

تنها سنجش واقعي موفقيت عبارت است از نسبت آنچه مي‌توانستيم بشويم به آنچه شده‌ايم. توان و استعداد ما كمابيش حد و مرز ندارد، هر چند كمتر براي دستيابي به آن مي‌كوشيم. زيرا انسان هركاري را مي‌تواند بكند، اما همه كارها را نمي‌تواند بكند. همه كاره‌ها هميشه هيچ كاره‌اند! براي پيش تاختن به سوي مرز تواناييها و استعدادهايتان به اين چهار رهنمون توجه كنيد:
1. يك هدف را عمده كنيد؛ همه تلاش و حواس خود را يكجا جمع كنيد.
2. از اصلاح مستمر خود غافل نشويد؛
3. گذشته را فراموش كنيد؛ به ياد بسپاريد كه عليرغم ناملايمات گذشته انسان ظرفيت و توان غلبه بر مشكلات را دارد.
4. به آينده بنگريد؛ آن كس كه جلو را نمي پايد پس مي‌ماند!


ارسال نظر

0دیدگاه

لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.

خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.

دیدن نظرات بیشتر

تعداد کل نظرات: 0 نفر

تعداد سوالات ایجاد شده

0

دیدن همه سوالات

چک لیست های زندگی  جدید

هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.

تعداد کاربران استفاده کننده

0

دیدن چک لیست ها