موقعیت شما در سایت:

انگیزش و ایجاد انگیزه در کارکنان

انگیزش و ایجاد انگیزه در کارکنان

0 نظر

1 لایک

329 بازدید

تاریخ انتشار: 1402/06/13

توضیحات

انگیزش و انگیزه عاملی است که مارا ترغیب می کند به عمل و تلاش که در این پست به طور مختصر توضیح داده شده است.

انگیزش چیست؟

انگیزش به عنوان نیرو و عامل محرکی تعریف می‌شود که افراد را به سمت بروز رفتارها و دستیابی به هدف هایشان سوق می‌دهد. این نیرو، نوعی انرژی درونی است که انسان را به انجام اقدامات و تلاش‌های بیشتر برای رسیدن به اهدافش سوق می دهد. واژه "انگیزش" از واژه لاتین "movere" گرفته شده است که به معنای "حرکت کردن" است، و این نشان می‌دهد که انگیزش به انسان‌ها انگیزه و وادارشان می کند تا به حرکت در زندگی و رسیدن به اهدافشان بپردازند.
در محیط سازمانی، انگیزش به معنای تمایل افراد به انجام تلاش‌های فراوان به منظور دستیابی به اهداف سازمانی گفته می‌شود. این تلاش‌ها باید به شکلی باشند که نیازها و انتظارات فردی را نیز برآورده کنند تا افراد انگیزه کافی برای مشارکت فعال در اهداف سازمانی داشته باشند.


تعریف انگیزش


تئوری های انگیزش

تئوری های محتوایی انگیزش

تئوری‌های انگیزش به توضیح و بیان عواملی می‌پردازند که افراد را به عمل و تلاش ترغیب می‌کنند. تئوری‌های محتوایی انگیزش، مانند تئوری مازلو، مک‌کللند، آلدرفر، و هرزبرگ، به تفسیر نیازها و اهمیت آنها در تعبیر انگیزه فردی می‌پردازند.

1- مازلو 
2- مک کللند 
3- آلدرفر
4- هرزبرگ

تئوری‌های انگیزش به دو دسته تقسیم می‌شوند: تئوری‌های محتوایی انگیزش و تئوری‌های فرآیندی انگیزش. در اینجا به تئوری‌های محتوایی انگیزش مرتبط با نام‌های مازلو، مک‌کلند، آلدرفر و هرزبرگ خلاصه می‌پردازم:

1. مازلو (Maslow's Hierarchy of Needs): آبراهام مازلو تئوری سلسله مراتبی نیازها را ارائه کرد. او معتقد بود که آدم ها نیازها را به ترتیب از نیازهای فیزیولوژیکی تا نیازهای خودباوری تأمین می‌کنند و انگیزه آنها بر اساس نیازهای غیررفع‌شده‌ی آن لحظه تعیین می‌شود.میراث مزلو، بر خلاف تصور بسیاری از ما، صرفاً به هرم نیازهای انسان محدود نیست و یکی از تأثیرات بزرگ او بر مسیر روانشناسی و مدیریت، تأکید بر توجه به رشد انسان و شکوفایی توانایی‌های بالقوه‌ی انسان‌هاست.


مازلو (Maslow's Hierarchy of Needs):


2. مک‌کلند (McClelland's Need Theory): دیوید مک‌کلند سه نیاز اصلی را تاکید کرد: نیاز به انجام (نیاز به دستاورد و موفقیت)، نیاز به انتزاع (نیاز به توانایی کنترل و نفوذ بر دیگران)، و نیاز به انتزاع (نیاز به احترام و تعامل اجتماعی). این تئوری به این اعتقاد است که انگیزه فرد بیشتر به نوع خاصی از نیازها بستگی دارد. یکی از محورهای اصلی در مدل ذهنی دیوید مک کللند، موفقیت شغلی است.


مک‌کلند (McClelland's Need Theory)


3. آلدرفر (Alderfer's ERG Theory): کلایتون آلدرفر در این تئوری سه دسته اصلی از نیازها را شناسایی کرد: نیازهای وجودی (Existence needs)، نیازهای ارتباطی (Relatedness needs)، و نیازهای رشد (Growth needs). این تئوری تأکید دارد که انسان‌ها می‌توانند به طور همزمان به چندین نیاز مختلف پاسخ دهند. درسال 1972تئوری نیازهای پنجگانه مازلو را در سه دسته نیاز خلاصه کرد در واقع کلیتون آلدرفر هرم مزلو را رشد داد.


آلدرفر (Alderfer's ERG Theory)


4. هرزبرگ (Herzberg's Two-Factor Theory): فردریک هرزبرگ دو دسته عامل را برای انگیزه در محیط کار تشخیص داد: عوامل انگیزشی (مانند پیشرفت شغلی و مسائل مرتبط به کار) و عوامل حاشیه‌ای (مانند شرایط فیزیکی محیط کار). او معتقد بود که عوامل انگیزشی می‌توانند انگیزه ایجاد کنند، در حالی که عوامل حاشیه‌ای تنها می‌توانند عدم رضایت را از بین ببرند.

این تئوری‌ها به مدیران و محققان منابع انسانی کمک می‌کنند تا بهتر درک کنند که چگونه می‌توانند نیازها و انگیزه‌های افراد را در محیط کاری مدیریت کنند و از آنها برای افزایش مشارکت و تعهد بهتر به کار استفاده کنند.


انگیزش در سازمان و روش های ایجاد انگیزه در کارکنان


روش های ایجاد انگیزه در کارکنان

انگیزش در سازمان از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا افزایش انگیزه کارکنان می‌تواند به بهبود عملکرد و موفقیت سازمانی منجر شود. روش‌های ایجاد انگیزه در کارکنان عبارتند از:

تشویق و پاداش: ارائه تشویقات مالی و غیرمالی به کارکنان برای عملکرد برتر می‌تواند انگیزه را افزایش دهد. این ممکن است شامل افزایش حقوق، اعطای بخشی از سودهای سازمان، ترفیع‌ها، گواهی‌نامه‌ها و تقدیرها باشد.

فرصت‌های توسعه شغلی: افراد به دنبال توسعه مهارت‌های خود هستند. ارائه فرصت‌های آموزشی، ارتقاء شغلی و امکانات برای بهبود مهارت‌ها می‌تواند انگیزه کارکنان را افزایش دهد.

تعامل اجتماعی مثبت: ایجاد محیط کاری مهربانانه و معنایی با تعامل اجتماعی مثبت می‌تواند انگیزه کارکنان را تقویت کند. این شامل تشویق به همکاری و ارتباطات سالم در تیم‌ها می‌شود.

شفافیت و ارتباط موثر: اطلاع‌رسانی شفاف و ارتباط موثر با کارکنان در مورد اهداف، تصمیمات و راهبردهای سازمانی، اعتماد و انگیزه را تقویت می‌کند.

تعریف اهداف و انتظارات واقع‌گرایانه: تعریف اهداف مشخص و واقع‌گرایانه برای کارکنان، انگیزه آنها را افزایش می‌دهد. اهداف باید قابل اندازه‌گیری و دستیابی باشند.

مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها: مشارکت کارکنان در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با وظایف و زمینه‌های مرتبط با کارشان، انگیزه و اشتیاق را افزایش می‌دهد.

توجه به نیازها و ارزش‌های شخصی: توجه به نیازها و ارزش‌های شخصی کارکنان و تلاش برای ارتباط آنها با اهداف سازمانی می‌تواند انگیزه را تقویت کند.

به اشتراک گذاشتن موفقیت‌ها: افراد احساس می‌کنند که بهره‌برداری از تلاش‌ها و موفقیت‌های خود را به اشتراک می‌گذارند، انگیزه آنها افزایش می‌یابد.

مدیریت استرس و تعادل کار-زندگی: ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی، کاهش استرس و ایجاد محیط کاری سالم می‌تواند انگیزه را تقویت کند.

پیشنهاد دادن فرصت‌های چالش‌برانگیز: ارائه فرصت‌های مشارکت در پروژه‌ها یا وظایف چالش‌برانگیز می‌تواند انگیزه کارکنان را افزایش دهد.

این روش‌ها ترکیبی از موارد مفیدی است که می‌تواند در ایجاد و تقویت انگیزه کارکنان در یک سازمان مؤثر باشد. همچنین، تنوع در روش‌های انگیزشی به تطابق با نیازها و مشخصات کارکنان بستگی دارد.


تفاوت انگیزش و انگیزه در چیست؟


تفاوت انگیزش و انگیزه در چیست؟

انگیزش و انگیزه دو مفهوم مرتبط در حوزه رفتار و عملکرد انسانی هستند، اما تفاوت‌های مهمی دارند:

تعریف:

انگیزش (Motivation): انگیزه به معنای کلی تری از نیروها و عواملی است که افراد را به عمل و تلاش ترغیب می‌کنند. انگیزه می‌تواند شامل هر نوع احساس، نیاز، اهداف، اراده، یا عاملی باشد که انسان‌ها را به انجام کاری ترغیب می‌کند.

انگیزه (Motive): انگیزه به معنای خاص‌تری از ترغیبات و انگیزه‌های داخلی یا پنهان است که فرد را به انجام کار خاصی می‌برد. این انگیزه‌ها ممکن است نیازها، اهداف شخصی، ارزش‌ها، عقاید، یا هر چیز دیگری باشند که فرد را به عمل مشخصی ترغیب می‌کند.

منشاء:
انگیزه: منشاء انگیزه‌ها معمولاً داخلی و شخصی است. انگیزه‌ها از داخل فرد نشأت می‌گیرند و اغلب با اراده و انتخاب فرد مرتبط هستند.
انگیزش: انگیزه‌ها می‌توانند از منابع داخلی و خارجی ناشی شوند. عواملی مانند پاداش‌ها، تشویق‌ها، مسائل محیطی، و ضروریات مالی می‌توانند به عنوان منابع انگیزش عمل کنند.

مدت زمان:
انگیزه: ممکن است انگیزه‌ها برای مدت طولانی‌تری باقی بمانند و در طول زمان تغییر کمی داشته باشند. انگیزه‌های داخلی و شخصی به طور معمول پایدارتر هستند.
انگیزش: انگیزه‌ها ممکن است نسبت به محرک‌ها و عوامل خارجی تغییر کنند و معمولاً به محیط و شرایط کنونی فرد وابسته‌تر هستند.
در کل، انگیزه به عنوان یک زیرمجموعه از انگیزش در نظر گرفته می‌شود. انگیزه‌ها دلایل و محرکات خاصی هستند که فرد را به انجام کارهای خاص ترغیب می‌کنند، در حالی که انگیزش مفهوم کلی‌تری است که تمامی نیروها و عواملی را که بر رفتار و عملکرد انسان‌ها تأثیر می‌گذارند، شامل می‌شود.


چه عواملی باعث کاهش انگیزش در ما می شود؟

عوامل کاهش انگیزه در کارمندان

انگیزش در انسان‌ها ممکن است به علت عوامل مختلفی کاهش یابد. برخی از عواملی که ممکن است به کاهش انگیزش منجر شوند عبارتند از:

فرار ناشی از خستگی: افراد ممکن است به علت انجام کارهای خسته‌کننده و روزمره و یا فشار زیاد کاری از انگیزه خارج شوند.

نقص اعتبار و شفافیت: عدم شفافیت در موضوعات مرتبط با کار، تصمیمات نامفهوم مدیران یا عدم اعتبار در سازمان می‌تواند انگیزه کارکنان را کاهش دهد.

عدم توسعه فرصت‌های شغلی: افراد به عنوان بخشی از انگیزه خود به دنبال فرصت‌های یادگیری و توسعه شغلی هستند. عدم وجود این فرصت‌ها ممکن است انگیزه را کاهش دهد.

کمبود تقدیر و تشویق: عدم تقدیر و تشویق از سوی مدیران یا همکاران می‌تواند کارکنان را از انگیزه خارج کند. تشویق و تقدیر مناسب می‌تواند انگیزه را تقویت کند.

عدم تطابق با اهداف شخصی: اگر وظایف کاری و اهداف سازمانی با اهداف شخصی کارکنان تطابق نداشته باشند، انگیزه ممکن است کاهش یابد.

عدم ارتباط با معنای کار: انسان‌ها به دنبال ارتباط با معنای کار خود هستند. اگر کارکنان احساس کنند که کارشان معنایی ندارد یا ارتباطی با اهداف بزرگتر سازمانی ندارد، انگیزه آنها کم می‌شود.

فشارهای زمانی: فشارهای زمانی زیاد می‌توانند منجر به استرس شوند و انگیزه را کاهش دهند.

عدم توانمندسازی: عدم اعطای اختیارات و مسئولیت‌های کافی به کارکنان می‌تواند انگیزه را کاهش دهد. کارکنان نیاز به احساس کنترل و تأثیرگذاری بر وظایف خود دارند.

محدودیت‌های مالی: محدودیت‌های مالی می‌توانند به عنوان عاملی که انگیزه کارکنان را کاهش می‌دهند عمل کنند، به خصوص اگر کارکنان حقوق و پاداش مناسبی نداشته باشند.

عدم تعادل کار-زندگی: کار بیش از حد و عدم تعادل بین کار و زندگی شخصی می‌تواند انگیزه را کاهش دهد.

برای حفظ و افزایش انگیزه در محیط کار، مدیران و سازمان‌ها باید به این عوامل توجه کنند و تدابیر مناسبی را اتخاذ کنند تا محیط کاری ملایم‌تر و جذاب‌تری برای کارکنان ایجاد شود.


سوالات و پاسخ‌های رایج در مورد انگیزش و انگیزه


سوالات و پاسخ‌های رایج در مورد انگیزش و انگیزه

انگیزه چیست و چگونه کار می‌کند؟

پاسخ: انگیزه نیروی داخلی است که انسان‌ها را به انجام کارها و تحقق اهدافشان ترغیب می‌کند. این نیرو از نیازها، اهداف، اراده، ارزش‌ها و عوامل مختلف دیگری تأثیر می‌پذیرد.

چه عواملی می‌توانند انگیزه را افزایش دهند؟

پاسخ: عواملی مانند تشویق، تقدیر، فرصت‌های توسعه شغلی، شفافیت، تعامل اجتماعی مثبت، اعتبار، و توجه به نیازها و ارزش‌های شخصی می‌توانند انگیزه را افزایش دهند.

چگونه می‌توان انگیزه شخصی را تشخیص داد و تقویت کرد؟

پاسخ: برای تشخیص انگیزه شخصی، اهمیت دادن به اهداف و ارزش‌های شخصی، شناخت عواملی که شخص را به عمل مشخصی ترغیب می‌کند، و توجه به نیازها و تمایلات فردی مفید است. برای تقویت انگیزه شخصی، می‌توان فرصت‌های توسعه شغلی و تشویق‌ها را به فرد ارائه داد.

چگونه می‌توان انگیزه در محل کار را حفظ کرد؟

پاسخ: برای حفظ انگیزه در محیط کاری، می‌توانید به تشویق‌ها و پاداش‌های مناسب توجه کنید، فرصت‌های توسعه شغلی ایجاد کنید، شفافیت را تقویت کنید، تعامل اجتماعی مثبت را حمایت کنید و ارتباط با اهداف سازمانی را به فرد نشان دهید.

چگونه با افرادی که انگیزه کمی دارند برخورد کنیم؟

پاسخ: برای کمک به افرادی که انگیزه کمی دارند، می‌توانید با آنها در مورد اهداف و نیازهای شخصیشان صحبت کنید، فرصت‌های توسعه شغلی فراهم کنید، تشویق‌ها و تقدیر را به آنها ارائه دهید، و محیط کاری ملایم‌تری برایشان ایجاد کنید.

آیا انگیزه می‌تواند تغییر کند؟

پاسخ: بله، انگیزه ممکن است متغیر باشد و با تغییر شرایط، نیازها، و اهداف فرد تغییر کند. برای حفظ انگیزه، به تغییرات در محیط و شرایط کاری توجه کنید.

چگونه می‌توان انگیزه در تیم‌های کاری تقویت شود؟

پاسخ: برای تقویت انگیزه در تیم‌های کاری، می‌توانید تیم‌ها را در تصمیم‌گیری‌ها شرکت دهید، تعاملات مثبت در تیم را تشویق کنید، و تیم‌ها را به تعقیب اهداف مشترک ترغیب کنید. همچنین، تشویق‌ها و تقدیرها به تیم‌ها ارائه داده شوند.
این سوالات و پاسخ‌ها تنها یک نمونه از موارد مرتبط با انگیزه و انگیزش هستند. موفقیت در مدیریت انگیزه و ایجاد محیط کاری ملایم می‌تواند به بهبود عملکرد و تعهد کارکنان منجر شود.


نتیجه گیری به زبان علی قلی زاده


نتیجه گیری به زبان علی قلی زاده

در این پست، به بررسی مفاهیم انگیزه و عوامل مرتبط با آن پرداختیم. انگیزه به عنوان نیروی داخلی است که افراد را به انجام کارها و محقق شدن اهدافشان ترغیب می‌کند. انگیزه ممکن است از نیازها، اهداف، اراده، ارزش‌ها و عوامل دیگر ناشی شود.

عواملی که می‌توانند به کاهش انگیزه منجر شوند شامل خستگی، نقص اعتبار، عدم توسعه فرصت‌های شغلی، فشار زمانی، عدم توانمندسازی و دیگر عوامل می‌شوند. برای حفظ و افزایش انگیزه، توجه به اهداف و ارزش‌های شخصی، ارتباط معنایی با کار، تشویق و تقدیر، فرصت‌های توسعه شغلی و شفافیت از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.

همچنین، انگیزه شخصی هر فرد می‌تواند متغیر باشد و باید با توجه به نیازها، اهداف و عوامل فردی در نظر گرفته شود. مدیران و سازمان‌ها نیز می‌توانند با ارائه تشویق‌ها، تقدیرها و محیط کاری ملایم‌تر، انگیزه کارکنان را تقویت کنند.

در کل، مدیریت انگیزه و ایجاد محیط کاری مساعد برای افراد می‌تواند به بهبود عملکرد، تعهد، و رضایت کارکنان و در نهایت موفقیت سازمانی کمک کند.

ارسال نظر

0دیدگاه

لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.

خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.

دیدن نظرات بیشتر

تعداد کل نظرات: 0 نفر

تعداد سوالات ایجاد شده

0

دیدن همه سوالات

چک لیست های زندگی  جدید

هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.

تعداد کاربران استفاده کننده

0

دیدن چک لیست ها