زندگی نامه استیو وزنیاک

استیو وزنیاک، ۷۱ ساله، اخیراً اعلام کرد که شرکت فضایی جدید به نام Private Space را تأسیس می‌کند. این اقدام او، در مقایسه با نخبگان مشهور این صنعت مانند ایلان ماسک و جف بزوس، ممکن است به نظر عجیب بیاید. با این حال، به نظر می‌رسد که وزنیاک با انگیزه‌ای خاص و بازوی تازه‌ورود به صنعت فضایی می‌آید. او اعلام کرده است که شرکت فضایی Private Space خود را راه‌اندازی کرده و قصد دارد با نوآوری‌های خود، از سایرین متمایز شود. برای درک عمیق‌تر از تصمیمات و اقدامات جدید وزنیاک، زندگینامه او را بررسی می‌کنیم. این اقدام به منظور شناخت بهتر از گذشته و اهداف این شخصیت در عرصه فضایی انجام می‌شود.

استیو وزنیاک کیست؟

استیو وزنیاک، بنیان‌گذار شرکت اپل و یک دانشمند برجسته در زمینه علوم کامپیوتر، با طراحی کامپیوترهای اولیه اپل، انقلابی در صنعت میکروکامپیوترهای شخصی را آغاز کرد. زندگینامه‌اش نقطه نورانی است برای همه کسانی که به جز شانس به چیز دیگری اعتقاد ندارند. اگرچه به نظر می‌رسد که او به واسطه شانس و افتتاحیه‌های بی‌نظیرش به موفقیت رسیده باشد، اما با دنبال کردن داستان زندگی او، معتقد خواهیم شد که موفقیت اصلی از پشت تلاش‌ها و کوشش‌های وی برآمده است. اگر به دنبال انگیزه و الهام برای پیگیری هدف‌ها و رسیدن به موفقیت هستید، در ادامه با ما همراه باشید تا با جزئیات زندگی وزنیاک آشنا شوید.

دوران کودکی و جوانی استیو وزنیاک 

استیو وزنیاک، متولد ۱۱ آگوست ۱۹۵۰ در سن خوزه، کالیفرنیا، فرزند یک مهندس الکترونیک و یک خانه‌دار بود. خانواده‌اش در سن ۸ سالگی به سانی ویل نقل مکان کردند تا نزدیک‌تر به محل کار پدرشان، که در شرکت موشک و فضای لاکهید کار می‌کرد، باشند. استیو همراه با دو فرزند دیگر خانواده، لسی و مارک، در آنجا زندگی می‌کرد. استیو از کودکی علاقه زیادی به ریاضیات داشت و در کلاس چهارم دبستان توسط یکی از معلمانش تشویق شد. این تشویق باعث شد که او به مطالعه کتاب‌های مختلف علمی علاقه‌مند شود و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند. از جمله کتاب‌های مورد علاقه‌اش، رمانی درباره زندگی مهندس جوان «سویفت» بود که موشک‌های فضاپیما و هواپیما را با پدرش اختراع کرده بود. در سن ۱۱ سالگی، استیو با ساخت یک گیرنده امواج رادیویی نشان داد که علاقه‌مند به مهندسی است. او به شهری که یکی از مراکز تکنولوژی آمریکا بود، نقل مکان کرد و در آنجا توانست لوازم الکترونیکی، از جمله رادیو و ولت متر، را بسازد. در کنار این کارها، در مسابقات ورزشی مدرسه نیز مدال‌های قهرمانی بسیاری کسب کرد.

زندگی شخصی استیو وزنیاک 

در سال 1981، استیو وزنیاک با کندیس کلارک ازدواج کرد اما متأسفانه این ازدواج بیش از 6 سال دوام نداشت. در سال 1990، وی با جنت هیل، همسر فعلی‌اش، ازدواج کرد. استیو وزنیاک، با نام مستعار "راکی راکون کلارک" پس از جدایی از شرکت اپل، به دانشگاه برکلی بازگشت تا مدرک کارشناسی خود در رشته علوم کامپیوتر و مهندسی الکترونیک را ادامه دهد. در تمام دوران فعالیت خود در اپل، استیو وزنیاک توانست جوایز متعددی مانند مدال ملی تکنولوژی و دکترای افتخاری از دانشگاه‌های سانتا کلارا، کارولینا، کلرادو و میشیگان دریافت کند.

تحصیلات استیو وزنیاک 

استیو وزنیاک، در دوران تحصیل در دبیرستان "جونیور کوپرتینو"، موفق به کسب جایزه بهترین پروژه الکترونیک در نمایشگاه علوم منطقه شد. این پروژه یک افزونه کامپیوتری برای جمع و تفریق بود و او را به دریافت جایزه‌ی روبان آبی منصوب کرد. پس از اتمام دوران دبیرستان، وی به مدرسه ی هوم استید ملحق شد و دوران دوم دبیرستان خود را در این مدرسه گذراند. او در این مدرسه به دلیل استعدادهایش در فیزیک، الکترونیک، و ریاضیات، جوایز متعددی را به ارمغان آورد؛ از جمله جایزه بهترین استفاده کاربردی از ریاضیات. معلم فیزیک الکترونیک استیو، او را برای کسب تجربه در زمینه برنامه‌نویسی کامپیوتر به شرکت سیلویانا ارسال کرد. استیو در سال ۱۹۶۶ در سمینارهای سانتا کلارا بالاترین نمره در ریاضیات را کسب کرد. با این حال، وی اغلب تجربه تحصیل در مدرسه را کسل‌آور می‌دانست و علاقه‌ای به انجام روتین‌های تکراری در محیط مدرسه نداشت. استیو با نام مستعار "واز" شناخته می‌شد که این نام از مخفف کلمه "Wheels of Zeus" به معنای چرخه‌های زئوس گرفته شده بود.

تحصیلات عالیه استیو وزنیاک

پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان در سال ۱۹۶۹، استیو وزنیاک به دانشگاه کلرادو بولدر وارد شد. اما به دلیل انجام هک‌هایی بر روی سیستم‌های کامپیوتری دانشگاه، در همان سال اول از دانشگاه اخراج شد. پس از بازگشت به خانه، با دوستش بیل فرناندز، طراحی سیستم کامپیوتری کرم سودا را آغاز کرد. زیرا استیو امکان تحصیل در دانشگاه‌های خارج از ایالت خود را به خاطر شرایط مالی نداشت، مجبور به ثبت‌نام در «کالج دی آنزا» شد. پس از یک سال تحصیل در آنجا، در سال ۱۹۷۰ به دانشگاه کالیفرنیا برکلی منتقل شد. با این حال، به دلیل وضعیت مالی ناخوشایند، یک سال بعد از تحصیل در کالیفرنیا برکلی، به شرکت کامپیوتری هیولت پاکارد پیوست و به عنوان یک کارمند درآنجا مشغول به کار شد. در این شرکت، استیو جابز تابستانی خود را به عنوان یک دانش‌آموز دبیرستانی گذراند. آشنایی استیو وزنیاک با استیو جابز از طریق دوست مشترکشان، بیل فرناندز، شکل گرفت. بیل فرناندز، استیو جابز را به عنوان یک پسر شوخ و شگفت‌انگیز با علاقه‌مندی به الکترونیک به وزنیاک معرفی کرده بود. استیو و جابز با ساخت و فروش جعبه آبی تلفنی که برای تماس تلفنی غیرقانونی و رایگان بود، به قیمت ۱۵۰ دلار به دانشجویان و دانش‌آموزان پیشروی کردند. این همکاری نخستین تعامل دوستانه و موفقیت‌آمیز بین وزنیاک و جابز بود و دوستی آنها را محکمتر کرد.

شروع همکاری استیو وزنیاک و استیو جابز

در سال ۱۹۷۳، استیو وزنیاک همچنان در شرکت هیولت پاکارد (HP) مشغول به کار بود و به مهندسی تخصصی پیشرفته در همین شرکت پرداخته بود. در همین مدت، استیو جابز نیز در شرکت آتاری مشغول به فعالیت بود. استیو وزنیاک در HP توانست به عنوان یک مهندس تمام وقت کار کند، چرا که این شرکت به کارمندانش اجازه می‌داد تا در ساعات شبانه روز به پروژه‌های شخصی خود اختصاص دهند. استیو هم در این زمینه، به توسعه بازی‌های رایانه‌ای و طراحی کارت گرافیک کامپیوتر خود مشغول بود. در همین حین، استیو جابز پروژه‌ای از شرکت آتاری را که به او محول شده بود، به استیو وزنیاک پیشنهاد کرد. این پروژه مربوط به حذف تراشه‌های مدار یک دستگاه بازی کامپیوتری بود. وزنیاک با موفقیت توانست ۵۰ تراشه از این مدار را حذف کرده و به ازای هر تراشه، ۵ هزار دلار درآمد کسب کند. نخستین نسخه آزمایشی از پروژه وزنیاک در ژوئن سال ۱۹۵۷ به طور رسمی آماده و به کاربری داده شد. این پروژه یک صفحه نمایش خانگی برای اتصال به دستگاه کامپیوتر بود که اطلاعات را نمایش می‌داد. استیو وزنیاک و جابز در جلسات مختلفی که مهندسان سیلیکون درآن حضور داشتند، شرکت می‌کردند. این جلسات باعث شد که وزنیاک به فکر طراحی یک کامپیوتر شخصی برای استفاده خانگی بیفتد. این کامپیوتر همچنین علاوه بر راحتی، سرگرم‌کننده و مقرون به صرفه باشد. نتیجه این طراحی، یک سیستم کامپیوتری تلفنی بود که به مردم این امکان را می‌داد تا هر روز با تماس تلفنی یک جوک یا داستان طنز بشنوند.

استیو وزنیاک و تاسیس اپل

در اوایل دهه ۱۹۷۰، استیو جابز با هوش بالاتری نسبت به استیو وزنیاک، اعتقاد داشت که یک دستگاه خاص می‌تواند به یک موفقیت تجاری بزرگ تبدیل شود. او با سختی واز را متقاعد کرد که به صورت جدی روی این پروژه کار کنند. به همین دلیل، آن‌ها از گاراژ خانگی شروع به کار کردند، اما به دلیل کمبود فضا و حجم زیاد وسایل کامپیوتری، با مشکلاتی مواجه شدند. در تاریخ ۱ آوریل، جابز و وزنیاک رسماً شرکت اپل را تأسیس کردند. در همین سال، اولین محصول خود را با نام اپل 1 معرفی کردند. این کامپیوتر بدون صفحه نمایش، کیبورد و کیس بود و مشتریان باید هر کدام از این اجزا را جداگانه خریداری می‌کردند. پس از موفقیت اپل 1، وزنیاک از شرکت HP جدا شد و به طراحی کامپیوتر بعدی، اپل 2، پرداخت. این کامپیوتر اولین دستگاه بود که قابلیت برنامه‌نویسی به زبان بیسیک و نمایش رنگ‌ها را داشت. در سال ۱۹۷۷، اپل با استخدام مهندسان و کارمندان جدید، توسعه بیشتری یافت. با طراحی یک لوگوی جدید که شامل سیب گاز زده و رنگین کمان بود، فروش محصولات اپل به میزان قابل توجهی افزایش یافت و شرکت با درآمد ۴۲ هزار دلاری به سود رسید. فروش اپل در سال ۱۹۷۸، به ۱۰ برابر افزایش یافت و این شرکت در آمریکا به یکی از بزرگ‌ترین رشدهای تکنولوژی تبدیل شد. در سال ۱۹۷۹، اپل با داشتن ۳۰۰ نمایندگی و استخدام ۱ هزار کارمند، توسعه یافت. اپل 2، در سال ۱۹۸۰ به اولین کامپیوتر شخصی دنیا تبدیل شد و سهام این شرکت به مبلغ ۱۱۷ میلیون دلار در اولین عرضه عمومی‌اش به فروش رسید.

صحبت های استیو وزنیاک در رابطه با استیو جابز

مدیرعامل سابق و هم‌بنیان‌گذار شرکت اپل معمولاً به عنوان فردی با توانایی‌های ارتباطی و بازاریابی بالا شناخته می‌شود. این به این دلیل است که ارائه‌های استیو جابز در رویدادهای اپل همیشه به شهرت رسیده و هیچ‌کس نمی‌تواند توانایی‌های او در این زمینه را زیر سوال ببرد. اما استیو وزنیاک در گفتگو با شبکه CNBC گفته است که جابز از ابتدا یک فرد ماهر در زمینه نمایش‌ و مهارت های ارتباطی نبوده است. وزنیاک ادعا کرده که جابز به دلیل عدم مهارت کافی در زمینه مهندسی کامپیوتر، تصمیم گرفته است تا تمرکز خود را بر روی بهبود مهارت‌های ارتباطی بگذارد. هم‌بنیان‌گذار اپل افزوده است: «او در زمینه مهندسی نرم‌افزار و سخت‌افزار خیلی ماهر نبود، بنابراین باید حوزه‌های دیگری را پیدا می‌کرد تا نقاط قوت خود را به نمایش بگذارد.»

ترک شرکت اپل

بعد از سانحه هواپیمایی در تاریخ 7 فوریه 1982 که برای استیو وزنیاک رخ داد، او احساس خستگی از مسائل مدیریتی در شرکت اپل کرد. به همین دلیل، در سال 1985 تصمیم گرفت از این شرکت جدا شود. با این حال، وی هر سال با دریافت 120 هزار دلار به عنوان سهامدار در این شرکت باقی ماند.
یکی از دلایل اصلی ترک اپل تفاوت نظرهای استیو جابز و استیو وزنیاک بود، اگرچه پس از جدایی، دوستی آن‌ها ادامه یافت.