آیایک مدیر باید همیشه در محل کسب و کارش باشد؟

کارمندان شما هر روز در موارد بسیاری می‌توانند جای شما را پر کنند:  مثل جلسات معرفی خدمات، کنفرانسها، ملاقات با مشتریان، و بسیاری از جلسات. گاهی حضور خود شما لازم است. اما در بسیاری از موارد دیگر مهم نیست خودتان شرکت کنید میتوانید نماینده‌ای به جای خود بفرستید. 
دفعه‌ی بعد که شما را به جلسه‌ای دعوت می‌کنند، یکی از کارمندهایتان را به جای خود بفرستید. این کار از جهات مختلف به نفع شما تمام می‌شود. اولا در برنامه کاری خود یکی دو ساعت وقت را آزاد کرده‌اید. ثانیاً کارمند شما میتواند نتایج جلسه را خلاصه کند و همراه با نتایج مهم آن جلسه به شما گزارش دهد. اگر آن جلسه نتیجه‌ی خاصی نداشته، شما هم وقتتان را بیهوده تلف نکرده‌اید. از آن گذشته، فرصتی به کارمندتان داده‌اید تا مسئولیتهای جدیدی را بپذیرد. 

مدیر آینده نگر چه ویژگی هایی دارد؟

یک مدیر همیشه باید دنبال فرصتهایی برای آموزش دادن زیردستانش جهت آمادگی برای مسئولیتهای آینده باشد. به طور مثال شاید یکی از وظایف اصلی شما تدوین بودجه‌ی سالانه‌ی واحدتان باشد. اگر اجازه بدهید که یکی دو نفر از کارمندهایتان کمکتان کنند مثلاً در جمع‌آوری اطلاعات بازار آنها را کم کم آماده می‌کنید تا روزی خودشان بتوانند برآورد بودجه کنند. 

چطور باعث رشد کارمندانمان شویم؟

در این دام نیفتید. که تنهاراه آموزش پرسنل فرستادن آنها به کلاسهای پرهزینه‌ای است که در آن یک نفر که هیچ چیز درباره‌ی کار شما نمی‌داند می‌خواهد به پرسنل شما آموزش دهد. فرصت آموزش دادن کارمندانتان در داخل کسب و کار خودتان فراوان است. ۹۰ درصد رشد حرفه‌ای در خود محل کار اتفاق می‌افتد. این آموزش رایگان است و در ضمن با سپردن پیش رونده‌ی کارهای مهم و مهمتر به کارمندهایتان اعتماد به نفس آنها را تقویت می‌کنید و کمکشان می‌کنید تا مسیر ترقی در کسب و کار را راحت‌تر طی کنند. 

چه کارهای را نباید به دیگران بسپاریم؟ 

بعضی از کارها بخشی از مسئولیت خود مدیر است و اگر آنها را به دیگران بسپارید، از مدیریت پایه خود تخلف کرده‌اید. 
چشم‌اندازها و اهداف درازمدت کسب و کار
شما به عنوان یک مدیر در موقعیت منحصر به فردی قرار دارید که چشم‌اندازی یگانه از نیازهای کسب و کار در اختیار شما می‌گذارد. یکی از کارکردهای کلیدی مدیریت دورنگری است. در حالی که کارمندان در هر سطحی از کسب و کار می‌توانند با داده‌ها و پیشنهادهای خود در شکل دادن چشم‌انداز شما کمک کنند، اما تعیین چشم‌اندازها و اهداف دراز مدت کسب و کار بر عهده‌ی شماست. یعنی هر کارمندی نمی‌تواند برای خودش تصمیم بگیرد که کل کسب و کار باید در چه جهتی حرکت کند. کارایی کسب و کار وقتی به اوج می‌رسد که همه در یک جهت حرکت می‌کنند و آن جهت را شما باید تعیین کنید. 

تشویق، تنبیه، و مشاوره 

در محیط کارهای مدرن اغلب ایجاد صمیمیت بین مدیر و کارمند دشوار است و حداکثر رابطه‌شان به یک صبح به خیر یا خسته نباشید در روز محدود می‌شود. حتی با برنامه‌های کاری سنگین امروز، شاید بعضی از کارمندان خود را تا روزها هم نبینید. شاید وقتی بعضی از آنها را در خیابان ببینید، نشناسید. 
اما گاهی موظفید و باید برای کارمندان خود وقت بگذارید وقتی آنها را توبیخ می‌کنید یا به آنها مشاوره میدهید، کس دیگری نمی‌تواند به جای شما بکند. شمایید که اهداف کارمندان خود را تعیین می‌کنید و معیارهای لازم را برای سنجش پیشرفتشان مشخص می‌کنید و شمایید که تعیین می‌کنید کارمند شما به اهداف موردنظرتان دست یافته یا شکست خورده است. این وظیفه را نمی‌توانید به دیگری بسپارید، به همه لطمه می‌زند. 

تصمیم گیری درشرایط حساس و سخت

بعضی از شرایط از نظر سیاسی حساس‌تر از آن است که به کارمندی بسپارید. مثلاً موقعی که باید هزینه‌های مسافرتی کسب و کار را حسابرسی کنید، و بعد متوجه میشوید یکی از اعضای کسب و کار سفرهای شخصی زیادی را به خرج شرکت شما انجام داده است. آیا می‌توانید مسئولیت گزارش این رخداد حساس را به هیئت مدیره، به یک کارمند بسپارید؟ 
چنین شرایطی به توجه و تجربه‌ی دقیق شما نیاز دارد، ضمن آنکه منصفانه نیست کارمندتان را در چنین وضعیت ناگواری با هیئت مدیره روبه رو کنید. مدیر بودن گاهی دلپذیر نیست، اما وظیفه‌ی شماست که تصمیم‌های سخت را بگیرید، و آشوبهای واحد کاریتان را به جان بپذیرید. 

اگر رئیستان به مدیراجرایی وظیفه ای بدهد؟!

گاهی رئیستان کار خاصی را به شما می‌سپارد و مایل است که شما شخصاً آن را انجام دهید. احتمالا او دلیلی منطقی برای این تصمیم دارد. شاید شما دیدگاه منحصر به فردی دارید که کس دیگری ندارد. یا شاید مهارت ویژه‌ای دارید که برای انجام صحیح و دقیق کار مورد نظر به کار می‌آید. در هر حال اگر کاری به شما سپرده می‌شود، با این تأکید که فقط خودتان آن را انجام دهید، نباید آن را به کارمندانتان بسپارید. می‌توانید در مقدمات کار از آنها کمک بگیرید. اما کار نهایی و مسئولیت انجام آن را باید شخصاً بر عهده بگیرید. 

اطلاعاتی که باید از کارمندانتان مخفی بماند

کاملا محتمل است که شما به عنوان مدیر اطلاعاتی در اختیار داشته باشید که کارمندهایتان ندارند. منبع حقوق و دستمزد، میزان دارایی، و ارزیابیهای پرسنلی از جمله اطلاعاتی است که فقط مدیر از آنها خبر دارد. رسیدن این اطلاعات به اشخاص نامناسب می‌تواند به شرکت شما لطمه بزند. مثلا میزان حقوق پرسنل باید کاملا محرمانه بماند. همچنین اگر دست رقبای شما به یکی از فرایندهای تولیدی محرمانه شما برسد که کسب و کارتان هزینه و وقت زیادی صرف به دست آوردن آن کرده است، تأثیری جبران ناپذیر بر شرکت خواهد گذاشت. در صورتی که تا حد مرگ مجبور نباشید، این اطلاعات باید از کارمندهایتان پنهان بماند. کارهای مربوط به این اطلاعات را خودتان شخصاً انجام بدهید.