موقعیت شما در سایت:
خلاصه کتاب ذهن لاک پشت ها
خلاصه کتاب ذهن لاک پشت ها
0 نظر
0 لایک
366 بازدید
تاریخ انتشار: 1402/03/10
توضیحات
در کتاب شیوه لاکپشتها داستان کامل تبدیل شدن به یک لاکپشت و همچنین مبانی روانشناختی حرکات بازار و نیز بسیاری از تکنیکهای معاملهگری توسط نویسنده شرح داده شده است.
مفهوم از ریسک کردن چیست؟
راهکارغلبه بر ترس در مواجهه با ریسک
مهم ترین عامل برای تسلط بر ریسک چیست؟
چطور یک مسیر درست را پیدا کنیم؟
برای کاهش ریسک چکارکنیم؟
در شرایط عدم اطمینان چطور شرایط را تغییر دهیم؟
پیش بینی اتفاقات آینده
در نظر گرفتن ریسکهای معقول{مدیریت ریسک}
با اشتباهاتمان چطور برخورد کنیم؟
چطور درک درستی از حقیقت داشته باشیم؟
اقدام به موقع در شرایط عدم اطمینان+ توضیحات کامل
متمرکز شدن بر تصمیمها به جای تمرکز بر نتایج
جمعبندی خلاصه کتاب ذهن لاک پشت ها
کورتیس ام. فیث نویسنده، برنامهنویس و معاملهگر بزرگی است که در دو کتاب خود با عنوانهای شیوهی لاکپشتها و ذهن لاکپشتها تجربیات خود از دنیای پیرامون را با بیانی شیوا و جذاب با خواننده در میان گذاشته است.
کورتیس معتقد است که بسیاری از موارد و مشکلاتی را که معاملهگران در معامله و دنیای تجارت با آنها دستوپنجه نرم میکند، میتوان در جنبههای دیگر زندگی نیز مشاهده کرد. او اعتقاد دارد با نگاهی به مشکلات شغلهای دیگر و بیان مثالهایی در مورد آنها و دانستن این نکته که آشنایی با ریسک و پذیرش و مدیریت آن امری ضروری در معاملهگری محسوب میشود، میتوان مسائل دنیای معاملهگری را بهتر درک کرد. کتاب ذهن لاکپشتها فقط برای معاملهگران و افرادی که به معاملهگری علاقه دارند نوشته نشده است. این کتاب را همهی افراد جامعه میتوانند مطالعه کنند و خواندن آن به تمام افراد با شغلهای متفاوت توصیه میشود.
مفهوم از ریسک کردن چیست؟
ریسک به معنای قرار گرفتن در معرض عواقب نامعلوم تعریف شده است. این تعریف نشان میدهد که ریسک از سه جزء جداگانه تشکیل شده است.
1. عدم اطمینان (عدم قطعیت) که محرک اصلی ریسک است و شامل رویدادها یا محیطهای ناشناخته یا غیرقابل پیشبینی میشود.
2. پیامدهای تغییر در بازار، محیط کسب و کار یا زمینه اجتماعی.
3. در معرض قرار گرفتن یک سهم مالی یا اجتماعی از یک نتیجه مشخص.
همانطور که گفته شد محرک اصلی ریسک عدم قطعیت است. واقعیت عدم قطعیت میگوید که بهترین تصمیم وجود ندارد. به طور کلی عدم قطعیت به دو دسته زیر تقسیم میشود:
1.عدم قطعیت اطلاعات: این عدم قطعیت به این دلیل به وجود میآید که برای از بین بردن آن زمان لازم یا منابع کافی در اختیار ندارید تا بتوانید تمام نتایج بالقوه یک وضعیت را به اندازه کافی بررسی کنید.
2.عدم قطعیت بینظمی: این عدم قطعیت به دلیل پیچیدگی یک سیستم پدیدار میشود. زیرا ناشناختههای بیشمار، عوامل بسیار زیاد در تعامل و شرکتکنندگان مستقل زیادی وجود دارد.
برای معاملهگران بزرگ ریسک مانند کوههای بلندی است که برای دستیابی به ثروت موجود در سمت دیگر آنها باید پیموده شوند. در ادامه هفت قانونی بیان شده است که معاملهگران بزرگ برای مدیریت ریسک و عدم اطمینان از آن استفاده میکنند که میتوان آنها را در هر جنبه از زندگی شخصی یا حرفهای به کار برد.
1.غلبه بر ترس
ترس در زندگی هم کمک کننده است و هم بازدارنده. معاملهگران میدانند که ترس میتواند فرآیند تصمیمگیری را مختل کند و باعث اجتناب از ریسک شود. باید یاد بگیرید که بر ترس غلبه کنید تا بتوانید در شرایطی که عدم اطمینان حاکم است با موفقیت پیش روید.
2.منعطف ماندن
یک معاملهگر هرگز نمیداند که کدام سهام یا بازار بازده بزرگی خواهد داشت. از آنجا که معاملهگران بزرگ نمیدانند کدام بازار حرکت خواهد کرد با متنوع کردن پرتفوی شانس موفقیت خود را افزایش میدهند.
3.در نظر گرفتن ریسکهای معقول
معاملهگران بزرگ منطقی ریسک میکنند. یک ریسک منطقی بیشتر شبیه به حدسی آگاهانه است تا پرتاپ تاس. در معرض ریسک قرار گرفتن باید به اندازهای باشد که بازده مناسبی به همراه داشته باشد و آنقدر زیاد نباشد که در صورت معکوس شدن روند همه چیز از دست برود.
4.آمادگی برای انجام اشتباه
از آنجا که به احتمال زیاد معاملاتی را انجام میدهید که ممکن است به نتایج اشتباهی منجر شوند، باید برنامهای برای آن پیشامد داشته باشید. یعنی قیمتی را برای خارج شدن از یک معامله ضررده در نظر بگیرید یا روش سیستماتیکی برای برخورد با معاملات ضررده داشته باشید.
5.در جست و جوی حقیقت
تمرکز بر حقیقت بازار باعث میشود که معاملهگران موفق سر خود را زیر برف نکرده و با آگاهی از تصویر واقعی و قیمت فعلی در بازار تصمیمگیری نمایند.
6.واکنش سریع نسبت به تغییرات
همان اندازه که در جست و جوی حقیقت بودن و مواجه شدن با آن مهم است، واکنش شما زمانی که با حقیقتی رو به رو میشوید که انتظارش را نداشتهاید نیز اهمیت دارد. هنگامی که بازار به سطوح قیمتی میرسد که معاملهگر از پیش تعیین کرده است، معاملهگر شایسته به سرعت واکنش نشان میدهد و از معامله خارج میشود.
7.متمرکز شدن بر تصمیمها به جای تمرکز بر نتایج
معاملهگران بزرگ استراتژی دارند. آنها بازارهایی که معاملات خود را در آنها انجام میدهند تجزیه و تحلیل میکنند و برای اطمینان از درست بودن استراتژیهایشان آنها را آزمایش میکنند. آنها این واقعیت را درک میکنند که اگرچه معامله بر خلاف میلشان پیش رفته ولی لزوماً انجام آن معامله اشتباه نبوده است. وجود عدم اطمینان تضمین میکند که اشکالی ندارد که فقط گاهی برخی معاملات اشتباه شوند.
راهکارغلبه بر ترس در مواجهه با ریسک
در دنیای مدرن، عدم قطعیت و ریسک برای بیشتر افراد مجموعه واکنشهای بیوشیمیایی را به همراه دارد که ترس و اضطراب از شایعترین آنهاست. میتوانیم ترس و اضطراب از عدم اطمینان را به سه منبع جداگانه تقسیم کنیم.
اضطراب تجربیات جدید این ترس از رو به رو شدن با افراد، موقعیتها یا چالشهای ناآشنا نشأت میگیرد. برای از بین بردن این اضطراب کافی است به کاری که انجام میدادید ادامه دهید. وقتی در حال آموختن معاملهگری هستید میتوانید با معامله در محیطهای شبیه سازی شده، تا حد زیادی واکنشهای احساسیتان را در مواجهه با ریسک کنترل کنید.
اضطراب غیرمنطقی ترس و واکنشی احساسی که فراتر از منطق است که غلبه بر آن اندکی سختتر است. ازجمله درمانهای شناخته شده ترسهای غیرمنطقی (فوبیا) عبارتند از حساسیت زدایی منظم که به آن در معرض درمان تدریجی قرار گرفتن نیز گفته میشود و غرق کردن.
ترس غیرمنطقی زمانی که سود خیلی کم و ریسک بسیار بالاست عموم مردم را به سرمایهگذاری در انتهای بازار صعودی هدایت میکند. در ابتدا آنها از ضرر کردن میترسند، بنابراین به بازار وارد نمیشوند. پس از مدتی با دیدن سودهایی که دوستانشان از سرمایهگذاری به دست میآورند، احساس میکنند که درآمد سادهای را از دست دادهاند. سرانجام وقتی بازار تغییر جهت داده و نزولی میشود، آنها میترسند سهام خود را بفروشند زیرا به اشتباه امیدوارند که بازار دوباره صعود کند. نتیجتاً این که با ترسهای خود مواجه شوید، درچشمهای آنها نگاه کنید و اجازه ندهید که شما را کنترل کنند و بر آنها غلبه کنید.
مهم ترین عامل برای تسلط بر ریسک چیست؟
انعطافپذیر ماندن
مهمترین اصل برای تسلط بر ریسک انعطافپذیر ماندن است. انعطافپذیری به شما این امکان را میدهد که به تغییر شرایط واکنش نشان دهید و سازگاری بیشتری داشته باشید. به ویژه در زمانهایی که تغییر سریع و نوآوری لازم است، منعطف بودن اهمیت بسیاری دارد. اصول کلیدی انعطافپذیر ماندن بدین شرح است.
چطور یک مسیر درست را پیدا کنیم؟
گاهی لازم است که فقط یک مسیر را انتخاب کنید و هرگز از آن مسیر منحرف نشوید. با این حال اغلب اوقات وقتی نمیدانید در آینده چه رخ میدهد، این روش عاقلانهای برای ادامه دادن نیست. در این مورد بهتر است رویکردهای بسیاری آزمایش شوند.
برای کاهش ریسک چکارکنیم؟
برای کاهش ریسک میتوانید تستهای مشابه زیادی انجام دهید. اما اگر این تستها به طور کامل متفاوت باشند، تأثیر بسیار بیشتری در کاهش ریسک خواهند داشت. هرچه شرایط محیط کسبوکار نامطمئنتر باشد، انجام آزمایشهای متنوع و متمایز اهمیت بیشتری مییابد.
در شرایط عدم اطمینان چطور شرایط را تغییر دهیم؟
از آنچه که درست عمل میکند، یاد بگیرید و به تغییر و سازگار کردن استراتژی ادامه دهید تا به موفقیت برسید. تطبیق در شرایط عدم اطمینان زیاد نیز امکانپذیر است. نکته کلیدی این است که به ایدهای خود در لحظه حال توجه کنید. ایدههایی که عملکرد بهتری دارند اطلاعاتی در مورد روند حرکتی محیط خارج ارائه میدهند. با این حال اغلب میتوانید در مورد آنچه در آینده کوتاه مدت اتفاق خواهد افتاد بهترین حدس را بزنید.
پیش بینی اتفاقات آینده
اطمینان یابید برنامههایتان بر این حقیقت استوار است که در آینده اتفاقی میافتد که نمیتوانید آن را پیش بینی کنید.
در نظر گرفتن ریسکهای معقول{مدیریت ریسک}
مهمترین قانونی که در مورد سرمایهگذاری ریسکپذیر وجود دارد این است که ریسکهای منطقی داشته باشید. چراکه هرگز نمیتواند ریسک را به طور کامل کنار بگذارید اما میتوانید آن را مدیریت کنید. به طور کلی سرمایهگذاران ریسکپذیر، ریسک را به دو روش رویهای و حقیقی مدیریت میکنند. مدیریت ریسک رویهای شامل یکپارچه کردن مجموعهای از ضمانتهای رویهای در فرآیند سرمایهگذاری است تا این اطمینان حاصل شود که در اجرای یک ایده یا مدیریت شرکت احساسات بر منطق غلبه نکند. نمونهای از ضمانتهای رویهای عبارت است از داشتن یک روند سرمایهگذاری دقیق یا تقسیم سرمایه در بخشهای مختلف.
مدیریت ریسک حقیقی شامل تجزیه و تحلیل مسائل خاص شرکت است. نمونههایی از مدیریت ریسک حقیقی عبارتند از فقط حمایت از کارکنان، فقط حمایت از تیمهایی که پیشتر با هم کار کردهاند و غیره. در حالیکه اجتناب از ریسک به هر قیمتی یک اشتباه است و میتواند به موفقیت های کمی منجر شود، در نظر گرفتن ریسک خیلی زیاد نیز میتواند به معنای ورشکستگی مالی یا نابودی باشد. کلید موفقیت در مدیریت ریسک حفظ تعادل بین ریسک کم و ریسک بسیار زیاد است.
با اشتباهاتمان چطور برخورد کنیم؟
قانون چهارم مدیریت ریسک یعنی آمادگی برای اشتباه توصیه میکند که خطای خود را در آغوش بگیرید. اجزای کلید چهارم برای مدیریت ریسک عبارتند از:
1.زود اشتباه کنید: در صورت امکان سعی کنید طرح خود را توسعه دهید تا اگر طرح شکست خورد سریع و در اسرع وقت متوجه شوید.
2.اغلب اشتباه کنید: هنگامی که کاری را در شرایط عدم اطمینان انجام میدهید باید روشهای مختلفی را امتحان کنید و به بررسی روشهایی که به نظر خوب میرسند ادامه دهید.
3.ریسک را تنوع ببخشید: با اینکه انتخاب تنها یک مسیر، به دلایلی غلط است لذا بر روی روشهای مختلف عبور از آن مسیر ریسک کنید.
همانطور که گفته شد یکی از راههای عالی که کمک میکند برای رخ دادن اشتباه آمادگی داشته باشید، پیروی از یک ضربالمثل قدیمی است که میگوید «تمام تخم مرغها را در یک سبد قرار ندهید». در سرمایهگذاری این موضوع به عنوان متنوع سازی شناخته میشود. برای ایجاد تنوع باید یک سرمایهگذاری را به چند سرمایهگذاری کوچک تبدیل کرد که این کار دو مزیت مهم به همراه دارد؛ اول اینکه احتمال اثرگذاری یک رویداد بد بر روی کل سرمایهگذاری را کاهش میدهد. دوم اهمیت فرآیند تصمیمگیری برای انتخاب یک سرمایهگذاری را کمتر میکند. یک مزیت دیگر متنوعسازی، کاهش نیاز به دقت در فرایند تصمیمگیری است.
چطور درک درستی از حقیقت داشته باشیم؟
برای یک معاملهگر هیچ چیز مهمتر از داشتن درک درستی از حقیقت نیست. بهترین معاملهگران بیشترین درک را از حقیقت دارند. آنها برترین شبکههای اطلاعاتی را دارند(هم مبتنی بر کامپیوتر و هم مبتنی بر انسان) و به شکل توصیف ناپذیری ارتباطات پیچیده هر جزء از این اطلاعات را درک میکنند. برای معاملهگرانی که فقط بر اساس قیمت معامله میکنند و گاهی به عنوان معاملهگران تکنیکال شناخته میشوند، تشخیص حقیقت به نسبت آسان است. قیمت کنونی در هر بازار، حقایقی از آن بازار را نشان میدهد.
اقدام به موقع در شرایط عدم اطمینان+ توضیحات کامل
در شرایطی که عدم اطمینان زیاداست، یک تصمیم همیشه گام بعدی را مشخص میکند اما نقطه پایان را معین نمیکند. زیرا در شرایطی که عدم اطمینان زیاد است همه چیز به صورت آزمایشی است و احتمال تغییر آنها در آینده وجود دارد. یک طرح بازاریابی پنج ساله که زمان زیادی صرف آن شده است به طور معمول بیشتر از شش ماه دوام ندارد. وقتی از مشتریان بازخورد دریافت میکنید و محصولات رقبا وارد بازار میشوند، طرح به روزرسانی شده و تغییر میکند. بنابراین تمرکز زیاد بر گرفتن تصمیمی درست یا به دست آوردن مدل کاملی از آینده اشتباه است و شاید خطرناک هم باشد، چرا که با این کار زمان زیادی از دست میدهید. به طور کلی در شرایطی که عدم اطمینان زیاد است زمان اهمیت بسیاری دارد. مثلا وقتی بازار علیه معاملهگران در حرکت است باید به سرعت از آن خارج شد. تأخیر در انجام اقدامات لازم حتی در حد چند هفته یا چند ماه میتواند تفاوت بین موفقیتهای بزرگ و شکستهای بزرگ را رقم بزند.
متمرکز شدن بر تصمیمها به جای تمرکز بر نتایج
سوگیری نتیجهگیری تمایلی در انسان است که بیشتر از آنکه به کیفیت خود تصمیم توجه کند، به نتیجه مطلوب و پیامد آن توجه میکند. اکثر مردم یک تصمیم مالی میگیرند و اگر به نتیجه مطلوب برسند فکر میکنند که تصمیم خوبی گرفتهاند و زمانی هم که همه چیز بد پیش میرود تصور میکنند که تصمیم بدی اتخاذ کردهاند. اما در حقیقت مسأله این است که گاهی تصمیمات بد میتوانند منجر به نتایج خوبی شوند و برعکس. معاملهگران خوب سوگیری نتیجهگرایی را کنترل میکنند. آنها میدانند که با گرفتن تصمیمات معاملاتی خوب امکان ضرر کردن وجود دارد و با گرفتن تصمیمات معاملاتی بد نیز گاهی ممکن است سود کسب کنند. یک عنصر اجتنابناپذیر در معاملهگری همین غیر قابل پیشبینی بودن آن است.
مبارزه با سوگیری نتیجهگرایی نیاز به شکیبایی باطنی قابل توجهی دارد. دو استراتژی متفاوت برای دستیابی به این بردباری وجود دارد که به طور کامل مؤثر هستند. یکی از این استراتژیها زمانی کاربرد دارد که تغییر و عدم اطمینان بینظمی حاکم است و استراتژی دیگر برای شرایطی مؤثر است که عدم اطمینان اطلاعات وجود دارد. به طورکلی داشتن یک طرح خوب از پیش تعیین شده کمک میکند زمانی که اتفاقات مختلفی رخ داد بدانید چه کار باید انجام دهید. این طرح باید از پیش توسعه یافته باشد و با نمایان شدن واقعیتها به روز شود. همیشه باید طرحهایی برای آنچه اتفاق خواهد افتاد وجود داشته باشد تا اگر فرضیاتتان در مورد آینده اشتباه شد بتوانید طرح دیگری را جایگزین کنید.
جمعبندی خلاصه کتاب ذهن لاک پشت ها
در این دورهای که عدم قطعیت زیادی وجود دارد ما به عنوان اجزای یک جامعه باید سازگارتر و انعطافپذیرتر شویم. اگر از هفت قانون مدیریت ریسک پیروی کنیم، باید متواضع باشیم و با واقعیتهای شرایط فعلی رو به رو شویم. این هفت قانون نوشدارو نیستند بلکه مجموعهای از اصول و ایدههایی را نشان میدهند که اثربخشیشان در بسیاری از حوزههایی که بیشترین ریسک و عدم قطعیت را دارند ثابت شده است. به طور کلی برای رسیدن به موفقیت ما نیاز به ریسک بیشتری داریم اما باید این کار را با در نظر گرفتن صحیح واقعیتها انجام دهیم؛ هفت قانون مدیریت ریسک برای رسیدن به این منظور چهارچوبی عالی ارائه میدهد.
ارسال نظر
0دیدگاه
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.
خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.
دیدن نظرات بیشتر
تعداد کل نظرات: 0 نفر
چک لیست های زندگی جدید
هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.