موقعیت شما در سایت:
راهنمای جامع به بازاریابی، هنر جذب، تبدیل و حفظ مشتری
راهنمای جامع به بازاریابی، هنر جذب، تبدیل و حفظ مشتری
0 نظر
0 لایک
611 بازدید
تاریخ انتشار: 1402/04/31
توضیحات
از برندسازی تا جذب مشتریان در این مقاله، با دنیای جذاب بازاریابی آشنا شوید و نقش آن در رشد کسب و کار را کشف کنید. همراه با مفاهیم برترین استراتژیها و رویکردهای موفق در عرصه بازاریابی.
بازاریابی چیست؟
10 نوع ازشیوههای بازاریابی
شیوه های بازاریابی کسب و کارهای کوچک:
مهارت های اصلی بازاریابی حرفه ای
محرک های اصلی در بازاریابی
باورهای اشتباه در رابطه بازاریابی
شیوه های بازاریابی شرکت های بزرگ در دنیا
کتاب های برتر بازاریابی
پنج فیلم با موضوعات بازاریابی و شیوههای بازاریابی
10 ابزار متداول در حوزه بازاریابی
چک لیست کلی برای بازاریابی کسب و کارهای کوچک
بهترین بازاریاب های دنیا
معیار انتخاب بهترین مشاور در حوزه بازاریابی
یادگیری مهارت بازاریابی
10 استراتژی در بازاریابی
مقایسه انواع شیوه های بازاریابی
چک لیست مراحل بازاریابی تلفنی
10 شغل بازاریابی پردرآمد
10 استراتژی بازاریابی ویروسی
جلب اعتماد و افزایش فروش
در دنیای اقتصادی امروز، بازاریابی یکی از عوامل حیاتی برای موفقیت و رشد هر کسبوکار است. بازاریابی بهعنوان یک فرایند استراتژیک، اهمیت بسزایی در توسعه و گسترش فعالیتهای تجاری دارد. این مفهوم بیشتر از یک سادهسازی فروش است و یک ارتباط پویا و تعاملی با مشتریان، تحلیل دقیق بازار و همچنین ایجاد ارزش برای مشتریان و کسبوکارها را شامل میشود. یکی از نکات اساسی در بازاریابی، مشاوره کسبوکار است. مشاوره کسبوکار بهعنوان یک ستون اصلی در موفقیت کسبوکارها عمل میکند. این فرایند تجزیهوتحلیل دقیق نیازها و توانمندیهای هر کسبوکار را در نظر دارد و راهکارهای سفارشی برای بهبود عملکرد ارائه میدهد. در این راستا، سیستم سازی نیز بهعنوان یک عنصر بسیار مهم در موفقیت کسبوکارها مطرح میشود. این اقدام از طریق ایجاد فرایندها، استانداردها و ساختارهای مشخص، به کسبوکارها کمک میکند تا بهدقت و کارآمدی بیشتری عمل کنند.
برترین کارآفرینان و مدیران ثروتمند همواره به نمونههای الگویی برای دیگران تبدیل شدهاند. تجربیات و راهبردهای آنها در زمینه بازاریابی، منابع ارزشمندی برای کسبوکارهای جوان و نوپاست. همچنین، کوچ کسبوکار بهعنوان یک ابزار مؤثر در بهبود عملکرد تیمهای بازاریابی از اهمیت بسزایی برخوردار است. کوچینگ کسبوکار از طریق ارتقای مهارتها و توانمندیهای اعضای تیم، به بهبود عملکرد و افزایش سطح توانمندیهای کسبوکار کمک میکند. در ارتباط با بازاریابی آنلاین، فروش آنلاین نقش حیاتی در دسترسی به بازارهای گسترده و تبدیل مشتریان بازدیدکننده به خریداران دارد. استفاده از ابزارها و روشهای نوین در فروش آنلاین، یکی از اصول مهم بازاریابی در دنیای مدرن است. در این مقاله، ما به بررسی اجمالی بازاریابی بهعنوان یک عنصر اساسی در رشد و توسعه کسبوکارها میپردازیم و بررسی میکنیم که چگونه مشاوره کسبوکار، سیستم سازی، تجربیات برترین کارآفرینان و ثروتمندترین مدیران، کوچ کسبوکار و استراتژیهای فروش آنلاین میتوانند به تحقق اهداف کسبوکار کمک کنند.
بازاریابی چیست؟
بازاریابی یک روند استراتژیک است که برای جذب و نگهداری مشتریان، ترویج محصولات و خدمات و افزایش فروش استفاده میشود. این روند در طول زمان به شکلها و روشهای مختلفی ارتقا یافته است. در ادامه، به تاریخچه بازاریابی و انواع شیوههای بازاریابی در دنیا پرداخته و توضیحاتی درباره هدف، نتیجه، مزیتها و معایب هر یک ارائه خواهم داد.
تاریخچه بازاریابی:
بازاریابی به عنوان یک روند مدرن در دهه ۱۹۵۰ ظهور کرد، اما اصول و مبانی آن تا قدمتهای بسیار قدیمیتری برمیگردد. اولین تلاشهای بازاریابی به ایام تجارت قدیمی در شهرهای بابل و آشور در سده ۳ هزار سال قبل از میلاد بازمیگردد. اما به طور عمده، بازاریابی به عنوان علم و هنر توسط شرکتها و سازمانها در دوره صنعتی و اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم به کار گرفته شد.
10 نوع ازشیوههای بازاریابی
بازاریابی به عنوان علم و هنر تبلیغات و فروش، از سالها قبل از میلاد مسیح در جوامع مختلف وجود داشته است. اما به طور رسمی، بازاریابی به عنوان یک حرفه و علم شناخته شده در قرن بیستم توسط کمپانیها و سازمانهای تجاری مورد استفاده قرار گرفت. از آن زمان به بعد، بازاریابی به یک صنعت بزرگ و رشد دهنده تبدیل شد.
در ادامه، به شما 10 نوع شیوه بازاریابی که بیشترین سود را ایجاد میکنند را معرفی میکنم:
1. بازاریابی محتوا (Content Marketing):
- هدف بازاریابی محتوا: ایجاد و انتشار محتوای ارزشمند برای جذب و نگهداشت مخاطبان.
- نتیجه: افزایش آگاهی، ارتباط مستقیم با مشتریان، افزایش اعتماد و ارزشآفرینی.
- مزیتها: کاهش هزینهها، ایجاد رابطه طولانیمدت با مشتریان، جذب مشتریان هدف.
- معایب: نیاز به زمان و تلاش بیشتر، نیاز به مهارتهای خلاقیت و نوآوری.
2. تبلیغات تلویزیونی (Television Advertising):
- هدف تبلیغات تلویزیونی: ایجاد تقاضا و افزایش فروش محصولات.
- نتیجه: افزایش شناخت برند، جذب مشتریان و افزایش ترافیک به فروشگاه.
- مزیتها: رسانهای گسترده، قابلیت انتشار تصویر و صدا.
- معایب: هزینههای بالا، عدم استهداف مستقیم، قابلیت نادیده گرفته شدن توسط مخاطبان.
3. ایمیل مارکتینگ (Email Marketing):
- هدف ایمیل مارکتینگ: ارتباط مستقیم با مشتریان و ایجاد ارزش افزوده.
- نتیجه: افزایش فروش، افزایش ترافیک و آگاهی مشتریان.
- مزیتها: هزینه کم، امکان شخصیسازی پیام، تاثیرگذاری بر مخاطبان.
- معایب: احتمال تلقی پیامها به عنوان اسپم، رقابت با ایمیلهای دیگر.
4. بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing):
- هدف بازاریابی شبکه اجتماعی: افزایش نفوذ و شناخت برند، ایجاد تعامل با مخاطبان.
- نتیجه: افزایش آگاهی مخاطبان، افزایش ترافیک به وبسایت یا فروشگاه آنلاین.
- مزیتها: هزینه کمتر، امکان برقراری ارتباط مستقیم، افزایش ترافیک.
- معایب: نیاز به مدیریت فعال و پاسخگویی به بازخوردها، رقابت بیشتر.
5. بازاریابی تحت وب (Digital Marketing):
- هدف بازاریابی تحت وب: جذب مشتریان جدید، افزایش حضور آنلاین و فروش.
- نتیجه: افزایش ترافیک، ارتباط با مشتریان، افزایش فروش.
- مزیتها: هزینه کمتر نسبت به روشهای سنتی، دسترسی آسانتر به مشتریان.
- معایب: رقابت بیشتر در فضای آنلاین، نیاز به بهروزرسانی مداوم.
6. بازاریابی تلفنی (Telemarketing):
- هدف بازاریابی تلفنی: اطلاع رسانی به مشتریان و ایجاد ارتباط با آنها.
- نتیجه: افزایش آگاهی مشتریان، جذب مشتریان جدید.
- مزیتها: امکان برقراری ارتباط مستقیم، تبلیغ به گروههای هدف.
- معایب: اختلال و نارضایتی مشتریان، امکان عدم پذیرش تماس.
7. بازاریابی ویدیویی (Video Marketing):
- هدف بازاریابی ویدیویی: جذب مخاطبان و افزایش آگاهی از محصولات و خدمات.
- نتیجه: افزایش ترافیک، ارتباط مستقیم با مشتریان، افزایش فروش.
- مزیتها: تأثیرگذاری بالا با استفاده از تصویر و صدا، قابلیت انتشار گسترده.
- معایب: نیاز به تولید محتوای جذاب، هزینه بالای تولید ویدیو.
8. بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing):
- هدف بازاریابی موتورهای جستجو: افزایش دسترسی به مشتریان، جذب مشتریان هدف.
- نتیجه: افزایش ترافیک، افزایش آگاهی و فروش.
- مزیتها: استهداف دقیق، امکان ردیابی و تجزیه و تحلیل دقیق.
- معایب: رقابت بالا، هزینه بالا در برخی صنایع.
9. بازاریابی تجربه (Experiential Marketing):
- هدف بازاریابی تجربه: ارتقاء تجربه و ارتباط مشتری با برند.
- نتیجه: ایجاد ارتباط عمیق با مشتری، افزایش اعتماد و شناخت برند.
- مزیتها: تجربه شخصیسازی شده، اثربخشی بالا.
- معایب: هزینه بالا، امکان دسترسی محدود به مشتریان.
10. بازاریابی اینفلوئنسر یا تاثیرگذار(Influencer Marketing):
- هدف بازاریابی اینفلوئنسر: استفاده از تأثیرگذاران برای تبلیغ و ترویج محصولات.
- نتیجه: افزایش شناخت برند، جذب مشتریان از طریق تأثیرگذاران.
- مزیتها: دسترسی به جمعیت هدف خاص، ایجاد اعتماد مشتریان بهوسیله تأثیرگذاران.
- معایب: نیاز به هماهنگی با تأثیرگذاران، کنترل پیام در دست دیگران.
توصیه میکنم در هر صنعت و کسبوکار، تطبیق شیوه بازاریابی با محصول و هدف مورد نظر خود را در نظر بگیرید. همچنین، تحلیل و بررسی بازار هدف، جمعیت مشتریان، و شرایط مالی و زمانی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. برای دریافت اطلاعات آماری دقیقتر در مورد میزان استفاده از هر شیوه و نرخ بازگشت سرمایه، توصیه میکنم به منابع معتبری مانند گزارشات بازاریابی و تحقیقات بازار مراجعه کنید.
شیوه های بازاریابی کسب و کارهای کوچک:
برای کسب و کارهای کوچک، استفاده از برخی شیوههای بازاریابی به طور خاص اهمیت بالایی دارد. در زیر، شیوههایی که برای کسب و کارهای کوچک الزامی است را بررسی خواهم کرد و نحوه شروع هر یک را توضیح میدهم:
1. بازاریابی محتوا (Content Marketing):
- توضیح: بازاریابی محتوا به کسب و کارهای کوچک کمک میکند تا با ایجاد و انتشار محتوای ارزشمند، نفوذ و شناخت بیشتری در بازار کسب کنند. محتوای مفید و جذاب در قالب وبلاگها، مقالات، ویدیوها و نشریات ایمیلی به مشتریان جدید جذب میکند و روابط طولانیمدت با مشتریان فعلی را تقویت میکند.
- راهنما: شروع بازاریابی محتوا برای کسب و کار کوچک میتواند با تعیین هدف اصلی و همچنین شناخت مشتریان هدف آغاز شود. سپس میتوانید محتوای خود را ایجاد و منتشر کنید، از شبکههای اجتماعی و وبلاگ خود استفاده کنید و از راهکارهایی مانند بهبود سئو و به اشتراک گذاری محتوا با دیگران بهره ببرید.
2. بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing):
- توضیح: بازاریابی در شبکههای اجتماعی به کسب و کارهای کوچک کمک میکند تا با استفاده از پلتفرمهایی مانند فیسبوک، اینستاگرام و توییتر، به آسانی با مشتریان هدف خود در ارتباط باشند و محصولات و خدمات خود را تبلیغ کنند.
- راهنما: شروع بازاریابی در شبکههای اجتماعی میتواند با ایجاد حساب کاربری در پلتفرمهای مختلف آغاز شود. سپس باید محتوای جذاب و خلاقانهای ایجاد کنید که به مشتریان هدف خود متناسب باشد. همچنین، برنامهریزی منظم برای انتشار محتوا، پاسخگویی به نظرات و بازخوردها و استفاده از ابزارهای تحلیلی برای اندازهگیری عملکرد خود را فراموش نکنید.
3. بازاریابی تحت وب (Digital Marketing):
- توضیح: استفاده از تکنولوژی و ابزارهای اینترنتی در بازاریابی به کسب و کارهای کوچک امکان میدهد تا با هزینه کمتری نسبت به روشهای سنتی، به مشتریان خود دسترسی داشته باشند و نفوذ بیشتری را تجربه کنند.
- راهنما: شروع بازاریابی تحت وب میتواند با ایجاد یک وبسایت حرفهای برای کسب و کار آغاز شود. همچنین، برنامهریزی برای بهبود سئو و ارتقاء رتبه در موتورهای جستجو، استفاده از تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC)، ایجاد محتوای مفید و منحصربهفرد، و بهرهگیری از ابزارهای تحلیلی از جمله مراحل مهم است.
هر یک از این شیوهها بهترین نتیجه را با توجه به ویژگیها و نیازهای کسب و کار شما به ارمغان خواهند آورد. برنامهریزی دقیق، تحقیق بازار، شناخت مشتریان هدف و توجه به نیازهای آنها از مهمترین عوامل در استفاده موثر از این شیوههای بازاریابی برای کسب و کارهای کوچک است.
مهارت های اصلی بازاریابی حرفه ای
یک بازاریاب حرفهای کسب و کارهای کوچک برای موفقیت در زمینه بازاریابی، نیاز به مجموعهای از مهارتها دارد. در زیر، لیستی از مهارتهای اساسی و پیشنیازهای هر یک از آنها به همراه توضیحات کامل ارائه میشود:
1. تحلیل بازار (Market Analysis):
- توضیح: توانایی تحلیل و فهمیدن بازار و مشتریان هدف برای ارائه راهکارهای بازاریابی بهینه.
- پیش نیازها: شناخت عمیق از صنعت و بازار مورد نظر، مطالعه و تحلیل رقبا و مشتریان هدف.
2. برندینگ (Branding):
- توضیح: توانایی ساختن و توسعه برند قوی و متمایز که مشتریان را جذب کند و اعتماد آنها را برنده شود.
- پیش نیازها: شناخت عمیق از مشتریان هدف و رقبا، استراتژی برندینگ مشخص و اجرایی.
3. تحقیق بازار (Market Research):
- توضیح: توانایی انجام تحقیقات بازاریابی جامع برای شناسایی نیازها، ترجیحات و رفتارهای مشتریان هدف.
- پیش نیازها: تسلط به روشها و ابزارهای تحقیقات بازاریابی، توانایی تحلیل و تفسیر دادهها.
4. استراتژی بازاریابی (Marketing Strategy):
- توضیح: توانایی تعیین استراتژی بازاریابی مناسب و اجرای آن برای دستیابی به اهداف کسب و کار.
- پیش نیازها: شناخت عمیق از مشتریان هدف و رقبا، تحلیل بازار و تحقیقات بازار، قابلیت برنامهریزی و اجرای استراتژیهای بازاریابی.
5. تبلیغات و روابط عمومی (Advertising and Public Relations):
- توضیح: توانایی طراحی و اجرای استراتژیهای تبلیغاتی و روابط عمومی برای افزایش آگاهی و شناخت برند.
- پیش نیازها: تسلط به تکنیکها و روشهای تبلیغات و روابط عمومی، خلاقیت در طراحی پیام و کمپینهای تبلیغاتی.
6. تجارت الکترونیک (E-commerce):
- توضیح: توانایی استفاده از فضای آنلاین و پلتفرمهای تجارت الکترونیکی برای فروش محصولات و خدمات.
- پیش نیازها: شناخت عمیق از تجارت الکترونیک و روشهای آن، تسلط به استراتژیهای فروش آنلاین و تجربه کاربری.
7. تحلیل داده (Data Analysis):
- توضیح: توانایی جمعآوری و تحلیل دادههای بازاریابی به منظور بهبود استراتژیها و تصمیمگیریهای بهتر.
- پیش نیازها: آشنایی با ابزارها و تکنیکهای تحلیل داده، توانایی تفسیر نتایج و ارائه گزارشات.
8. ارتباطات مؤثر (Effective Communication):
- توضیح: توانایی ارتباط موثر با مشتریان، تیم داخلی و سایر ذینفعان برای انتقال پیامها و رسیدن به هدفهای بازاریابی.
- پیش نیازها: مهارتهای ارتباطی، قدرت گفتار و نوشتار، توانایی گوش دادن فعال و همکاری در تیم.
9. آشنایی با تکنولوژی (Technology Proficiency):
- توضیح: آشنایی با ابزارها و فناوریهای بازاریابی مدرن و توانایی بهرهبرداری از آنها برای بهبود کارایی و افزایش نتایج.
- پیش نیازها: آش
نایی با نرمافزارها و ابزارهای بازاریابی آنلاین، روزآمد بودن با تغییرات صنعت تکنولوژی.
10. خلاقیت (Creativity):
- توضیح: توانایی ایده پردازی و خلاقیت، نوآورانه برای طراحی و اجرای استراتژیهای بازاریابی موثر.
- پیش نیازها: تحلیل و درک بازار و مشتریان، مهارتهای خلاقیت و تفکر خارج از جعبه.
این لیستی از مهارتها مهم و پر استفاده در حوزه بازاریابی برای کسب و کارهای کوچک است. برای توسعه این مهارتها، میتوانید در دورههای آموزشی مرتبط شرکت کنید، از منابع آموزشی آنلاین استفاده کنید و تجربههای عملی خود را در زمینه بازاریابی کوچکترین کسب و کارها شروع کنید.
محرک های اصلی در بازاریابی
بازاریابان با شناخت و درک محرکهای عامل انسانی میتوانند مراحل بازاریابی و متقاعد سازی را بهتر انجام داده و در بهبود فعالیت بازاریابی و معرفی محصولات خود مؤثر باشند. در زیر، 7 محرک عامل انسانی را به همراه توضیحاتی درباره نحوه استفاده بازاریابان از آنها برای رشد بازاریابی و معرفی محصولات معرفی میکنم:
1. نیازها و آرزوها:
- توضیح: انسانها برای تحقق نیازها و آرزوهای خود عمل میکنند. این شامل نیازهای اساسی مانند غذا و آب، امنیت، احترام، انتمایش و تحقق خودشناسی است.
- استفاده در بازاریابی: بازاریابان میتوانند با شناخت نیازها و آرزوهای مشتریان هدف، پیامها و استراتژیهای بازاریابی خود را به گونهای طراحی کنند که بتوانند این نیازها را برآورده کنند و ارزش افزوده به مشتریان ارائه دهند.
2. ترس و نگرانی:
- توضیح: ترس و نگرانی میتواند محرکی برای انجام تغییرات و یا خرید محصولات و خدمات باشد. انسانها تمایل دارند از ترس و نگرانیهای خود فرار کنند و راهحلهایی برای آنها پیدا کنند.
- استفاده در بازاریابی: بازاریابان میتوانند با شناخت ترس و نگرانیهای مشتریان، محصولات یا خدمات خود را به عنوان راهحلی برای کاهش یا برطرف کردن این ترس و نگرانیها معرفی کنند و به مشتریان نشان دهند که خریداری از آنها بهبود وضعیت و رفع نگرانیهایشان خواهد شد.
3. اجتماعی بودن:
- توضیح: انسانها طبیعتاً به دنبال ارتباطات اجتماعی هستند و به شبکههای اجتماعی و ارتباط با دیگران اهمیت میدهند.
- استفاده در بازاریابی: بازاریابان میتوانند از این نیاز اجتماعی استفاده کنند و با استفاده از روشهای بازاریابی اجتماعی، ایجاد ارتباطات و جامعههایی حول برند و محصولات خود را ترویج کنند. همچنین، استفاده از توصیهنامهها و تجربیات مشتریان قبلی به شکل اجتماعی میتواند معتبریت و اعتماد به برند را ارتقا دهد.
4. تمایل به خرید و داشتن:
- توضیح: انسانها به خرید و داشتن چیزها تمایل دارند و این تمایل به خرید میتواند از تمایل به بهرهبرداری، خوشبختی و نشان دادن وضعیت اجتماعی نشأت بگیرد.
- استفاده در بازاریابی: بازاریابان میتوانند با ایجاد القای برای خرید، به مشتریان احساس کنترل و رضایت فراهم کنند. استفاده از تخفیفها، جوایز، بستهبندی جذاب و تجربه خرید ممتاز میتواند این تمایل به خرید را تقویت کند.
5. طمع و دستیابی به مزایا:
- توضیح: انسانها طبیعتاً طمع به دستیابی به مزایای بیشتر دارند و تمایل دارند بهترین را دریافت کنند.
- استفاده در بازاریابی: بازاریابان میتوانند با ارائه مزایا و امتیازات منحصربهفرد، مشتریان را ترغیب به خرید کنند. ارائه عرضههای محدود، تخفیفها و بستههای ویژه میتواند طمع مشتریان را به دستیابی به مزایا ویژه تحریک کند.
6. خوشحالی و لذتبردن:
- توضیح: انسانها به دنبال خوشحالی و لذتبردن هستند و از تجربه لذتبخش و پاداشهایی که میتوانند ایجاد کنند لذت میبرند.
- استفاده در بازاریابی: بازاریابان میتوانند با ارائه تجربههای لذتبخش و خدمات با کیفیت بالا، احساس خوشحالی و لذت را در مشتریان تقویت کنند. ایجاد تجربه خرید ممتاز، ارائه خدمات پس از فروش متمایز و برنامههای پاداش برای مشتریان میتواند این خوشحالی و لذت را فراهم کند.
7. محدودیت و فشار زمانی:
- توضیح: وجود محدودیتها و فشار زمانی میتواند باعث ایجاد تصمیمات سریعتر و اقدام فوری توسط انسانها شود.
- استفاده در بازاریابی: بازاریابان میتوانند با ایجاد فشار زمانی و ایجاد محدودیتهایی نظیر زمان محدود برای تخفیف یا عرضههای خاص، تصمیمگیری سریع مشتریان را تحریک کرده و اقدام فوری را بهخصوص در فروش آنلاین تشویق کنند.
شناخت و درک این محرکهای عامل انسانی به بازاریابان کمک میکند تا استراتژیهای بازاریابی خود را به گونهای طراحی و اجرا کنند که توانایی ایجاد تأثیر و ارتباط عمیق با مشتریان را داشته باشند و بتوانند نیازها و انگیزههای آنها را برآورده کنند.
باورهای اشتباه در رابطه بازاریابی
متأسفانه، در ذهن برخی مدیران کسب و کار، تعدادی باور اشتباه در رابطه با بازاریابی وجود دارد که میتواند به تصمیمات نادرست و نتایج نامطلوب در فعالیتهای بازاریابی منجر شود. در زیر، لیستی از 10 باور اشتباه در رابطه بازاریابی را به همراه توضیحاتی درباره دلایلی که مدیران به اینگونه باورها میرسند، ارائه میدهم:
1. "بازاریابی هزینه است، نه سرمایهگذاری":
- توضیح: برخی مدیران به طور اشتباه فکر میکنند که بازاریابی هزینهبر است و نه سرمایهگذاری قابل بازگشت.
- دلیل: عدم درک صحیح از اهمیت و تأثیر بازاریابی بر رشد کسب و کار و نتایج مثبتی که میتواند به دنبال داشته باشد.
2. "تبلیغات و بازاریابی یکسان هستند":
- توضیح: برخی مدیران معتقدند که تبلیغات و بازاریابی یک مفهوم هستند و هدفشان فقط تبلیغ محصول است.
- دلیل: عدم آگاهی از گستردگی و جنبههای مختلف بازاریابی، از جمله تحقیق بازار، استراتژیگذاری و ارتباط با مشتریان.
3. "بزرگترین هدف بازاریابی، جلب مشتریان جدید است":
- توضیح: برخی مدیران فقط به دنبال جذب مشتریان جدید هستند و به حفظ و رضایت مشتریان فعلی توجه کمتری میکنند.
- دلیل: تمرکز بر رشد سریع و عدم درک اهمیت ارتباط طولانی مدت با مشتریان و ایجاد ارزش برای آنها.
4. "بزرگترین هدف بازاریابی، تعداد فروشها و درآمد است":
- توضیح: برخی مدیران فقط به میزان فروش و درآمد توجه میکنند و از اهمیت ارتباط برند و ارزش مشتری غافل میشوند.
- دلیل: عدم درک اینکه فقط تمرکز بر فروش و درآمد، میتواند به خروجیهای کوتاه مدت و نقصان در شناخت وفاداری مشتریان منجر شود.
5. "هر کسی مشتری ماست":
- توضیح: برخی مدیران به طور غلط فکر میکنند که همه افراد میتوانند مشتریان آنها باشند و با همه افراد باید در ارتباط باشند.
- دلیل: عدم تمرکز بر تعریف دقیق مشتریان هدف و نیازهای ویژه آنها و نتیجتاً بیاندیشیدن برنامههای بازاریابی نامناسب.
6. "همه ابزارهای بازاریابی برای ما مناسب است":
- توضیح: برخی مدیران فکر میکنند که تمامی ابزارهای بازاریابی برای کسب و کارشان مناسب و قابل استفاده هستند.
- دلیل: عدم تطابق بازاریابی با استراتژی کسب و کار و عدم تحلیل و انتخاب درست ابزارهای مناسب بازاریابی.
7. "بازاریابی تنها مسئولیت بخش فروش است":
- توضیح: برخی مدیران فقط از بازاریابی به عنوان مسئولیت بخش فروش تعبیر میکنند و اهمیت دیگر جوانب بازاریابی را نادیده میگیرند.
- دلیل: عدم آگاهی از گستردگی و جنبههای مختلف بازاریابی و انتقال تصور نادرست درباره نقش بازاریابی در سازمان.
8. "مشتریان از تبلیغات خسته شدهاند":
- توضیح: برخی مدیران باور دارند که مشتریان از تبلیغات خسته شدهاند و بنابراین تبلیغات نتیجهدهی نخواهد داشت.
- دلیل: نادیده گرفتن اهمیت تبلیغات خلاقانه، متنوع و هدفمند که مشتریان را جذب میکند و از خستگی و خستگی جلب توجه جلوگیری میکند.
9. "استراتژی بازاریابی تغییر نمیکند":
- توضیح: برخی مدیران فکر میکنند که استراتژی بازاریابی باید ثابت و تغییرناپذیر باشد.
- دلیل: عدم درک اینکه استراتژی بازاریابی باید با تغییرات در بازار و نیازهای مشتریان تطبیق پذیرد و به روز رسانی شود.
10. "تمامی تصمیمات بازاریابی براساس حدس و گمان است":
- توضیح: برخی مدیران فکر میکنند که تمامی تصمیمات بازاریابی بر اساس حدس و گمان و احساسات اتخاذ میشود.
- دلیل: نادیده گرفتن اهمیت تحقیقات بازاریابی، تجزیه و تحلیل دادهها و استفاده از اطلاعات قابل اعتماد برای تصمیمگیری بازاریابی.
این باورهای اشتباه در رابطه بازاریابی میتواند به تصمیمات نادرست و نتایج نامطلوب در فعالیتهای بازاریابی منجر شود. برای پیشرفت در بازاریابی، ضروری است که مدیران کسب و کار این باورهای اشتباه را تجاوز کنند و به جای آن، با تکیه بر شواهد و دادههای صحیح و روشهای بازاریابی مدرن تصمیمات خود را بگیرند.
شیوه های بازاریابی شرکت های بزرگ در دنیا
به طور کلی، بزرگترین شرکتهای جهان برای بازاریابی از ترکیبی از انواع شیوهها استفاده میکنند و بر اساس زمینه فعالیت و هدف بازاریابی خود، استراتژیهای مختلفی را اجرا میکنند. در زیر، پنج شرکت بزرگ جهان که بیشترین بودجه را در انواع شیوههای بازاریابی خرج میکنند و نوع شیوه بازاریابی اصلی آنها را به همراه دلیل استفاده از آن برای شما معرفی میکنم:
1. Apple:
- شیوه بازاریابی: تمرکز بر برندینگ و تبلیغات شباهتپذیری کاهش یافته.
- دلیل: Apple از تمرکز بر برندینگ قوی و تمایل به ایجاد تجربه کاربری بی نظیر در محصولات خود برای جذب و وفاداری مشتریان استفاده میکند. طراحی زیبا، سادگی استفاده و ارائه ارزش ویژه به مشتریان از جمله دلایل استفاده از این شیوه بازاریابی است.
2. Procter & Gamble (P&G):
- شیوه بازاریابی: تمرکز بر تبلیغات تلویزیونی و رسانههای جمعی.
- دلیل: P&G با استفاده از تبلیغات تلویزیونی و رسانههای جمعی توانسته است برندهای خود را به صورت گسترده و جهانی معرفی کند. این شیوه بازاریابی به آنها کمک کرده است تا برندهای محبوبی را در ذهن مصرفکنندگان جا دهند.
3. Coca-Cola:
- شیوه بازاریابی: تمرکز بر تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات روی بسته بندی محصولات و بازاریابی تجربه احساسی.
- دلیل: Coca-Cola با استفاده از تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات روی بسته بندی محصولات خود، توانسته است ارتباط عاطفی و هویت خاصی در ذهن مصرفکنندگان ایجاد کند. این شیوه بازاریابی به آنها کمک کرده است تا در بازار رقابتی نوشیدنیها متمایز شوند.
4. Amazon:
- شیوه بازاریابی: تمرکز بر تبلیغات آنلاین و بازاریابی محتوا.
- دلیل: Amazon با استفاده از تبلیغات آنلاین و بازاریابی محتوا، توانسته است به خوبی محصولات خود را به مشتریان هدف معرفی کند و تجربه خرید آنلاین را برای مشتریان ساده و جذاب کند. هدف آمازون در این شیوه بازاریابی، ارائه محتوای مفید و جذاب برای جلب و ترغیب مشتریان است.
5. Nike:
- شیوه بازاریابی: تمرکز بر تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات اجتماعی و بازاریابی تجربه ورزشی.
- دلیل: Nike با استفاده از تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات اجتماعی و بازاریابی تجربه ورزشی، توانسته است به خوبی برند خود را در بازار ورزش و فعالیت بدنی معرفی کند و ارتباط نزدیکی با مصرفکنندگان ایجاد کند. این شیوه بازاریابی به آنها کمک کرده است تا به عنوان یک برند ورزشی محبوب و قدرتمند شناخته شوند.
این شرکتها با استفاده از استراتژیهای بازاریابی منحصربهفرد خود، توانستهاند در بازار جهانی به موفقیت دست یابند و تمایل مشتریان را جلب کنند. البته، این توضیحات ممکن است با تغییرات و
تحولات در روند بازاریابی شرکتها تغییر کند، اما در حال حاضر این شرکتها برخی از اصلیترین روشهای بازاریابی را استفاده میکنند که به آنها کمک کرده است برندهای بزرگی را در جهان ایجاد و حفظ کنند.
کتاب های برتر بازاریابی
به شما 10 کتاب معتبر در زمینه بازاریابی را معرفی میکنم که در زمینه توسعه کسب و کار و بازاریابی مفید هستند و به نظر من شما به عنوان مدیر یا صاحب کسب و کار باید عادت کنید که کتاب های خوب مطالعه کنید:
1. کتاب تاثیر: "Influence: The Psychology of Persuasion" نوشته Robert Cialdini
- هدف کتاب: درک روشهای قدرتمند تأثیرگذاری بر رفتار مشتریان و دیگران.
- نتیجه: ایجاد قدرت بیشتر در مذاکره، فروش و بازاریابی با استفاده از اصول روانشناسی تأثیرگذار.
2. کتاب گاو بنفش: "Purple Cow" نوشته Seth Godin
- هدف کتاب: تبیین اهمیت بیاندیشیدن بصورت متفاوت و خلاق در بازاریابی.
- نتیجه: جلب توجه مشتریان و ایجاد تمایز در بازار از طریق ارائه محصولات یا خدمات بینظیر.
3. کتاب جایگاه سازی: "Positioning: The Battle for Your Mind" نوشته Al Ries و Jack Trout
- هدف کتاب: ارائه راهکارها و روشهایی برای جایگاهدهی و تمرکز در ذهن مشتریان.
- نتیجه: ایجاد تمایز در بازار و ارائه پیامهای قدرتمند و مؤثر به مشتریان.
4. کتاب استارتاپ ناب: "The Lean Startup" نوشته Eric Ries
- هدف کتاب: آموزش روشها و ابزارهایی برای راهاندازی و رشد کسب و کارهای نوپا با حداقل هدررفت.
- نتیجه: ایجاد محصولات و خدماتی که متناسب با نیازهای مشتریان باشند و به سرعت به بازار عرضه شوند.
5. بازاریابی اجازه ای: "Permission Marketing: Turning Strangers into Friends and Friends into Customers" نوشته Seth Godin
- هدف کتاب: توجیه اهمیت اجازهبهمنده در بازاریابی و تعامل با مشتریان به صورت مجازی و مجوزمحور.
- نتیجه: ایجاد رابطه مجازی و اعتماد بین مشتری و برند بر اساس موافقت و توافق طرفین.
6. کتاب ترجمه نشده معضل نواوران: "The Innovator's Dilemma: When New Technologies Cause Great Firms to Fail" نوشته Clayton M. Christensen
- هدف کتاب: بررسی چگونگی موفقیت و شکست شرکتها در زمانی که فناوریهای جدید ظهور میکنند.
- نتیجه: فهم عوامل کلیدی برای نوآوری و رشد پایدار شرکتها در برابر تحولات فناوری.
پنج فیلم با موضوعات بازاریابی و شیوههای بازاریابی
در زیر پنج فیلم با موضوعات بازاریابی و شیوههای بازاریابی را برای شما معرفی میکنم. هر فیلم بهمراه توضیحات کوتاه و کارگردان آن ذکر شده است:
1. فیلم "The Social Network" (کارگردان: David Fincher)
- توضیحات: فیلم داستان بنیانگذار فیسبوک، مارک زاکربرگ را روایت میکند و به موضوعاتی مانند بازاریابی دیجیتال، تبلیغات آنلاین و ایجاد شبکههای اجتماعی میپردازد.
- نتیجه: نشان دادن اهمیت ارتباطات دیجیتال و نیروی ویرالی در توسعه و موفقیت یک پلتفرم اجتماعی.
2. فیلم "The Pursuit of Happyness" (کارگردان: Gabriele Muccino)
- توضیحات: این فیلم براساس داستان واقعی یک کارآفرین به نام کریس گاردنر است که با تلاش برای توسعه کسب و کار شخصی خود رو به رو میشود.
- نتیجه: نشان دادن عزم و تلاش برای پیروی از رویاها، مقابله با چالشها و انگیزهبخشی برای کارآفرینان و بازاریابان.
3. فیلم "The Greatest Movie Ever Sold" (کارگردان: Morgan Spurlock)
- توضیحات: این فیلم مستند است که توسط مورگان اسپورلاک ساخته شده است و به بررسی روابط تبلیغاتی، همکاری با برندها و شیوههای بازاریابی میپردازد.
- نتیجه: نشان دادن تأثیر تبلیغات و بازاریابی در صنعت سینما و معرفی روشهای نوآورانه در بازاریابی.
4. فیلم "Moneyball" (کارگردان: Bennett Miller)
- توضیحات: این فیلم بر اساس داستان واقعی مدیر عملیات بیسبال اختصاص دارد که با استفاده از آمار و دادهها شیوههای نوینی را در بازاریابی و تشکیل تیم بیسبال اجرا میکند.
- نتیجه: نشان دادن اهمیت تحلیل دادهها و استفاده از روشهای کمتر تقلیدی در تصمیمگیریهای بازاریابی.
5. فیلم "The Big Short" (کارگردان: Adam McKay)
- توضیحات: این فیلم بر اساس کتابی به همین نام است که درباره بحران مالی سال 2008 و نقش بازاریابی و معاملات مالی در آن صنعت بحث میکند.
- نتیجه: نشان دادن تأثیر قدرت بازاریابی و تصمیمگیریهای مالی بر روند اقتصادی و گردش مالی جهان.
توجه داشته باشید که این فیلمها تخصصی در حوزه بازاریابی نیستند، اما در قالب داستانها و روایتهای خود، مفاهیم و شیوههای بازاریابی را به تصویر میکشند.
10 ابزار متداول در حوزه بازاریابی
ابزارهای زیادی در بازاریابی برایتان مهم می شوند من در اینجا تعدادی از این ابزارها را به صورت خلاصه معرفی میکنم:
1. Google Analytics: ابزار تحلیل وب
- کاربرد: بررسی و تحلیل رفتار کاربران در وبسایت و اندازهگیری عملکرد بازاریابی آنلاین.
2. سیستم ایمیل مارکتینگ نجوا: سرویس ایمیل مارکتینگ و خبرنامه
- کاربرد: طراحی، ارسال و پیگیری ایمیلهای بازاریابی به مشتریان و جمعیت هدف.
3. نوین هاب: ابزار مدیریت شبکههای اجتماعی
- کاربرد: برنامهریزی، انتشار و پیگیری فعالیتهای بازاریابی در شبکههای اجتماعی.
4. SEMrush: ابزار تحلیل رقابت در جستجوی اینترنتی
- کاربرد: بررسی کلمات کلیدی، رتبهبندی رقبا و ارزیابی عملکرد سئو و تبلیغات آنلاین.
5. Buffer: سرویس زمانبندی انتشار محتوا در شبکههای اجتماعی
- کاربرد: برنامهریزی و انتشار محتوا در زمانهای مشخص بر روی شبکههای اجتماعی.
6. Canva: ابزار طراحی گرافیکی
- کاربرد: طراحی تصاویر، بنرها و محتوای گرافیکی آماده برای استفاده در بازاریابی.
7. Buzzsumo: ابزار تحلیل محتوا
- کاربرد: بررسی محتوای موفق در شبکههای اجتماعی و تحلیل میزان شیر و پربازدیدی آنها.
8. Hotjar: ابزار تحلیل تجربه کاربری
- کاربرد: ضبط نمایشگر، نظرسنجی و تحلیل رفتار کاربران در وبسایت.
9. میزیتو: سامانه مدیریت پروژه و کارتهای کانبان
- کاربرد: برنامهریزی و مدیریت فعالیتها و پروژههای بازاریابی.
10. Google Ads: سامانه تبلیغات آنلاین گوگل
- کاربرد: تنظیم و مدیریت کمپینهای تبلیغاتی در موتور جستجوی گوگل و شبکه تبلیغاتی آن.
این ابزارها تنها نمونهای از ابزارهای موجود در حوزه بازاریابی هستند و بسته به نیازها و مناسبات شرکت، میتوانید از ابزارهای دیگر نیز استفاده کنید. توصیه میشود قبل از استفاده از هر ابزاری، نیازها و هدفهای خود را مشخص کرده و سپس به دنبال انتخاب مناسبی برای کسب و کار خود باشید.
چک لیست کلی برای بازاریابی کسب و کارهای کوچک
این چک لیست بر اساس تجربه بازاریابان حرفهای در صنعت بازاریابی تهیه شده است و شامل مواردی است که در حوزه بازاریابی موفق برای کسب و کارهای کوچک مورد نیاز است:
1. تعیین هدف بازاریابی: تعیین هدفهای بازاریابی و کسب و کار خود را به طور دقیق مشخص کنید.
2. تحقیق در مورد بازار: بررسی و تحلیل بازار، رقبا، مشتریان هدف و مشکلات و نیازهای آنها.
3. تعیین جایگاه برند: شناسایی و تعیین جایگاه برند خود در بازار و ارائه پیامهای منحصر به فرد و تمایزدهنده.
4. استراتژی بازاریابی: تدوین استراتژی و راهبردهای بازاریابی برای رسیدن به هدفهای مشخص شده.
5. محتوا بازاریابی: ایجاد و انتشار محتوای جذاب و مفید برای جذب و نگهداشت مشتریان.
6. بازاریابی دیجیتال: استفاده از ابزارها و روشهای دیجیتال برای ارتباط با مشتریان، تبلیغات آنلاین و افزایش دسترسی به بازار.
7. تبلیغات و روابط عمومی: انجام تبلیغات و فعالیتهای روابط عمومی برای ارتقاء شناخت برند و جذب مشتریان جدید.
8. بازاریابی شبکههای اجتماعی: استفاده از شبکههای اجتماعی برای بازاریابی شبکه اجتماعی، ارتباط با مشتریان، ایجاد جامعه و انتشار محتوا.
9. تحلیل عملکرد: بررسی و ارزیابی عملکرد استراتژیهای بازاریابی و اعمال تغییرات و بهبودهای لازم.
10. بودجهبندی و پیگیری: تعیین بودجه بازاریابی، پیگیری هزینهها و بررسی بازگشت سرمایه (ROI).
این چک لیست به عنوان راهنمایی کلی برای بازاریابی کسب و کارهای کوچک میتواند مفید باشد. با این حال، بهتر است براساس نیازها و شرایط خاص کسب و کار خود، اقدامات و استراتژیهای متناسب را تدوین و اجرا کنید.
بهترین بازاریاب های دنیا
بازاریابان برجسته دنیا بسیاری هستند و اینکه کدام یک بهترین هستند ممکن است بسته به زمینه و صنعت مورد نظر متفاوت باشد. اما در زیر، نمونههایی از بازاریابان برجسته و نتایجی که آنها خلق کردهاند را برایتان معرفی میکنم:
1. Seth Godin: بازاریاب و نویسنده برجسته که تأکید بر بازاریابی قرن 21 و بازاریابی بدون اجبار را دارد.
کتابهایی مانند "Permission Marketing" و "Purple Cow" را نوشته است و باعث الهام و تغییر در بازاریابی شده است.
2. Gary Vaynerchuk: یک کارآفرین، سخنران و نویسنده که در حوزه رسانههای اجتماعی و بازاریابی دیجیتال فعالیت میکند.
به عنوان مؤسس شرکت VaynerMedia، به کمک استراتژیهای محتوا و تبلیغات آنلاین، نتایج چشمگیری در بازاریابی به دست آورده است.
3. Neil Patel: یک کارآفرین و کارشناس بازاریابی دیجیتال که با روشهای خلاقانه و استراتژیهای رشد در زمینه بازاریابی موفقیتهای چشمگیری را به دست آورده است.
وبسایت NeilPatel.com و ابزارهای مختلفی مانند Ubersuggest را تأسیس کرده است.
4. Sheryl Sandberg: عضو هیئت مدیره و فعلی رئیس اجرایی Facebook است.
او در حوزه بازاریابی دیجیتال و رسانههای اجتماعی بسیار تأثیرگذار بوده و نقش مهمی در توسعه تبلیغات Facebook و ایجاد راهکارهای بازاریابی نوین برای برندها ایفا کرده است.
5. Steve Jobs: بنیانگذار و مدیر عامل سابق Apple که به کمک استراتژیهای بازاریابی خلاقانه و طراحی برتر، نوآوریهایی بینظیر در بازار فناوری و محصولات مصرفی خلق کرد.
این تنها چند نمونه از بازاریابان بزرگ و برجسته هستند و بسیاری از فعالان و کارآفرینان دیگر نیز نتایج برجستهای در حوزه بازاریابی خلق کردهاند.
معیار انتخاب بهترین مشاور در حوزه بازاریابی
برای بازاریابی در کسب و کار نیاز به مشاوره و همچنین همکاری با بیزینس کوچ وجود دارد. در زیر لیستی از دلایلی که به شما کمک می کند بهترین مشاور و بیزینس کوچ را در بازاریابی انتخاب کنید را آورده ام
1. تخصص و تجربه: بازاریابان حرفهای دارای تخصص و تجربه زیاد در حوزه بازاریابی هستند. آنها با داشتن دانش و مهارتهای لازم میتوانند استراتژیهای بازاریابی را بر اساس تجربیات خود شکل دهند.
2. بررسی بازار و رقابت: بازاریابان با تحلیل و بررسی بازار و رقبا، اطلاعات کاملی درباره ترجیحات و نیازهای مشتریان و محیط رقابتی را به شما ارائه میدهند.
3. استراتژی بازاریابی: با توجه به تحلیلها و ارزیابیها، بازاریابان میتوانند استراتژیهای بازاریابی مناسبی برای کسب و کار شما طراحی و اجرا کنند.
4. نوآوری و خلاقیت: بازاریابان به عنوان متخصصان بازاریابی میتوانند با نوآوری و خلاقیت در روشها و راهکارها، نتایج برتری را به دست آورند و کسب و کار شما را از رقبا متمایز کنند.
5. پیادهسازی و اجرا: بازاریابان حرفهای به شما کمک میکنند تا استراتژیها و روشهای بازاریابی را به طور مؤثر و اصولی پیادهسازی و اجرا کنید.
6. ارزیابی و بهبود: بازاریابان میتوانند با ارزیابی و بررسی عملکرد بازاریابی، نتایج را ارزیابی کرده و اقدامات بهبودی را در صورت نیاز انجام دهند.
استفاده از مشاوره بازاریابی و همکاری با بیزینس کوچ، به کسب و کار کمک میکند تا استراتژیهای مؤثرتری را پیادهسازی کند، در بازار رقابتی زیاد موفقیت بیشتری داشته باشد و بازدهی و سودآوری بیشتری را به دست آورد.
یادگیری مهارت بازاریابی
برای اینکه مهارت های بازاریابی را یاد بگیرید باید 4 مرحله را ازش عبور کنید
توجه داشته باشید که هر مرحله نیاز به تلاش، تمرین و تجربه دارد و هدف شما باید رسیدن به سطح مناسب در هر مرحله باشد:
1. آشنایی اولیه:
- مطالعه کتب و منابع مرجع: شروع با خواندن کتاب، مقالات و منابع آموزشی در زمینه بازاریابی برای افزایش دانش اولیه.
- شرکت در دورههای آموزشی: شرکت در دورههای آموزشی آنلاین یا حضوری که توسط متخصصین بازاریابی ارائه میشود، به شما کمک میکند تا مفاهیم اساسی بازاریابی را فرابگیرید.
2. تجربه عملی:
- کار تحقیق و تحلیل: شروع به تحلیل بازار، رقبا و نیازهای مشتریان در حوزه خاص خود و یادگیری روشهای تحقیق و تجزیه و تحلیل دادهها.
- شرکت در پروژههای عملی: به عنوان عضو تیم یا کارمند بازاریابی، در پروژههای واقعی مشارکت کنید و تجربه عملی بازاریابی را کسب کنید.
3. توسعه تخصص:
- تخصص در زیرمجموعههای بازاریابی: متخصص شدن در زیرمجموعههای بازاریابی مانند بازاریابی دیجیتال، تحقیقات بازار، تبلیغات، روابط عمومی و غیره.
- شرکت در دورههای آموزشی پیشرفته: شرکت در دورههای آموزشی پیشرفته که به توسعه مهارتهای خاص در حوزه بازاریابی میپردازند.
4. مدیریت و رهبری:
- توانایی مدیریت پروژه: بهبود مهارتهای مدیریت پروژه، همکاری با تیم و برنامهریزی و کنترل فعالیتهای بازاریابی.
- توسعه مهارتهای رهبری: توسعه مهارتهای رهبری برای هدایت تیم بازاریابی و ایجاد راهبردها و طرحهای بازاریابی.
در هر مرحله، هدف شما باید بر توسعه مهارتها و کسب تجربههای عملی مرتبط با آن مرحله باشد. با ادامه تلاش و بهرهگیری از تجربههای عملی، میتوانید به مراحل بالاتر و رشد حرفهای در حوزه بازاریابی دست یابید. همچنین، همواره باید با تغییرات و تحولات در صنعت بازاریابی بروز بمانید و با روزآمد بودن مهارتها و دانش خود را بروز نگه دارید.
10 استراتژی در بازاریابی
البته! در زیر بهترین 10 روش و تکنیک استراتژی بازاریابی را به همراه توضیحات و مثالهای کوچک برایتان آوردهام:
1. بازاریابی محتوا(Content Marketing):
روشی است که با ایجاد و انتشار محتوای ارزشمند و جذاب، ارتباط با مشتریان را برقرار میکند و آنها را به سمت کسب و کار جذب میکند. این روش برای تقویت برند، جذب مشتریان جدید و افزایش روابط مشتریان موجود مناسب است. مثال: ارائه بلاگ پستهای آموزشی و اطلاعاتی مرتبط با صنعت شما بر روی وبسایت یا وبلاگتان.
2. بازاریابی محتوای ویدیوی(Video Marketing):
استفاده از محتوای ویدیوی جذاب برای ارتباط با مشتریان و ارائه اطلاعات در قالب ویدیو. این روش برای جذب توجه مشتریان، افزایش شناخت برند و ارتقای تجربه مشتری مناسب است. مثال: ساخت و انتشار ویدیوهای تبلیغاتی، آموزشی یا توضیحی در شبکههای اجتماعی.
3. بازاریابی رویداد(Event Marketing):
استفاده از رویدادها و فعالیتهای مشارکتی برای ایجاد تعامل مستقیم با مشتریان. این روش برای افزایش شناخت برند، جذب مشتریان و ارتقای تجربه مشتری مناسب است. مثال: برگزاری کنفرانس، سمینار یا نمایشگاه و شرکت در رویدادهای صنعتی.
4. بازاریابی مستقیم(Direct Marketing):
بازاریابی مستقیم استفاده از ابزارهایی مانند ایمیل مارکتینگ، پیامک، تماس تلفنی و پست برای برقراری تعامل مستقیم با مشتریان است. این روش برای فروش مستقیم، ترویج محصولات و خدمات و ارتقای رابطه با مشتریان مناسب است. مثال: ارسال ایمیلهای تبلیغاتی یا پیامکهای تخفیف به مشتریان.
5. بازاریابی تجربه مشتری(Customer Experience Marketing):
بازاریابی تجربه مشتری تمرکز بر ایجاد تجربه مثبت و بینظیر برای مشتریان به منظور افزایش رضایت و وفاداری آنها دارد. این روش برای ارتقا و مدیریت تجربه مشتری، افزایش نمره مشتریان و بهبود شهرت برند مناسب است. مثال: ارائه خدمات بیشتر و منحصربهفرد به مشتریان، ارتقای تجربه خرید آنلاین و فراهم کردن خدمات پس از فروش.
6. بازاریابی روابط عمومی(Public Relations):
استفاده از روابط عمومی و رسانهها برای ساختاردهی ارتباطات عمومی و بهبود تصویر برند. این روش برای افزایش شهرت برند، مدیریت بحران و ساختاردهی ارتباط با رسانهها مناسب است. مثال: انتشار بیانیههای مطبوعاتی، مصاحبه با رسانهها و تعامل با وبلاگ نویسان.
7. بازاریابی تحت تأثیر(Influencer Marketing):
استفاده از شخصیتها و افراد معروف در صنعت به عنوان سفیران برند به منظور تأثیرگذاری بر مخاطبان. این روش برای افزایش شناخت برند، ایجاد اعتماد و ترویج محصولات مناسب است. مثال: همکاری با وبلاگ نویسان محبوب، سلبریتیها یا متخصصان معروف در صنعت.
8. بازاریابی ارتباطی(Relationship Marketing):
تمرکز بر ایجاد و حفظ روابط طولانی مدت با مشتریان برای افزایش وفاداری آنها. این روش برای ارتقای رابطه با مشتری، افزایش ارزش مشتری و افزایش نمره مشتریان مناسب است. مثال: ارائه برنامههای وفاداری، ارتباط مداوم با مشتریان از طریق ایمیل و شبکههای اجتماعی.
9. بازاریابی رقابتی(Competitive Marketing):
بررسی و تحلیل رقبا و تعیین استراتژیهای بازاریابی برای شکستن رقبا و بهبود جایگاه در بازار. این روش برای تقویت رقابتپذیری، تفکیک برند از رقبا و افزایش سهم بازار مناسب است. مثال: بررسی و تحلیل رقبا، تعیین عوامل تمایز و تبلیغات مقایسهای با رقبا.
10. بازاریابی شبکه های اجتماعی(Social Media Marketing):
استفاده از شبکههای اجتماعی برای تبلیغات، ارتباط و تعامل با مشتریان. این روش برای جذب توجه مشتریان، ساختاردهی ارتباط با آنها و افزایش شناخت برند مناسب است. مثال: تبلیغات پرداختبازدید، تعامل با مشتریان از طریق شبکههای اجتماعی، ایجاد محتوای ویرال.
با توجه به ماهیت و نیازهای کسب و کار شما، میتوانید از این روشها و تکنیکهای بازاریابی مناسب برای جذب مشتریان، افزایش فروش و ارتقای برند خود استفاده کنید. همچنین، در هر روش با توجه به نوع کسب و کار و صنعتی که در آن فعالیت میکنید، باید تنظیمات و استراتژیهای خاص خود را داشته باشید.
مقایسه انواع شیوه های بازاریابی
در این لیست به مقایسه 6 نوع بازاریابی رایج در کسب و کارها در 4 پارامتر مهم پرداختم، این لیست یه دید کلی از انتخاب بهترین شیوه بازاریابی به شما می دهد:
1. بازاریابی عصبی:
- توضیح: بازاریابی عصبی استفاده از روشها و تکنیکهای مبتنی بر تحقیقات عصبشناختی برای درک عملکرد مغز و واکنش انسان در فرایند تصمیمگیری است.
- هدف: بهینهسازی تجربه مشتری، افزایش نیروی تأثیرگذاری بر تصمیمات مشتریان.
- نتیجه: ایجاد تجربه کاربری بهتر، افزایش نسبت تبدیلی، افزایش وفاداری مشتریان.
- مزیت: تعامل شخصیتر با مشتریان، تأثیر بیشتر بر رفتار مشتریان، بهبود استراتژیهای بازاریابی.
- معایب: پیچیدگی در بررسی عملکرد مغزی، نیاز به منابع و تجهیزات خاص.
2. بازاریابی شفاهی:
- توضیح: انتقال اطلاعات و پیامهای تبلیغاتی از طریق توصیهها، نظرات و پیشنهادات شفاهی مشتریان به دیگران.
- هدف: افزایش اعتماد و توصیه مشتریان، ارتقای شناخت برند، جذب مشتریان جدید.
- نتیجه: ایجاد اعتماد مشتریان، افزایش فروش، ارتقای شناخت برند.
- مزیت: هزینه کمتر نسبت به تبلیغات سنتی، تأثیر قوی بر تصمیمات مشتریان.
- معایب: کمترین کنترل بر پیامهای منتقل شده، نیاز به زمان برای ایجاد اعتماد.
3. بازاریابی چریکی:
- توضیح: بازاریابی چریکی استفاده از افراد تأثیرگذار و محبوب در جامعه برای تبلیغ و ترویج محصولات یا خدمات.
- هدف: استفاده از تأثیرگذاران برای ایجاد اعتماد و جذب مشتریان، تبلیغ محصولات و خدمات.
- نتیجه: افزایش شناخت برند، افزایش فروش، جذب مشتریان جدید.
- مزیت: تأثیرگذاری قویتر و قابل اعتمادتر به دلیل استفاده از تأثیرگذاران، ایجاد ارتباط انسانی.
- معایب: هزینه بالا برای همکاری با تأثیرگذاران معروف، کاهش کنترل بر پیامهای تبلیغاتی.
4. بازاریابی محتوا:
- توضیح: ایجاد و انتشار محتواهای مفید، جذاب و ارزشمند برای جذب و نگهداشت مخاطبان.
- هدف: ارائه اطلاعات و محتواهای مفید، جذب مخاطبان، ساخت و تقویت ارتباط با مشتریان.
- نتیجه: افزایش شناخت برند، ایجاد اعتماد، افزایش نسبت تبدیلی.
- مزیت: جذب مخاطبان هدف، تأثیرگذاری بر رفتار مشتریان، افزایش وفاداری.
- معایب: نیاز به زمان و تلاش برای ایجاد محتواهای متمایز، محتواهای کیفیت پایین.
5. بازاریابی تلفنی:
- توضیح: استفاده از تماسهای تلفنی برای تعامل مستقیم با مشتریان و ترویج محصولات و خدمات.
- هدف: برقراری ارتباط مستقیم با مشتریان، ارائه اطلاعات و پاسخ به سؤالات، افزایش فروش.
- نتیجه: ایجاد تعامل شخصی با مشتریان، افزایش نسبت تبدیلی، جذب مشتریان جدید.
- مزیت: تعامل مستقیم با مشتریان، تأثیرگذاری بیشتر بر تصمیمات خرید.
- معایب: احتمال رد تماسها، مزاحمت برخی مشتریان، محدودیت قوانین تماسهای تجاری.
6. بازاریابی حضوری:
- توضیح: استفاده از تبلیغات و ترویج محصولات در مکانها و رویدادهای حضوری مانند نمایشگاهها، کنفرانسها و غیره.
- هدف: جذب مشتریان در محیط حضوری، ارتقای شناخت برند، تبلیغ محصولات و خدمات.
- نتیجه: ایجاد تعامل مستقیم با مشتریان، افزایش نسبت تبدیلی، ارتقای شناخت برند.
- مزیت: تماس مستقیم با مشتریان، تأثیرگذاری بیشتر بر رفتار خریداران، امکان مشاهده محصولات و آزمایش آنها.
- معایب: هزینه بالا برای مشارکت در رویدادها، محدودیت زمانی و مکانی.
بزرگترین نتیجه ای که با استفاده از این شیوههای بازاریابی میتوان به دست آورد، افزایش فروش و سود، ارتقای شناخت برند، جذب مشتریان جدید و افزایش وفاداری مشتریان است. همچنین، هر شیوه بازاریابی مزایا و معایب خود را دارد که میتوانند در شرایط واقعی کسب و کار تأثیرگذار باشند.
چک لیست مراحل بازاریابی تلفنی
در زیر چک لیستی از مراحل کلیدی در بازاریابی تلفنی برای بخش فروشندهها در کسب و کارها را برایتان آوردهام:
1. پیش آمادگی:
- مطالعه و آماده شدن در مورد محصولات و خدمات شرکت.
- آشنایی کامل با مزیتها، ویژگیها و مزایای رقابتی محصولات و خدمات.
- آماده شدن برای مواجهه با انتقادات و سؤالات مشتریان.
2. برقراری ارتباط:
- برقراری تماس تلفنی با مشتریان هدف.
- معرفی خود و شرکت به صورت مختصر و جذاب.
- برقراری ارتباط دوستانه و حرفهای با مشتریان.
3. شناخت نیازها:
- گوش دادن فعال به نیازها و مشکلات مشتریان.
- استفاده از تکنیکهای مشاورهای برای درک عمیقتر نیازها.
- تعیین و تمرکز بر نیازهای اصلی و اولویت بندی آنها.
4. توضیح محصولات و خدمات:
- شرح دادن ویژگیها، مزایا و فواید محصولات و خدمات به مشتریان.
- ارائه مطالب مفید و راهنماییهای مربوط به استفاده و استفاده صحیح از محصولات.
- تبدیل ویژگیها به مزایا و مزیتهای تصریحی برای مشتریان.
5. تجارب موفق:
- ارائه مثالها و تجارب موفقیت آمیز از استفاده مشتریان از محصولات.
- نشان دادن تأثیر و کارایی محصولات و خدمات در حل مشکلات مشتریان.
- تأیید نتایج و مزایا براساس تجارب و اطلاعات قابل اثبات.
6. غلبه بر مخاطبان:
- استفاده از تکنیکهای مذاکره و مقابله با اشکالات مخاطبان.
- برطرف کردن انتقادات و سؤالات و رفع ابهامات مشتریان.
- ایجاد روابط قوی با مشتریان و ایجاد اعتماد و رضایت آنها.
7. نهایی کردن معامله:
- پیگیری فروش و تأیید سفارش مشتریان.
- ارائه اطلاعات کامل در مورد قیمت، شرایط پرداخت و تحویل.
- هماهنگی برای تحویل و ارائه خدمات پس از فروش.
این چک لیست مراحل عمومی است که در بازاریابی تلفنی میتوانید به آنها توجه کنید. همچنین، باید آن را با توجه به شرایط و نیازهای کسب و کار خود سفارشیسازی کنید.
10 شغل بازاریابی پردرآمد
در زیر 10 شغل بازاریابی که بیشترین درآمد را دارند بهمراه توضیحاتی درباره هر شغل آمده است، و میزان درآمد این جایگاه شغلی در آمریکا را به صورت تخمینی برایتان آورده ایم
1. مدیر بازاریابی (Marketing Manager):
- کار: برنامهریزی، اجرا و نظارت بر استراتژیها و فعالیتهای بازاریابی.
- درآمد: درآمد متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 70,000 تا 150,000 دلار.
2. مدیر تبلیغات (Advertising Manager):
- کار: برنامهریزی و اجرای استراتژیهای تبلیغاتی برای تبلیغات محصولات و خدمات.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 60,000 تا 120,000 دلار.
3. مدیر روابط عمومی (Public Relations Manager):
- کار: برنامهریزی و اجرای استراتژیهای روابط عمومی برای ارتقای شناخت برند و ایجاد ارتباط با مشتریان و رسانهها.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 60,000 تا 120,000 دلار.
4. مدیر تحقیقات بازار (Market Research Manager):
- کار: بررسی بازار، تحلیل دادهها و برنامهریزی تحقیقات بازار برای بهبود استراتژیهای بازاریابی.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 70,000 تا 130,000 دلار.
5. مدیر تجاری (Business Development Manager):
- کار: جستجو و برقراری روابط تجاری جدید، ارتقای فروش و رشد کسب و کار.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 70,000 تا 130,000 دلار.
6. مدیر محتوا (Content Manager):
- کار: برنامهریزی و مدیریت استراتژیهای محتوا، ایجاد و مدیریت محتواهای بازاریابی.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 50,000 تا 100,000 دلار.
7. مدیر تبلیغات آنلاین (Online Advertising Manager):
- کار: برنامهریزی و اجرای استراتژیهای تبلیغات آنلاین برای جذب مشتریان و افزایش فروش آنلاین.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 60,000 تا 120,000 دلار.
8. مشاور بازاریابی (Marketing Consultant):
- کار: ارائه مشاوره و راهنمایی در زمینه استراتژی بازاریابی به سازمانها و کسب و کارها.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 60,000 تا 120,000 دلار.
9. مدیر فروش (Sales Manager):
- کار: برنامهریزی و مدیریت فرآیند فروش، تعیین استراتژیهای فروش و توسعه بازار.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 70,000 تا 130,000 دلار.
10. مدیر روابط با مشتریان (Customer Relationship Manager):
- کار: مدیریت روابط با مشتریان، ایجاد و حفظ ارتباط مستمر و رضایت مشتریان.
- درآمد: متغیر بسته به سطح شغلی و صنعت، میانگین درآمد سالیانه حدود 50,000 تا 100,000 دلار.
لطفا توجه داشته باشید که درآمد هر شغل ممکن است بسته به سطح شغلی، تجربه، صنعت و مکان جغرافیایی متغیر باشد و این ارقام صرفاً تخمین درآمدی می باشد.
10 استراتژی بازاریابی ویروسی
در زیر 10 استراتژی بازاریابی ویروسی را به همراه کاربرد و مثال برایتان آوردهام:
1. ویدیوهای ویروسی:
- کاربرد: ایجاد ویدیوهای جذاب و به اشتراک گذاری آنها در شبکههای اجتماعی و سایر پلتفرمها به منظور جذب توجه و انتشار سریع.
- مثال: ویدیوهای طنز، آموزشی یا تحقیقی که مخاطبان آنها را به به اشتراک گذاری ترغیب میکند.
2. مسابقات آنلاین:
- کاربرد: برگزاری مسابقات آنلاین با جوایز جذاب به منظور جذب و تشویق مخاطبان به به اشتراک گذاری و مشارکت فعال.
- مثال: مسابقه طراحی لوگو، مسابقه عکاسی یا مسابقه سوال و جواب با جوایز ویژه.
3. محتوای قابل به اشتراک گذاری:
- کاربرد: ایجاد محتوای جذاب و قابل به اشتراک گذاری برای جذب توجه و انتشار سریع توسط مخاطبان.
- مثال: مقالات علمی یا آموزشی، نقل قولها و اقتباسهای جالب، طنزها و انیمیشنهای کوتاه.
4. برنامه های رفع اشکال:
- کاربرد: ارائه برنامهها و راهکارهایی برای حل مشکلات و نیازهای مخاطبان و تشویق آنها به به اشتراک گذاری.
- مثال: برنامهای برای رفع اشکال فنی در یک نرمافزار یا راهکارهایی برای مدیریت استرس و افزایش رضایت شغلی.
5. تخفیفها و پیشنهادهای ویژه:
- کاربرد: ارائه تخفیفها، پیشنهادهای ویژه و بستههای تخفیفی به منظور جذب و تحریک مخاطبان به خرید و به اشتراک گذاری.
- مثال: تخفیف ویژه برای محصولات جدید، بستههای تخفیفی در تعطیلات و مناسبتهای ویژه.
6. مسابقات و قرعهکشیها:
- کاربرد: برگزاری مسابقات و قرعهکشیها با جوایز جذاب به منظور جذب توجه و تشویق مخاطبان به مشارکت و به اشتراک گذاری.
- مثال: قرعهکشی ماهانه با پاداشهای نقدی، مسابقه پیشبینی نتایج ورزشی با جوایز متنوع.
7. مارکتینگ تحت واژه:
- کاربرد: ایجاد یک شعار جذاب و قوی که به سادگی قابل به یادآوری و به اشتراک گذاری باشد.
- مثال: شعارهای برندی کوتاه و جذاب مانند "باورنکردنی را باور کنید" یا "هر روز یک ماجراجویی جدید".
8. محتوای تفاعلی و ارتباطی:
- کاربرد: ایجاد محتواهای تعاملی و مفاهیم جذاب که به مخاطبان امکان برقراری ارتباط و مشارکت فعال را میدهد.
- مثال: نظرسنجیها، کوییزها و مسابقات تعاملی با مخاطبان.
9. تبلیغات تحت شبکههای اجتماعی:
- کاربرد: تبلیغات جذاب و هدفمند در شبکههای اجت
ماعی برای جذب توجه و انتشار سریع.
- مثال: تبلیغات تحت ویدیو در یوتیوب یا تبلیغات تحت پستهای تبلیغاتی در اینستاگرام.
10. کمپینهای مبتنی بر تحول اجتماعی:
- کاربرد: ایجاد کمپینها و حرکات بازاریابی برای حمایت از تحولات اجتماعی و جامعهپذیری بیشتر.
- مثال: کمپینهای حمایت از مساوی سازی جنسیتی یا کمپینهای زیستمحیطی و حفظ منابع طبیعی.
لطفا توجه داشته باشید که استراتژیهای بازاریابی ویروسی بسته به محصول، صنعت و جمهور هدف باید شخصی سازی شده و با توجه به شرایط و منابع شما تعیین شود. همچنین، معایب و مزایای هر استراتژی بازاریابی ویروسی نیز به صورت کامل تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند صنعت، جمهور هدف و محیط کسب و کار قرار میگیرد.
جلب اعتماد و افزایش فروش
برای جلب اعتماد کاربران و افزایش فروش، میتوانید از راههای زیر استفاده کنید:
1. ارائه ارزش و کیفیت بالا:
برای جلب اعتماد مشتریان، ارائه محصولات و خدماتی با کیفیت بالا و ارزش افزوده مهم است. از اولین مرحله تا پس از خرید، به مشتریان خود احساس میدهید که دریافت کیفیت و ارزشی بیشتر از پولی که پرداخت کردهاند.
2. ارتباط مؤثر و دوستانه با مشتریان:
برقراری ارتباط قوی و دوستانه با مشتریان میتواند به افزایش اعتماد و وفاداری آنها کمک کند. برای این منظور، میتوانید از راههایی مانند پاسخگویی سریع به پیامها و سوالات، ارائه اطلاعات و مشاوره صادقانه، و ارائه خدمات پس از فروش مناسب استفاده کنید.
3. شفافیت در معاملات:
ارائه اطلاعات شفاف و صادقانه در مورد محصولات، قیمتها، شرایط فروش و هرگونه سیاستهای مرتبط با کسب و کار شما میتواند اعتماد مشتریان را به شدت افزایش دهد. همچنین، ارائه اطلاعات در مورد حفظ حریم خصوصی مشتریان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
4. ارائه تجربه مشتری بینظیر:
برای جلب اعتماد و فروش بیشتر، سعی کنید تجربه خرید و استفاده از محصولات و خدماتتان را برای مشتریان به یک تجربه بینظیر تبدیل کنید. به عنوان مثال، ارائه خدمات مشتری پس از فروش منحصر به فرد، بستههای تخفیفی و ویژه، هدایا و جوایز، برنامههای وفاداری و موارد مشابه میتواند به ایجاد تجربه مشتری مثبت و جذاب کمک کند.
5. نظرسنجی و بازخورد مشتریان:
ارزیابی و درک نیازها و ترجیحات مشتریان از طریق نظرسنجیها و دریافت بازخورد میتواند به شما کمک کند تا محصولات و خدماتتان را بر اساس نیازهای واقعی مشتریان بهبود بخشید. همچنین، اعلام اقدامات اصلاحی و بهبودیهایی که بر اساس بازخورد مشتریان انجام میشود، به افزایش اعتماد کاربران کمک میکند.
6. ارائه ضمانتها و گارانتیها:
ارائه ضمانتهای قابل اعتماد در مورد کیفیت، عملکرد و خدمات محصولات میتواند اعتماد مشتریان را به شدت افزایش دهد. به طور مثال، ضمانت بازگشت کالا در صورت نارضایتی، ضمانت قیمت مناسب و گارانتی محصول برای مدت زمان مشخص.
7. استفاده از شواهد اجتماعی و نظرات مشتریان:
نمایش شواهد اجتماعی مثبتی نظیر نظرات و امتیازهای مشتریان راجع به محصولات و خدماتتان میتواند به شما در جلب اعتماد و تحریک خرید مشتریان کمک کند. برای این منظور، از شواهد اجتماعی مانند بررسیها، امتیازدهی، شهادتنامهها و نمادهای قابل اعتماد استفاده کنید.
8. استفاده از روشهای ارتباطی موثر:
استفاده از روشهای ارتباطی موثر نظیر ایمیل مارکتینگ، پیامکهای تبلیغاتی و شبکههای اجتماعی برای ارتباط مداوم با مشتریان و به اشتراک گذاری اخبار، تخفیفها و اطلاعات مفید میتواند به جلب توجه و اعتماد مشتریان کمک کند.
9. استفاده از نظرات مشتریان و معرفی مشتریان:
درخواست از مشتریان خود برای معرفی و توصیه به دیگران میتواند به شما کمک کند تا اعتماد و فروش خود را افزایش دهید. میتوانید با ارائه پاداش یا تخفیف به مشتریانی که معرفی میکنند، تشویق به معرفی بیشتر کنید.
10. تحقیق و بررسی رقبا:
بررسی و بررسی بازار و رقبای خود میتواند به شما در درک بهتر رقابتها، نقاط قوت و ضعف خود و پیشرفت استراتژی بازاریابی کمک کند. با دقیق شناختن رقبا و نقاط قوت و ضعف آنها، میتوانید استراتژیهایی ایجاد کنید که از رقابت تمایز خواهید داشت.
این تکنیکها و روشها میتوانند به شما در جلب اعتماد و افزایش فروش کمک کنند. با انتخاب و ترکیب مناسب این روشها و تطبیق آنها با نیازهای کسب و کار خود، میتوانید بهترین نتیجه را در بازاریابی خود ببینید.
ارسال نظر
0دیدگاه
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.
خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه افراد ثروتمند دنیا، خلاصه کتاب مدیریتی برای مدیران و مصاحبه های اختصاصی با کارآفرینان برتر ایران را برای مدیریت کسب و کار خودتان برایتان قرارداده ایم.
دیدن نظرات بیشتر
تعداد کل نظرات: 0 نفر
چک لیست های زندگی جدید
هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.